یکشنبه 8 دی 1392 ، بعدنماز صبح
سلام علیکم صبح بخیر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ یا أَیهَا الْمُزَّمِّلُ(المزمل/1)... .
گفتیم ما مثل علما و دانشمندان نیستیم ! ما بقول اونا حقم که ندیم ، یعنی باطلم که بدیم ، بازم اونا حرف دارن ، ولو در حد یه حرف ، بعنوان یه حرف ، همونطور که در آخر نوشته ی قبلی گفتیم به اسم و نام یه حرف .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ن وَالْقَلَمِ وَمَا یسْطُرُونَ(القلم/1) ... .
نشون به اون نشونی که مثلا دیروز قبل از اذان مغرب حرف زدن ، مثلا در رادیو محلی ما ، چی گفتن ؟ بماند به پژوهش مسئله محور .
و نه تنها دیروز ، امروزم که وارد پارسی بلاگ شدیم نیز مثل همون حرف رادیو محلی ما رو داشتن ، بازم تو نوشته های برگزیده برای ما .
اصل مسئله :
رادیومحلی ما که موضوعش روز نهضت سواد آموزی بود و گزارشی هم که از سطح شهر داشت در همین رابطه بود ، ولی مجری برنامه پیشواز موضوع دو روز دیگه هم رفت ، که مردم آمادگی پاسخگویی به پرسش گزارشگر را به میانشان خواهد رفت ، دو روز دیگه داشته باشن ، حالا مثل پرسش فعلی ؟ یا مسئله و پرسش دو روز دیگه پیشواز رفتنم داره ؟ بمونه .
پس علما و دانشمندان نه تنها حرف دارن ، موضوع و پرسش دارن ، بلکه مثل قبل نیس که فقط رادیو داشتن ، امروزه وسیله ای مثل همین پارسی بلاگی که مام بدینوسیله حرف می زنیم نیز دارن ، تازه حرفشون برگزیده هم میشه .
مثل قبل انقلاب نیس که رادیو محلی هم نداشتن ! یا مثلا مثل قبل صفویه هم نیس که حرف حرف علما و دانشمندان فقط مسلمان باشه ! ووو ، الحمدلله انقلاب شده و مملکت دست شاه هم نیس که علما و دانشمندان و حتی شیعه هم حق حرف زدن نداشته باشن و وسیله اش رو ، پس می ماند اینکه چه می گویند ؟ که گفتیم چه می گویند !
امیدواریم که طولانی نشده باشه و موجب ... ، تا فرصتی دیگه ان شاءالله تعالی ، فعلا خدا نگهدار