نقطه آغاز :
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الم ، تَنزِیلُ الْکتَبِ لا رَیْب فِیهِ مِن رَّب الْعَلَمِینَ ، أَمْ یَقُولُونَ افْترَاهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّک لِتُنذِرَ قَوْماً مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِیرٍ مِّن قَبْلِک لَعَلَّهُمْ یهْتَدُونَ ، اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ السمَوَتِ وَ الاَرْض وَ مَا بَیْنَهُمَا فى سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ استَوَى عَلى الْعَرْشِ مَا لَکُم مِّن دُونِهِ مِن وَلىٍّ وَ لا شفِیعٍ أَ فَلا تَتَذَکَّرُونَ ، یُدَبِّرُ الاَمْرَ مِنَ السمَاءِ إِلى الاَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فى یَوْمٍ کانَ مِقْدَارُهُ أَلْف سنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ، ذَلِک عَلِمُ الْغَیْبِ وَ الشهَدَةِ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ، ... .
سلام علیکم .
دی سپری شد و بهمن و آمد با کلی خاطره از اولش گرفته تا آخرش ، مثلا ساختمان پلاسکو ، بیست نه بهمن تبریز و ... .
ولی من می خوام اول بقول وزیر امور خارجه ی این :
ج.ا
یادی کرده باشم از بقول ایشون :
فوت طبیعی
یه خانم ، زن و یا ... که بقولی سی چهل کشور مترصدش بودن و بعبارت دیگه برایش فکر کرده بودن ! که رخ داد و این :
ج.ا
بهش فکر نکرده بود ! هنوزم میگه فوت طبیعی مثلا ! در حالیکه هر روزه چند خانم ، زن ویا دختر طبیعی از دنیا میرن و رفته آند اینجوری جریان ساز نشده و اصلا غیر طبیعیاشم ، حتی ، از :
مهسا امینی
هم ، بفکر نینداخته و براش فکرم نشده ، اونم تو اطاق فکر اون سی چهل کشور ! که :
... ، إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ ، ... .
حالا میگم چرا ، هرچند از حافظه ی صفریکشون پیداش وحاجت به بیان نداره .
حالا چه فکر کرده بودن براش و چه مثلا بقول :
علی آقا
ی ما بهش فکر نشده بود و حالا بفکر رسیده که :
وکالت داد
حالا به کی ؟ مسأله این نیست !
پرسش ، پس پرسش نقطه ی آغاز و پایان که بحث قبلی مطرح شد ، اینه که خب حالا از این دو کدوم یکی آغاز کاره ؟
مثلا فکر اینجاش شده بود ؟ یا حالا بفکر افتاده شده که مثلا وکالت داد ؟
حالا بماند خاطرات همین روزا در پنجاه و هفت و پیدا شدن سر کله جمهوری در ایران و ... .
یادش بخیر مسجد حاج بابایی خوی ، امیدوارم تو این زلزله ها آسیب ندیده باشه که بازم بشه توش قیام کرد ! مگه اینکه شاهزاده علی آقا بخواد مثل پنجاه هفت کمیته ممیته و سپاه بسیج و... به نهادهای مدنی جامعه ی مدنی غربی اضافه کنه و ...