جامع یا فراگیر بودن تعریف و از جمله شناخت اندیشه (3) :
اول روز نیمه ی شعبان را خدمت شما عزیزان تبریک عرض کنم ، خصوصا خدمت بزرگوران آقا سیدمحمدرضاواحدی ، عکاس ، یاس و پینکی عزیز و گرامی که قدم و قلم رنجه فرموده اند و شرمنده از اینکه بنده موفق به سبقت بر ایشان نداشته ام .
خب خدمت آقا سید محسن هم که عرض شده تبریک و همینطور خدمت صاد هم که فرموده اند :
سلام علیکم .
بنده هم نیمه ی شعبان را خدمت شما تبریک عرض می کنم .
البته بیشتر برای این مزاحم شدم که در راستای بحث معرفت یا شناخت اندیشه ی شما بپرسم که آیا دیروز از شبکه ی یک سیما سخنرانی آقای جوادی آملی را دیدید ؟
یعنی یاد پاسخ به یکی از عزیزان افتادم که فرموده بودند الانه دیگر طبق منطق ارسطویی تعریف و تعلیم نداریم !
در حالیکه دانشگاه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران دارد و نمونه اش همین سخنرانی که عرض شد .
امیدوارم روزی برسد که دیگر بقول این سخنران منتظر کسی نباشیم که یک معرفت : ( ایجابی ) و یک معرفت : ( سلبی ) از او داریم !
هر چند حرف در معرفت رسول الله ایشان است که گفتند :
کلمه ی لا اله الا الله ( که حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی ) از دو قضیه تشکیل شده یکی ایجابی و یکی هم سلبی .
جالب چی بود ؟ اینکه پا منبری ها نه تنها صدایشان در نمی آمد ، بلکه یادداشت هم میشد !
شاید برای اینکه بعد ذکر رویش فکر هم بکنند ؟! لابد هم طبق منطق سخنران ؟!
اما بحثمان ، فقط همین را عرض کنم و زیاد وقتتان را نگیرم که در باب تعریف یا شناخت بقول خودمان ، دستور العمل منطق قدیم و همینطور جدید و جدید جدید هم برای اینست که ما تعریف درستی داشته باشیم و نادرستش را نداشته باشیم .
یعنی همان مطلبی که در پیام صاد عزیز هم آمده ، دو رقم ایجابی و سلبی را عرض می کنم که گویا مقدم است بر خداشناسی ما و بتبع رسول و امام شناسی ما هم !؟