بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى(النجم/1)... (النجم/22)إِنْ هِی إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّیتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ یتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى(النجم/23)... .
با سلام و صبح بخیر خدمت فرزندانم ، و عرض تبریک
خب می رسیم به دومین سوره ای که در آن سجده ی واجب آمده ، پس از آنکه فرمود :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ(العلق/1) خَلَقَ الْإِنْسَانَ ... .
که می فرماید :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ(الفلق/1) مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ(الفلق/2)... .
ولی اول بذارین این ایام و روزهایی رو که هفته ی وحدت نامیده شده بهتون تبریک بگم ، که به مناسبت تولد پیامبر اکرم صل الله علیه و اله و سلم است .
که دیروز تو بحثی که باهم داشتیم براتون گفتم که چرا نمیگن در چن سال قبل از هجری شمسی بقول ما ایرانیا ، یا چن سال قبل از هجری قمری بقول مسلمونا مثلا بدنیا آمده اند .
اینم تا یادم نرفته بگم که به میلادی چرا ، گفته شده .
البته بعد اینکه مبدا تاریخ میلادی شد ، ولی قبل از اون همونطور که گفتم به تاریخ هجری شمسی وقمری گفته نشده ، البته تا جاییکه من دیده ام .
وحدت :
وحدت مثل ما که یه خانواده هستیم ، زیر سقف یه خونه مثلا ، یا زیر سقف مثلا ایران ، با این تفاوت که خونه چهار دیواری داره ولی بعنوان مثال ایران دورش دیوار کشیده نشده و سر پوشیده مثل خونه نیست ، مثل کره ی زمینه ، یه سر زمینه که به اون میگن ایران ، و این سرزمین در گذشته با امروزش فرق داشته ، سرزمینی وسیعتر یا کمتر از الانش بوده ، ولی مثلا کره ی زمین که خونه ی ماس اینطوری نبوده در گذشته .
وحدت مثل همون که بعد :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قُلْ یا أَیهَا الْکَافِرُونَ(الکافرون/1)... (الکافرون/5)لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِی دِینِ(الکافرون/6).
که کاری بکارشون نداشته باشیم ، گفته شده :
...أَ؟...(الفیل/1)... .
و هنوز م زیرسواله دعوتشون به وحدت ! دعوت به تجربه ی مثبت و منفی !؟
که مردمو دنبال اون فرستادن و پرسش از نتیجه ی کارشون دارن !؟
پس نه فقط یه خونه ، یه سرزمین ، بلکه یه حرف ، یه کلمه ، در قالب پرسشم وحدت آفرینه ، مثل مردمی که از تجربیات مثبت و منفی اونا پرسیده شده !؟
تجربه ی شخصی :
البته بازم کاری به کارشون ، به قالب سازیشون نداریم ، بلکه همونطور که در داستان عام الفیل براتون گفتم ، بقول حضرت عبدالمطلب جد پیامبر اکرم صل الله علیه واله و سلم ، ما با خودمون ، خونه ی خودمون کار داریم و صلاح مملکت و خونه خودشونو خودشون می دونند .
پس علم و دانش ، یا هندسه ی قالبشونمو خود علما و دانشمندان ، یا مهندساشون می دونن ، تجربه ی شخصیشونم همینطور .
پس نه تنها با علما و دانشمندان ، یا مهندسان ووو ی خارجی و بومی شده ی داخلیشونم که گفته ان تجربه نداریم ، یا فاقد تجربه هستیم ، با خارجی و داخلی هم که بگن تجربه ی شخصی دارن کاری نداریم ، مثل همونایی که اینا هم تجربه ی شخصی خودشون به پیامبر نه فقط ، بلکه به خدا هم می کشن ، که بعنوان مثال نام نمی برم ازشون و براتون خصوصی میگم !
چراکه اینا هم مثل همونا هستند که ما رو دعوت کرده و می کنند به قالب ،یا کلمه و یا قلعه ی : مجموعه ی جامع نداریم
مثل : لا اله الا الله ، بقول ضامن آهو علیه السلام
زیر نویس :
...