به وقت نماز پ :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ (الف) ... .
سلام علیکم
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، وَمَا أَدْرَاکَ ؟ (ب) ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
خب شکر خدا نیمه ی دوم ماه مبارک رمضانم درک کردیم و تا بازم یادم نرفته برا شادی روح اونایی که درک یا دریافتش نکردن و از میون :"ما" رفتن یه حمد و سوره (ث)ای بفرستیم .
خب به کدوم نیمه !؟ نیمه مربیان !؟ مثلا بقول فوتبالیا !
یا بقولی مثلا نیمه ی : ببینم چیکار میکنی !؟ یا میکنین !؟ یا می کنیم !؟ ما !
خب کدوم ما !؟
مثلا چشم ما !؟ یا مثلا گوش ما !؟ و یا ... ما !؟
حالا بقولی :"مابعد طبیعه" ی ما و و اونم :"وسط" یم داشتنش مانند مثلا :"ریاضی" بمونه !
راستی امروز ، اونم نخستین جمعه ی نیمه ی دوم ماه مبارک رمضونو ، داشت یادم میرفت تبریک بگم !
--------------------------
زیرنویس :
الف :
رَبِّ الْعَالَمِینَ ، الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، مَالِکِ یوْمِ الدِّینِ ، ... ؟!
ب :
مَا لَیلَةُ الْقَدْرِ ، ... ، سَلَامٌ هِی حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ (پ) .
پ :
علیکم السلام ! (ت)
ت :
ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
ث :
که بقول پیامبر صل الله علیه و اله و سلم نماز بدون :
... ، قُلْ (ج) ... .
م نداریم ! و نقله که یکی اومد نزد ایشون و خبر ! داد که علی طبق سفارش شما عمل نمی کنه و در هردو رکعت نماز یه سوره ی رِ می خونه ! وقتی پیامبر ایشونو خواست و پرسید ، در پاسخ گفته شد که من این سوره رو خیلی دوست دارم ! بعبارت دیگه یعنی میشه در هردو رکعت نمازم خونده بشه !
ج :
هُ(چ)وَ اللَّهُ ... .
بعبارت دیگه یعنی از :"کتاب الله" سوره ی حمد و توحید ، یا اخلاص و یا بنامهای دیگرش ، واجبه ، و از :"قرآن عظیم" م سوره ی توحید و یا ... .
چراکه نماز واجبه و نماز بدون این دو سوره نداریم .
چ :
؟!
آیا : قُلْ ؟ و آیا ... بمونه ! فقط همونطور که در نوشته ی قبلی گفتم آیا بفرمان دل یا قلب !؟ م !؟ یا بفرموده ی منطق علوم ، و گفتم بدون استثناء ، بفرموده ی نهایتش حسی !؟ اونم نه حسی از حواس :"پنجگانه" و حتی یکی از :"دو" حسم ! که گفتم بقول منطق ریاضی :
اگر و فقط اگر دو حس داشته باشیم ، آنگاه (تازه) حسی داریم که آندو حس زیرمجموعه ی آنند !
حالا بمونه که بقول پیامبر صل الله علیه و اله و سلم لازم نیست که سومیشم ! داشت ! چراکه یکی از آن دو مثلا حسم می تونه فرمانده یکی دیگه باشه !
مثلا مانند همون که در نوشته ی قبلی گفته شد ! وقتی که حرف رادیوی اون شرکت واحد ! به گوشم رسید و خواستم ببینم ! چی میگه !؟ البته بعد اینکه مثل رسیدن به گوشم به حسشم رسید ! که در نوشته ی قبلی اینم گذشت !
کدوم حرف !؟ خب مثلا بقول ژاپنیا : ماهی نباشی :"راهش" نیست و ماهیگیری راهشه ! حالا مثلا :"عسل" یشم ! بمونه ! اونم تو این ماه ! و اونم تو هردو نیمه ! نه اینکه بقولی یه نیمه :"ببینم چی میکنی!؟" م داشته باشه !
که دیشب در :"تیکه" های که تلویزیون داشت از فرمایشاتی :"می پاشید" اومده بود ! که نیمه ی دومشم :"پشت پرده" ! بود ! که مثلا :"می خوای ازدواج کنی؟" خب :"پشت پردس" ! و ...
پس : مثلا بقول برنامه ی :"ماه عسل" کافیه یه یه زوج از آمریکا و کانادا بیان برن نقطه ی :"محروم" و مثلا مدرسه دُرس کنن ! یا مثل :"قعله گنجی"ا منتظر مسئولی نمونی که بیان و اونم تو کمتر از :"هفت" سال ناامیدی رو به امید تبدیل کنن ، و ... "پاشی" های دیگه ! مثلا همین دیشب ! که جا برا سوزن انداختن تو محل برنامه اش نبود !
البته برنامه اش یعنی نه فقط برنامه ی مجری برنامه ! که مثلا مانند :"پنج" عضو :"بدن" ما ، که حتی حواس ما رو نمایندگی میکنه ! اونم بقولی یه :"اطاق فرمان" ی داره ! حالا فرمانده اونم بمونه ! تا برسه به اونی که :"یکی" س ! و :"صمد" ه !
یعنی نه تنها بقول :"باب معرفت!" منطق ریاضی ، زیر مجموعه فرماندهی نیست و زیر مجموعه ای فرماندهم نداره ، بلکه در کنار (ح) شم نداره !
ح :
کُفو :
... کُفُوًا أَحَدٌ .