نگاهی به تعریفی از اندیشه :
ضمن عرض تبریک امروز و آزروی هفته ی بهتر از هفته ی گذشته برای شما عزیزان و تشکر از صاد گرامی که بقول مرحوم علامه : چشم ما بر تعریف ایشان از اندیشه افتاده است ، چراکه فرموده اند :
سلام علیکم .
یکبار در همون اوایل بحث که این سوال مطرح شد عرض کرده ام که در مدرسه به ما می گفتند :
فکر کنید و پاسخ دهید .
حالا کاری به این ندارم که مقصودشان از این که فکر کنیم چه بوده ، : ( چراکه ) در درس مثلا ریاضی این فرمان با فرمانی که در درس مثلا دینی داده می شد فرق داشت ، ولی من فکر میکنم فکر یعنی همین که بریم دنبال پاسخ مسئله ای مثل همین سوالی که شما مطرح کرده اید .
این را هم گفته باشم کسی که پرسشی برایش مطرحه میره دنبال جوابش .
یعنی اگه تا حالا به این فکر نکرده ایم که فکر یعنی چه ؟ خب روشنه که پاسخش را هم جستجو یا بقول شما سرچ نکرده ایم .
عرض شود که بنده هم مثل ایشان دیده ام که در کتابها مثلا گفته شده که :
فکر حرکتی است به مبادی و از مبادی به مراد .
مثل تعریفی که صاد عزیز داشته اند که حرکتی بسوی پرسش و از پرسش به مراد که پاسخ پرسش است .
حالا مسئله اینست که حرکت از کجا به مبادی ؟ آیا مثلا از نامعلوم به مثلا مبادی ؟ مثل همان که از گفتار مرحوم علامه می توان برداشت کرد که : فکرمان هم مثل مثلا چشم ما افتاد به تعریفی از فکر ؟ یا چنین نیست که مثلا از نامعلوم به مثلا مبادی افتاده باشد ؟
حالا بماند که مبادی هم دو رقمیست و یک رقمش مثلا نامعلوم است و شایدم نامعروف !؟
چراکه اندیشه بعنوان یک حرکت هم آغاز و انجامی دارد و نقطه ی آغاز و به عبارت دقیقش بی بسم اللهی دارد ، حالا بماند الیه راجعونش ، چراکه فعلا دغدغه اینست که بقول عزیزی که خصوصی فرموده اند مسئله فکر کردنست و متاسفانه گویا ما فکر نمی کنیم .
و آنهم در حالیکه مثلا مدعی داشتن علومی چون دانش هسته ای هستیم و برای داشتن دانشی هم بی فکر که نمی توان داشت .
اول اینکه جای تاسف دارد که نتوان به اصطلاح عمومی حرف زد و خصوصی مطرح شود و در ثانی همانطور که عرض شده بقول مقام معظم رهبری : ما که نباید در مثلا تعریف فکر گذشتگانمان متوقف شویم و روی آن فکر نکنیم .
بنده فکر نمی کنم روی تعریفی که صاد عزیز و گرامی دارند و همینطور تعریفی که به نقل از کتابها بعرض رسید نمیشه فکر کرد بلکه هریک از اینها هم از مصادیق همان مبادی هستند وتازه حرکت عقلی ، فکری وووی ما و بقول مرحوم علامه مثلا چشم ما به آن یک نیمه ی کارست و ما یک مثلا فکر کردن هم در بازگشت داریم ، چراکه فکر کردن که فقط حرکت بسوی مبادی نیست و یک حرکت هم از این به همانست که مرادست یابقول صاد عزیز و گرامی پاسخ پرسش است .
حالا این پاسخ پاسخ پرسش مسئله ای مثلا برای دانستن دانش هسته ای باشد یا مثلا فسیلی آن که از قضا بحث روز هم هست ، قضیه ی بنزین را عرض می کنم که یک فکری برایش کرده اند !؟ نکرده اند ؟ هردو حرکتش را عرض می کنم وهمینطور بقول صاد عزیز و گرامی مسئله و جوابش را که با آن سرو کار داریم و نشات گرفته از فکریست .