زیارت پایانی :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، حم ، وَالْکِتَابِ الْمُبِینِ ، إِنَّا جَ ... .
سلام علیکم ، شب بخیر و (الف) .
فکر (ب) می کنم گفتم که مسجد کوفه هم بوی مدینه (پ) میده ، و هم بوی کربلا ، حالا دیگه چی !؟ بمونه برا فرصتی که ان شاءالله دست بده ، همینقد گفته باشم که بعد نجف ، که یکی از برنامه هاش (ت) ، در سه روزی که اونجا بودیم ، رفتن به کوفه و مسجد کوفه بود ، سه روزیم در کربلا بودیم و رفتیم سامرا و بعدشم کاضمین و راهی مرز مهران شدیم و بازگشت به وطن ، ایران (ث) .
خب ، با اینکه با زیارتی که نه تنها در سامرا ، بلکه در کاظمینم نصیب شد ، یعنی زیارت آقا امام محمد بن علی بن موسی علیه السلام ، ولی از وقتی که از مرز عراق گذشتیم ، دلم می خواست ، یعنی دلمون می خواست که ای کاش بعد زیارت آقا امام حسین علیه السلام ، زیارت آقا علی بن موسی علیه السلامم نصیب می شد ، که نشد !
السلام علیک یا علی بن موسی علیه السلام .
خب ! ما که تو خوابم نمی دیدیم بریم عراق و نجف ، کربلا ، کاظمین و حتی سامرا هم ! اون دختره ! هزینه ی تحقق این رویا رو داد و نمیشد که بگیم هزینه ی یه مشد رو هم بده ! همین زمستون گذشته بود که فرستادمون مشد ! خب ! :"به تعبیر معروف" در دیزی بازه ، حیای گربه کجا رفته !؟
چرا !؟ خب ، همونطور که قبلا هم گفتم ، شیعه ی هشت امامی نداریم ، و امام هشتیما دوازده امامین .
نمی خوام بگم زیارت امام رضا که نصیب بشه ، زیارت امام زمان نصیب شده ! ولی ! اگه گفته بشه ، که میشه ! و ادعاشم "به تعبیر معرف" :گوش فلکو کَر ، شایدم کُر کرده ! که عصر عصرِ علم یا دانشه و تعبیراتی دیگه ای که ازش میشه ، مثلا عصر :"فناوری اطلاعات" ، "ارتباطات" ووو ! خب عصر عصرِ آقا عالم ال محمد علیه السلامه ! مگه اینکه :"ادّعا" قیام ، برپایی و به تعبیر دیگش :"انقلاب" شم باشه ! که هست ! که اونوقت بله ! عصر عصرِ آقا قائم ال محمده !
خب این یعنی چی !؟ یعنی عصر علم و دانش و تعبیراتی که ازش میشه رو :"مدّعی" پشت سر گذاشته ! بعبارت دیگه حالا دیگه نمیگه :
من فکر می کنم !
بلکه ادعاش اینه که :
من تعقّل می کنم !
من حکم می کنم ، من فرمان میدم ، و خلاصه ی کلام من عمل می کنم ! اونم نه فقط پیش خودمو بقولی تو :"ذهن" خودم ! بلکه بیرون و خودشم دسته جمعی ! نه فرادی !
حالا کجا !؟ تو مثل مدینه !؟ یا مسجد کوفه !؟
کافیه یکیشو بعنوان مثال یکی بگه ! خب بله حضرت سلمان علیه السلام می تونه ادعاشو داشته باشه ، که وقتی از طرف خلیفه ی دوم به :"حکم" رانی مدائن منصوب ! شد ، و البته پس از اینکه آقا امام علی علیه السلام بهشون گفت برو و رفت اونجا ، ایشون می تونن بگن که به :
سیره پیامبر
عمل کردن و نرفتن به مثلا :"دارالعماره" یا مثلا :"فرماداری" امروزیش !
البته اینا هنوز ، یعنی در زمان خلیفه ی اول و دوم ، جا باز نکرده بود ، و در زمان خلیفه ی سوم باب شد و بنیان گذارکاخ فرمانروایی یا حکمرانی رو هم معاویه بود ! و تا امروزم پا برجاست ! یعنی یکی نمی تونه بگه که بجز :"مسجد کوفه" یه حاکمی ، فرمانروایی مسجدی رو محل قیامش ، برپایش قرار داده ، یعنی بقول آقا اباعبدالله علیه السلام :
به سیره جدّ و پدرشو !
حرکتی کرده ! ولو اینکه حتی شیعه آقا امام هشتمم باشه ! و به زیارت ایشونم رفته باشه !
ناگفته نمونه که این اختصاص به حاکم یه مثلا کشور نداره ، حتی حاکم یه محله ، یه خونه و اصلا ! خودشم ! (ج) همینطوره ! اینکه گفته بشه مثلا :
من حکم می کنم !
که اختصاص نداره به یه کشور ، و مثلا استانشو و شهرستاشو و محله اش ! و حتی خونه ای تو اون ! محله هم ! ما دستکم به اعضای حسیمون فرمان که میدیم ! خب فرمانده کیه !؟ من دیگه !
خب ! نقله که آقا امام رضا رو می بردن ! به خراسان ، یه عده ای ! حالا چند نفرشون بمونه ! قلم بدست ! حالا مثلا شمشیرم داشتن یا نه بمونه ! تو نیشابور جمع شده بودن ! با مثلا شمشیراشون نه ها ! و به آقا گفتن یه چیزی براشون بگه !
چه کشیدی آقا ! اونوقت بمونه ! ولی در مقابل آقا سنگ تموم گذاشتی و گفتی :
کلمه ی لا اله الا الله شرط داره و شرطش :"من"ه !
خب ! کدوم من!؟ آیا مثل همون منی که پیامبر گفت : انا مدینة العلم و علی بابها !؟
یا مثل همون منی که آقا اباعبدالله گفت :
مثل منی با یزید بیعت نمی کنه !
آخه :"من" شامل نه تنها مثلا :
من فکر می کنم
م میشه ! بلکه شامل :
من حس می کنم
و مثلا می بینمم میشه ، حتی لمس می کنمم !
شب بخیر !
--------------------------------------
زیر نویس :
الف :
ضمن عرض تسلیت بمناسبت آخر ماه صفر ، حلول ماه ربیع رو تبریک عرض می کنم .
چرا فکر یا اندیشه ... !؟
با سلام و تبریک مجدد .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الَّذِینَ کَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ، وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ ، ... .
چرا !؟
ذَلِکَ بِأَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ (1) وَأَنَّ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ (2) مِنْ رَبِّهِمْ کَذَلِکَ یضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ ، ... .
زیر نویس :
1 – من !؟
2 – در صحبحت های قبل از افطار آقای مکارم از تلویزیون گفته شد : حق یه طرفه نیست ، حتی میون :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... .
م که بقول بعضیا نباشه ! میون :
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ، الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... .
و :
... ، إِیاکَ (3) نَعْبُدُ وَ ... أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ.
در گفتگویی که بقول پیامبر صل الله علیه و اله وسلم ، بدون این گفتگونیست ، چه در فرادی ، و چه در امروزم ، و پیش از اونم در جماعت محلی ، چه رسه در حجّ ! و مای جهانی ! اونم حتی به تولیت عربستان "سعودی" ! چه رسه به امامتش !
که میگن ، منکه نرفتم و خدا قسمت کنه برم ببینم ! شورطه هاش جلوی سر به مهر گذاشتنو میگیرن !
کیا !؟ خب اونا ! که میگن رفتن دیگه !
کیا !؟
اونا !؟ مثل ما !؟ به جماعتم نه ! به جمعه هم !؟
3 - ... ، مَالِکِ یوْمِ الدِّینِ ، ... .
که به اون میشه گفت : ایّاک ... .
حالا نعبدش بمونه !
چرا !؟
خب بقول آقای مکارم :"حقّ" شه دیگه ! همونطور که حقّ ما ، یعنی :"ن" ی نعبدم اونه دیگه !
حالا دوتایی عرشم که بمونه ! ولی کی ؟ جز :
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ؟
الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ؟
مَالِکِ یوْمِ الدِّینِ
اونم وقتی بقول آقا امیرالمومنین : مع کلّ شیئی !؟
خب بله ، لابمقارنه ! ولی آیا غیر کلّ شیئ هم بمزایله !؟ حتی در مع یا با خاک !؟ و اونم خاکی چون ما !؟
چرا ما !؟ میگم ، فعلان بقولی : بریم و برگردیم .
آخه سفره بازه و فقطم منتظرن که برم نهارو بخورم و جمعش کنند !