سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

بِسْمِ ... .

سلام علیکم

حالا دغدغه های ما بکنار ، یعنی بقول آن برنامه ی این چیه تلویزیونی بازی با قواعد دیگری در زمین خودبماند ، همینطور هم حق و حقوق مولف انسان که از رویش شبیه سازی شده باشد بنام خود ، ووو ، ولی مطلب که باید برایمان روشن شده باشد که چه چیزی می خواهیم بسازیم ؟

چراکه سازنده شبیه انسان یا این چیه کامپیوتر هم برایش روشن بوده که چه می خواهد بسازد ، و این با دانستن ساختش فرق می کند ، یعنی مطلب با نرم افزار ساخت رایانه فرق دارد که ما از روی این چیه کامپیوتر آنرا بخواهیم بسازیم ، مطلب نرم افزار سخت افزاری نیست که مثلا علم یا دانش ریاضی فیزیک تولیت آنرا داشته باشد ، بلکه مطلب نرم افزار سخت افزار حافظه ی ماست و اگرهم بنا بر ساختن چیزی باشد شبیه سازی آنست که یک چیزی از مثلا فلز و آهن شبیه آن ساخت که شبیه آن کار کند .

یعنی نرم افزار ساخت آن با مثلا آهن را مانعی ندارد که علم یا دانشی عهده دار باشد ، چراکه مسئله ی ما این نیست که ، مطلب مثل همانست که مقام معظم رهبری در دیداری که بمناسبت روز کارگر امسال داشتند مطرح کردند ، علم و عمل را عرض می کنم ، و مقصودما در اینجا یکی از این دو می باشد یعنی علم یا دانش ، دانستن حفظ کردن مطلب ماست ، دانستن حفظ کردن انسان نه حفظ کردن رایانه ، چراکه رایانه که شبیه انسان ساخته شده سازنده اش می دانسته حفظ کردن انسان را و مطلب فعلا اینست و بعد دانستن ساختن شبیه آن که متولیش عالم یا دانشمند این باشد .

چراکه در مقابل پرسش از حفظ کردن انسان ما یک حرفی داریم و در مقابل پرسش از ساخت شبیه آن نیز حرفی دیگر و این دو حرف حکایت از دو نرم نرم افزار دارد و مطلب ما این نیست که ببینیم سازنده ی این چیه کامپیوتر چه می گوید که به حرفش عمل کنیم و رایانه بسازیم بلکه می خواهیم حرفش را در مورد حفظ کردن انسان بدانیم ، حالا چه بخواهیم بعدش هم شبیه سازیش را بدانیم مثل او می گوید شبیهش را ساخته و چه در پی دانستن این دیگر نباشیم که ببینیم در این زمینه هم چه حرفی دارد .

خلط این دو مطلب یعنی این دو دانستن هست که مثلا علوم ریاضی فیزیک متولی هردو نرم افزار این دو دانستن شده ! آنوقت می بینیم که مثلا جناب ازغدی علوم انسانی را بیکار دیده ! که چرا موشک هوا نمی کند مثل دیگر علوم ؟

چراکه حرف از حفظ کردن انسان حرف علوم انسانی است و بعد نوبت می رسد به مثلا علوم ریاضی فیزیک که حرف از ساخت شبیه آن بزند ، و بشرح ایضا نوبت برسد به علوم تجربی که حرف از جای این حفظ کردن انسان در پس سرش بزند ، ووو  

نه اینکه دیگر علوم بیایند در زمین علوم انسانی همه ی حرفها را بزنند و بعد علوم انسانی تازه بیاید ببیند دیگر علوم چه می گویند ! مثل همین که شده کار ما که می خواهیم ببینیم مدیر عزیزمان در مورد شبکه چه فرموده !؟ که فرموده اند : اتصال رایانه ها به یکدیگر و ... .

که دیدیم رایانه یعنی شبیه سازی شده ی شبیه انسان از آب در آمد که شبیه انسان هم حفظ می کند و اگر از حفظ کردن انسان پرسیده شود پاسخی ندارند جز همان که مثلا منطق ریاضی گفته که انسان هم صفرویک حفظ می کند .

خب ما هم که بنده ی حرف ! در حالیکه عالم یا دانشمند مثلا ریاضی فیزیک و علوم دیگر کاری به این حرف ندارند که : من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا !

آخه این حرف حرف علوم انسانی است و نه در زمین دیگر علوم ! در زمینی که موشک هوا می شود ! و تازه برای زمین علوم انسانی هم شبیه انسان ساخته می شود و برایش شبکه بندی هم می کند ! غافل از اینکه فقط کافیست از حفظ کردن انسان بپرسی تا معلوم شود چند مرده حلاجند !

پس همانطور که بعرض رسید دغدغه های ما بکنار ، علوم انسانی غربی هم لازم نیست که بازنگری شود ، فقط می خواهیم ببینیم حرف از حفظ کردن انسان را کدامیک از علوم می زند ؟ آیا بجز علوم انسانی دیگر علوم نمی زنند ؟! نمونه اش همین : " صفریک " منطق ریاضی نیست ؟

و آیا این برای این نیست که علوم انسانی حرف نمی زند !؟ موشک هوا کردن علوم انسانی یعنی همین ، همین که حرف از حفظ کردن انسان بزند !

تا فرصتی دیگر فعلا خدا نگهدار .


  

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ (1) الْحَمْدُ للّهِ ... .

سلام علیکم

در آستانه ی روز معلم هستیم که بمناسبت شهادت استاد مطهری به این عنوان نامگذاری شده ، نه تنها ما بلکه غربی ها هم قدر دان آن هستند که حق پدری بگردنشان دارد ، یعنی همانطور که بقول  امام حسن عسگری علیه السلام حاکم هم حق پدری را دارد ، بلکه بقول ایشان بدترین یتیمی یتیم سیاسی بودنست ، حق استاد آدم هم بیشتر از پدر آدم نباشد کمتر نیست .

پس دغدغه حق تالیف و این چیه کپی رایتی که در نوشته ی قبلی بعرض رسید برای اینست که در رعایت حق معلم و استاد شکی نیست ، امام علی علیه السلام فرموده اند : من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا .

پس مانعی ندارد که ما مثلا ارسطوی یونانی را معلم اول نامگذاری کنیم ، در مورد رایانه و به شرح ایضا شبکه هم که دستاورد غرب است دلیلی ندارد که دشمنی ما با غرب ما را وادار به عدم رعایت حقی از غرب در این دستاورد ها بکند .

ولی اول اینکه بندگی ما در مقابل استاد در راستای بندگی خداست مثل احسان به پدر و مادر که بقول لقمان حکیم علیه السلام خدا فرموده ، یعنی یک اندازه ای دارد پیروی از والدین و منجمله پدر معنوی ، علمی ووو ، و حد و حدود الهی را باید حفظ کرد و نقطه ی صفر مرزیش هم طبق حکمت لقمانی شرک است ، در ثانی اگر هم بقول امام حسین علیه السلام ما دین نداشته باشیم آزادگی هم بما اجازه نمی دهد چراکه بقول خواجه ی شیراز  : من از آن روز که در بند توام آزادم !  

پس دغدغه ی ما این شد که اگر یکی حرفی بما آموخت ، مثل مثلا همینکه غرب از حفظ کردن می گوید که قاعده اش هم (صفریک ) است ، مثل ( موجبه و سالبه ) ارسطویی خود ، با آموختن این حرف ما بنده ی این حرف می شویم و آزادی ما هم محدود به آن می شود .

پس مسئله رعایت قاعده نیست ، مطلب حرف است و اگر حرف رعایت قاعده ، حق تالیف ، بزرگداشت معلم ووو باشد حرف ما این نیست ، هرچند در این حرف هم حرف داشتیم که عرض شود ، حق این چیه کپی رایت را عرض می کنم که از روی انسانی شبیه سازی شده باشد و از مولفش نامی برده نشده باشد که قلم زده آنرا !

پس ما منکر حق و حقوق غرب نیستیم ، ولی چنین هم نیست که هرچه هم گفت دربست بپذیریم ، بلکه نیازی هم نداشته باشد که ما را مثل مثلا پارسی بلاگ با زبان خودمان هم سوار کند و ببرد دنبال خودش ، چراکه گویا مثل خودرو داریم خودمان دنبالش می رویم ! حالا بقول انی چیه سریالی که شبکه ی دو ی سیما هم تکرارش را بعد شبکه ی پنج پخش می کرد : به کجا چنین شتابان ؟

آنهم در حالیکه بقول این چیه بانک مسکن : امسال حواسمان جمع باشد !؟ که مثل این چیه بانک داری غربی در اقتصاد ، که با این چیه بانکداریش همخوانی دارد ! در حفظ کردن هم بنده ی غرب نشویم یک وقت ! آنهم مثل اقتصادمان خودرو ! یعنی خود برویم دنبالش و نیازی به بردن ما نداشته باشد که بیاید هزینه ی این کار ما راهم متحمل شود ، بلکه بقول برادر حسن رحیم پور ازغدی هزینه را هم از ما بگیرد ! مثل همین که الان دارد از کشورهای عربی خلیج فارس می گیرد برای حضورش در عراق مثلا !

یعنی ماهم آمده باشیم برایش مدرسه درست کرده باشیم ، دانشگاه درست کرده باشیم و حتی حوزه ! هم که در آن بیاید کرسی درس داشته باشد تازه با استاد فارسی زبان خودمان که رایانه و بشرح ایضا شبکه اش را بما بیاموزد و بقول باب دانش علیه السلام : هرکه هم حرفی بما بیاموزد ما را بنده ی خود کرده ! تازه باید هم گفت : معلم عزیزم روزت مبارک !

حالا مالک یوم یا روز کیست ؟ بماند ، فعلا مطلب شبیه سازی شبیه آنست که پروردگار جهانیان آفریده هم در غرب و هم در شرق و هم در میان و خاور میانه ی ایندو ، که پروردگاریش هم شبیه خداییش است ، یعنی شبیه خدای : الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ (1) ... ، انشاءالله به : مَالِکِ یَوْمِ ... ، تا بعد نوبت برسد به : إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ ... ، ما که چرا مولی فرمود : هرکه حرفی بمن بیاموزد مرا بنده ی خود گردانیده ، و حافظ هم سرود : من از آن روز که در بند توام آزادم ؟

پس فعلا مطلب حرف در حفظ کردنست ، و حرفی بیشتر از ایجاب و سلب قدیم و یا صفریک جدیدش تاکنون غرب برای ما نداشته مگر همین سایه روشنی میان ایندو رقمش که گوینده اش ایرانی ! بوده گویا ، که می رساند خودرو بودنمان را و گویا دیگر نیازی نیست ما را دنبال خود ببرند ! و لابد باید گفت : استاد منطق فازی هم روزت مبارک !

تا روزی دیگر انشاءالله تعالی فعلا خدا نگهدار


  

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ (1) ... .

سلام علیکم

شکر خدا ما حفظ می کنیم ، شاهدش هم همین یارانه که شبیه ما ساخته شده باشد ! پس مطلب این نیست که آیا رایانه حفظ می کند ؟ بلکه چگونگی آنست و دغدغه ما این بود که آیا بازهم حرف همانست که مثلا شیخ الرییس ما گفته ؟! که آیا امروزه هم یکی تاکنون پیدا شده که روی الفبای حفظ کردن یارانه الفبایی آورده باشد !؟ خب ما که در زمان شیخ نبودیم که مثل امروز خدمت ایشان هم عرض کرده باشیم بله در مقابل حرفی نداریم ولی حرفش را هم داریم بحمدالله .

حالا چرا ؟ بد نیست یک داستانی را که از قدیم در بعضی از کتب قدیمی در این زمینه می آوردند برایتان بگویم ، داستان اینگونه است که یک شاگردی از استادش می خواهد که آموخته اش را بسنجد ، استاد هم می خواهد که این سنجش را شاگرد در بیرون از مکتب در کوچه و بازار از مردم داشته باشد ، حالا نمایش شگفت زدگی شاگرد در مقابل این خواسته ی استاد چقدر در داستان آمده بماند ، چراکه پس فرق یکی که مکتب رفته با مردم کوچه و بازار چیست !؟

خلاصه بعد از چند بار رفت و برگشت شاگرد که تا نتیجه ی کارش این بوده که مردم کوچه و بازار را چکار با آنچه که در مکتب آموزش داده می شود ؟ بازهم استاد او را راهی تحقیق و پژوهش می کرد ، نتیجه گیری وقتی می شود که شاگرد هم به این نتیجه می رسد که مردم کوچه و بازار هم مثل خودش حفظ می کنند منتها با رعایت قواعد بازی و اگر او هم رعایت نکند توفیری برایش ندارد که زحمت مکتب آمدن بخودش داده !

خب حالا مگر مطلب رعایت قواعد حفظ کردن است ؟ که ما هم در مقابل حرفی داشته باشیم ؟ مطلب چگونگی حفظ کردنست و حتی چگونه باید باشد نیز نیست که دغدغه ی ما هم رعایت قواعد حفظ کردن باشد !  بلکه ضمن اینکه ما حفظ می کنیم ، حالا مطلب هر چند چگونگی این کار است ، ولی چگونگی کاری است که انجام می دهیم ، نه اینکه انجام داد یا باید انجام داد و چگونه باید انجام داد و قواعدش چیست و رعایت قواعدش هم الزامی بشود ووو

بله حالا اگر مطلب این بوده باشد که اگر بخواهیم حفظ کنیم چگونه باید حفظ کنیم ؟ مسئله فرق می کرد ، مثل همین یارانه که شبیه ما ساخته شده و باید هم شبیه ما حفظ کند ، خب بله مطلب اینست که ما چگونه حفظ می کنیم تا اینکه می خواهیم شبیه خود بسازیم هم همانگونه حفظ کند ؟

ولی این مطلب پس از ساختار ماست ، مایی که حفظ می کند و می خواهیم شبیه آنرا بسازیم ، مثل ساختار مثلا این چیه کامپیوتر که در جایی ساخته شده ماهم بخواهیم در اینجا شبیه آن یعنی رایانه ! را بسازیم ، خب بله باید هم طبق قواعد سازنده اش باشد در اینجا !

بله ما نه تنها منکر حق تالیف این چیه کامپیوتر نیستیم ، بلکه جای تشکر و قدر دانی هم دارد خصوصا اگر اجازه ی شبیه سازی آن هم داده شود ، ولی آیا حق این چیه کپی رایت از انسانی هم رعایت شده ؟ که از رویش ساخته شده باشد ؟ حالا تشکر و قدردانی بماند !

ادامه ی بحث در فرصت بعدی ان شاءالله ، پیش از خدا حافظی امروز جمعه را خدمت شما تبریک عرض کرده باشم و بعد شما را بخدا بسپارم .


  

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... .

سلام علیکم

اول تا یادم نرفته ایام فاطمیه را خدمت شما تسلیت عرض کنم بعد برویم دنبال بحث یا کاوشی که داشتیم و گفته شد الفبای بایگانی یا حفظ کردن رایانه چیزی جز " صفریک " نیست و حرف در شبکه هم جز بر این مبنا نمی تواند باشد ، مگر اینکه بفرمایند جز اینست .

این هم گفته شده که در پاسخ به این مسئله ، یعنی حفظ کردن ، نه تنها در ساخت شبیه خودمان که حفظ می کنیم ، بلکه در چگونگی این کارمان هم حرف داریم ، بلکه حرفش را داریم نه اینکه ما هم حرف داریم ! یعنی چنین نیست که در مقابل سلب و ایجاب قدیم ، یا صفریک جدیدش و یا این چیه فازی این هم و خلاصه آنچه که در چگونگی حفظ کردن گفته می شود حالا ما هم حرف داریم ، خیر بلکه حرفش را داریم و چنین نیست که متولی آن حتی علوم انسانی باشد که مثلا برادرمان حسن آقای رحیم پور ازغدی هم انتظار موشک هوا کردنش را بکنند ، چه رسد به علوم دیگر مثل مثلا ریاضی فیزیک که گویا نه تنها متولی سخت افزاری آنست ، بلکه ظاهرا نرم افزاری آنرا هم بدوش گرفته !

بیان مطلب :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الم (1)

به نام خداوند رحمتگر مهربان ، الف لام میم (1)

...

اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ ?255?

خداست که معبودى جز او نیست زنده و برپادارنده است نه خوابى سبک او را فرو مى‏گیرد و نه خوابى گران آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست کیست آن کس که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند آنچه در پیش روى آنان و آنچه در پشت‏سرشان است مى‏داند و به چیزى از علم او جز به آنچه بخواهد احاطه نمى‏یابند کرسى او آسمانها و زمین را در بر گرفته و نگهدارى آنها بر او دشوار نیست و اوست والاى بزرگ (255)

... . ( قرآن سوره ی بقره )

فعلا کاری به این نداریم که مقام معظم رهبری امسال را سال همت مضاعف و کار مضاعف نامگذاری کرده اند ، حتی کاری هم نداریم که در همین روز کارگری که داشتیم علم و کار را مطرح کرده اند ، یعنی کار بیشتر همت بلندی و یا کار عالمانه هم بماند ، و حتی کار بزرگی هم از مدیر عزیزمان انتظار نداریم که انجام دهند ، مثل مثلا کاری که بقول ایشان گوگل انجام می دهد .

ولی اینکه اینجا که تحت مدیریت ایشانست این چیه سرویس دهند ی ماست و اگر هم چگونگی این کار ربطی بما نداشته باشد که به چه شکلیست ؟ محتوایش که بما ربطی نداشته باشد ! که چه چیزی را حفظ کنیم ؟! مطلب حفظ کردن که هست .

فعلا با قواعد کار ایشان هم کاری نداریم ، حتی بقول مثلا برادر عباسی بنا بر نقلی از امام علی علیه السلام در برنامه ی " دیروز امروز فردا " ی شبکه ی سه ی سیما عبارت باشد از بازی با قواعد ایشان در زمین خودی ، چراکه ما که دنبال حفظ کردن هستیم در جستجوی خود شاید بقول مرحوم علامه جعفری یک سری هم بزنیم به کتاب خود ، یعنی اکتفا نکنیم به آنچه که در تاریخ علم آمده ! و علی القاعده ی این چیه سرچ یا بقول خودمان جستجو در قرآن اولین آیه آمده باشد :

اسْتُحْفِظُواْ : مائده 5:44

إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِیهَا هُدًى وَنُورٌ یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِینَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِیُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن کِتَابِ اللّهِ وَکَانُواْ عَلَیْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآیَاتِی ثَمَنًا قَلِیلًا وَمَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ ?44?

ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایى بود نازل کردیم پیامبرانى که تسلیم [فرمان خدا] بودند به موجب آن براى یهود داورى مى‏کردند و [همچنین] الهیون و دانشمندان به سبب آنچه از کتاب خدا به آنان سپرده شده و بر آن گواه بودند پس از مردم نترسید و از من بترسید و آیات مرا به بهاى ناچیزى مفروشید و کسانى که به موجب آنچه خدا نازل کرده داورى نکرده‏اند آنان خود کافرانند (44)   

و این قواعد از کجا آمده ؟ مسئله ساز شود ، حالا چه مثل پیامبران و چه ربانیون و احبار ، مگر اینکه ایشان هم با قواعد خودشان در زمین خودشان بازی کرده باشند مثل ما ، و مطلب این باشد .

خب اگر بر این قاعده باشد پس مسئله ای نیست و فقط می مانند دغدغده مشترک ، چراکه دغدغه ی ما اینست :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ (1) الر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ (2)

...

وَلَمَّا فَتَحُواْ مَتَاعَهُمْ وَجَدُواْ بِضَاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَیْهِمْ قَالُواْ یَا أَبَانَا مَا نَبْغِی هَذِهِ بِضَاعَتُنَا رُدَّتْ إِلَیْنَا وَنَمِیرُ أَهْلَنَا وَنَحْفَظُ أَخَانَا وَنَزْدَادُ کَیْلَ بَعِیرٍ ذَلِکَ کَیْلٌ یَسِیرٌ ?66?  

... .

البته در جستجویی که طبق قواعد خودمان داشته باشیم .

خب اگر ما یکبار با طناب علوم یونانی رفته باشیم توی چاه ، که گویا وقتی حرف از مثلا بازنگری در علوم انسانی زده می شود ، و مثلا از غرب زادیی آن گفته می شود ، حرفی از یونان باستان نیست ! چراکه پای مثلا منطق قدیم هم پیش می آید و خیلی چیزای دیگر هم که بماند !؟ ولی اگر مثل اوج و تمدن گذشته ی ما ! اوج و تمدن غرب ! هم دنباله ی همان دانش یونان باستان باشد چی ؟

بعلاوه گیریم که غرب حرفهای قدیم یونان خودش را بقول حضرت روح الله که همان برنامه ی " دیروز امروز فردا " در میان برنامه هایش یاد می کرد : " ریخته باشد دور " و حرف تازه ای داشته باشد ، ولی از کجا معلوم ؟ بازهم با ریسمان غرب ؟

نکند مثل مثلا شکل حکومت باشد قواعد کار هم که نه تنها بقول برادر این چیه دکتر عباسی در همان برنامه که ما تا تاکنون غفلت کرده ایم و بقول حضرت روح الله حرفهای غرب را بیرون نریخته ایم ، بلکه مثلا با قواعد غرب در زمین خود حکومت کرده ایم ، بلکه حضرتش هم ... ؟

ادامه ی مطلب بماند برای فرصت بعدی انشاءالله تعالی ، فعلا خدا نگهدار


  

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ، خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ ، اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ ، الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ، عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ  ،  ... .

سلام علیکم 

گفتیم که ما حافظ یعنی حفظ کننده ی شبیه خود یعنی رایانه که شبیه ماساخته شده هستیم ، و پرسش این شد که خب رایانه چه چیزی را حفظ می کند ؟

خب چون شبیه ما ساخته شده پس همانطور که ما حفظ می کنیم آن هم حفظ می کند ، منتها باز هم شبیه ما ، که بعنوان مثال چشم ما افتاده به آن و آنرا به حافظه سپرده ایم آن هم که شبیه ما ساخته شده کارش شبیه کارماست .

در این صورت محفوظ آن هم شبیه محفوظ ماست و محفوظ ما رایانه است که شبیه ما ساخته شده ، یعنی ما حفظ کننده ی آن هستیم و آن هم حفظ کننده ی شبیه خودش .

تا اینجا مانعی ندارد که گفته شود دو رایانه داریم ولی ایندو رایانه یکی رایانه ی ماست و یکی هم رایانه ی رایانه که شبیه آن ساخته شده ، حالا اگر حرف از شبکه کردن ایندو می باشد ؟ مانعی ندارد ، ولی اگر مقصود از شبکه کردن اتصال حتی دو رایانه باشد که هردو شبیه ما ساخته شده باشد آنوقت حفظ کردن ما می رود زیر سوال !؟

چراکه وقتی اولی ساخته شد و رفته شد سراغ ساخت دومی آنوقت اولی کجا بود ؟ آیا جز این می تواند باشد که یکی را ساخته و کنار گذاشته و بعد به ساخت دومی پرداخته شده ؟ خب در فارغ از اولی شدن و به دومی پرداختن اولی که به امید خدا رها نشده ! در جایی نگهداری می شود که به دومی پرداخت ، حالا آنجا می خواهد نامش کنار باشد ، انبار باشد ، بایگانی باشد و یا مثلا حافظه ، علی ای حال در جایی نگهداری می شود ، خب این جا و نگهداری را ما داریم ، پس چنین جا و چنین کاری را رایانه هم دارد اگر شبیه ما ساخته شده باشد .

بنابراین پیش از پرداختن به ساخت دومی رایانه ای داریم شبیه ما که شبیه ما شبیه سازی می کند ، نگهداری هم می کند شبیه سازی شده را ، حالا اینکه در کجا بماند ! چراکه در جایی شبیه حافظه ی ماست ، ولی چگونه ؟

بنده فکر نمی کنم بشر تاکنون به این پرسش پاسخ داده باشد که ما چگونه حفظ می کنیم ؟! که رایانه هم شبیه ما ساخته شده باشد ! که شبیه ما حفظ کند ! تا بعد برویم سراغ ساخت دومی و بعدش برویم سراغ شبکه سازی ایندو !

پاسخی که به این مسئله داده شده مثل اینست که مثلا پارسی این چیه بلاگ ما ابتدا عضوی نداشته یعنی یک چیزی مثل مجموعه ای تهی بوده ، و بعد در این صفر ، تهی یا خالی از عضو که یک چیز بحساب آمده یکی ثبت نام کرده ، البته یکی شبیه خودش یعنی یک " صفریک " دیگری و مثل این چیه کامپیوتر ، این چیه نت یا نتورک هم آغاز شد ! بعد هم مثل رایانه ، شبکه هم وارد ایران شد ، آنهم در جمهوری اسلامی ایران ! درست پیش چشم ستاد انقلاب فرهنگی سابق یا شورای انقلاب فرهنگی ! بلکه بدست این حکومت دینی و شورای انقلاب فرهنگیش !

بعنوان مثال همین ستاد انقلاب فرهنگی سابق ، یعنی وقتی ستاد انقلاب فرهنگی گفته می شد کتابی را وارد ایران کرده بعنوان " تئوری طبیعی مجموعه ها " و در آن حتی پدر مادرمان را هم برده زیر سوال و گفته نه تنها پدری بنام آدم نداریم بلکه از ابتدا هیچی نبود و این نبود و بقول ایشان " مجموعه ی تهی " بود که آغاز پیدایش ما بود !

جالب اینست که بنیانگذار این استدلال یعنی راسل انگلیسی را می بینیم که بعنوان یک دانشمند ، فیلسوف ووو برای تایید منطق علامتی ژرژبول معرفی می کند وزارت آموزش و پرورش ! ما در کتاب درسی دانش آموزان ! و صدای کسی هم در نمی آید که مثل مدیر عزیزما بانگ برآورد : " ای علمای اسلام بداد ... برسید " !

جز اینست ؟ خب بفرمایند تا ما هم بدانیم ، کافیست بفرمایند رایانه چگونه حفظ می کند ؟ و رایانه ها هم در شبکه چگونه حفظ می شوند ؟   


  

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ، خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ ، اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ ، الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ، ... .

سلام علیکم  

برای شبکه سازی دیدیم که نیاز به رایانه و دستکم دو رایانه داریم و هرچند این چیه کامپیوترش هم ساخته شده باشد که شبیه ما هم ساخته شده باشد یعنی شبیه عضوی از اعضای بدن چیزی داشته باشد که با دیگری ارتباط برقرار کند و یا اتصالی داشته باشد تا شبکه ای صورت پذیرد ، آن دیگری نیز لازم است که شبیه همین ساخته شده باشد ، مگر اینکه همانطور که به عنوان مثال به نقل از مرحوم علامه گفته شد پس از ساخت اولین شبیه خود ، دومی هم ساخته شود تا ایندو را بیکدیگر اتصال داد و شبکه داشت .

برای همین بود که بنده هم بقول مرحوم علامه بایگانی را پیش کشیدم ، چراکه وقتی سراغ ساخت ساخت دومی رفته می شود که اولی انبار شده باشد ، پس انبار داری اولین عضو شبیه سازی شده نیز پیش از رفتن برای ساخت دومی بوده .

البته همانطور که در نوشته ی قبلی بعرض رسید این با خود شناسی مثلا مرحوم علامه بود ! وگرنه بنده هم مثل شما وقتی نخستین بار که بعنوان مثال چشمم افتاد به چیزی در جهان خارج یادم می آید که چشم داشتم ، پس در این میان یعنی میان آن چشم و این یادش یک حافظه ای دارم که هنوز هم یادم می آید چشم داشتم ، و هنوز هم داریم ، و مثل همان انبار داری هم چشم داری ! یا همین رایانه داری یا شبیه خود داری ، که شبیه ما ساخته شده و حالا بعنوان این چیه کامپیوتر ، رایانه و یا نامی دیگر تحویل بایگان ، انبار دار و یا مثلا محافظ سپرده شده ، آنهم نه برای اینکه با دلی آرام یا قلبی مطمئن برویم سراغ ساخت دومی به مقصد ! بایگانی ، انبار و یا مثلا حافظه تا ... .

بلکه امیدوارم توانسته باشم اینقدر رسانده باشم که مطلب فقط هم داشتن حافظه نیست ! مثل بایگانی ، انبار ووو ، بلکه مثل مثلا انبارداری حفظ و بایگانی رایانه ای است که شبیه ما ساخته شده که ما داریم و می خواهیم ببینیم اینکه شبیه ما ساخته شده هم دارد ؟ چراکه مقصد شبکه است یعنی : اتصال رایانه ... .

ولی اجازه بفرمایید بیشتر توضیح بدهم ، در اتصال رایانه ها ما نه تنها رایانه داریم ، بلکه مثل مثلا انبار داری رایانه داری هم داریم ، بعبارت دیگر شبیه خود داری ، خب این را رایانه هم دارد ؟ چراکه حرف اینست که شبیه ما ساخته شده و ما حفظ می کنیم ؟ شبیه خود را عرض می کنم ؟

خب شبیه خود رایانه یعنی چه ؟ چراکه مطلب که فعلا شبیه ما که نیست ، که حفظ این کار ما باشد ، که شبیه خود را به حافظه بسپاریم چراکه حفظ می کنیم ، بلکه موضوع شبیه همین در شبیه ماست !؟

حالا بماند که فردا وقتی شبکه سازی کردیم ، یا امروز شده و ما هم طبق معمول آنرا این چیه کپی و این چیه پست در اینجا کرده ایم و مثل رایانه هم بنام شبکه بومی شده ، ببینیم جهان داری هم مثل مثلا انبار داریست ! چراکه شهر ، کشور و جهان یک چیز است و شهرداری ، کشورداری و جهان داری چیز دیگر ! حتی اگر دنیا را هم قد یک ده ، قریه ... کرده باشیم ، چراکه دهکده هم یک چیز است و دهکده داری هم مثل دهداری چیز دیگر ، و چنین هم نیست که تا ما گفتیم اقرا ، یک قریه یا دهی داریم و دهداریم ، خیر قریه ای یا دهی و دهداری لازم است مثل انبار داری ، بایگانی و یا ... .  

ولی اینکه ما حفظ می کنیم که فعلا موضوع بحث ما هست ؟ و آیا رایانه که شبیه ما ساخته شده حفظ می کند ؟ خب چه چیزی را ؟

تا بعد فعلا خدا حافظ


  

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ، خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ ، اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ ، ... .  

سلام علیکم  

یادآوری آنچه گذشت :

تا اینجا دیدیم که این چیه کامپیوتر ، رایانه ی ایرانی هم هست ، چه رسد به مثلا آذری و ترک زبانش که که منهم خودسازی داشته باشم ، یا معادل سازی مثل رایانه ی فارسی یا ایرانی آن ! چراکه وقتی این چیه کامپیوتر شبیه انسانی ساخته شده باشد خب  شبیه انسان ایرانی هم ساخته شده و  هرچند هم که من جهانی بحساب نیایم ولی بنده ایرانی که هستم !

پس تا اینجا کافیست که شبیه ساز ایرانی باشد که رایانه ی فارسی رایانه ی من مثلا ترک زبان هم باشد ، پس مسئله همانطور که رایانه ی فارسی نیست ، چراکه ایرانیست ، می تواند این چیه کامپیوتر هم نباشد ، چراکه می تواند انسانی باشد .

حالا توانسته ؟ یعنی آیا شیبه انسان ساخته شده ؟ این خلاصه ی مطلب ما بود تا اینجا .

ولی مطلب بهمین جا که ختم نمی شود !؟ که بقول مرحوم علامه پس اینکه بعنوان مثال چشم ما در جهان خارج افتاد به یک شبیه انسان و در نهایت به بایگانی سپردیم ، حالا هم چشم ما بیفتد به این چیه نت ، یا نتورک و یا شبکه ، پس یادمان باشد که تا اینجا یک چیز به بایگانی سپرده شده .

حالا این که یادمان باشد چقدر شبیه ماست ؟ تا اینجا شبیه مثلا چشم ما چیزی دارد که بیفتد به جهان خارج از خودش و شبیه بایگانی ما هم دارد ، و نهایتش هم شبیه یادمان ، پس حالا مسئله ای ندارد که آن هم شبیه سازی کند ، یعنی شبیه ما هم شبیه ما شبیه سازی کند تا موضوعی برای شبکه یعنی : اتصال ... ، هم باشد .  

یعنی وقتی حرف از شبکه زده می شود که یک رایانه ی دیگر هم ساخته شده باشد که گفتیم این رایانه می تواند ساخته ی رایانه ی ما باشد ، ولی آیا این در آنچه که به آن شبکه گفته می شود آمده ؟ یا نه تنها رایانه ی دیگر بلکه رایانه هایی ساخته شده و حرف از : اتصال رایانه ها به یکدیگر ... ، است ؟

یعنی حتی حرف شبیه حرف مرحوم علامه هم نیست که برای بار دوم چشم ما افتاده باشد به یکی دیگر و با اولی که به بایگانی سپرده شده بود حالا بقول مرحوم مطهری دو چیز ، مثلا دو رایانه داشته باشیم ، که حالا حرف از شبکه ی ایندو ، یا اتصال ایندو زده شود !؟ چه رسد به حرف ما که بعرض رسید !  

خب تا بازهم یادم نرفته امروز جمعه را خدمت شما تبریک عرض کنم بعد تا فرصت بعدی شما را به خدا بسپارم .


  

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ، خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ ، ... .

سلام علیکم  

گفتم که در پاسخ پرسش از این چیه نت گفته شد مقصود از آن شبکه است و مراد از اینهم : اتصال رایانه ها به یکدیگر و تبادل اطلاعات و پردازش شبکه گفته شده .

بعد هم دیدیم که رایانه در پاسخ از این چیه کامپیوتر گفته شده ، مثل همان شبکه که برای این چیه نت گفته شده بود ، حالا می خواهیم ببینیم در مقابل پرسش از رایانه پاسخ چیست ؟ چراکه مطلب : اتصال رایانه ها ست .

فعلا کاری هم با مثلا خودروی بومی ، ملی و ایرانی یعنی مثلا رایانه ی بومی ، ملی و ایرانی نداریم ، که سازنده ، خالق یا آفریننده اش کیست ؟ یکی ساخته و به ایران هم صادر کرده یا ما وارد کرده ایم ، پس الان این چیه کامپیوتر داریم و رایانه که گفته می شود مقصود همین این چیه کامپیوتر است .

خب به خانه ی من ایرانی هم اینگونه قدم گذاشته ، رایانه را عرض می کنم ، یعنی سازنده اش بنده که نبوده ام یعنی ساخت من که نبوده بلکه ساخت ایران هم نبوده ، ولی ساخت خارج هم که باشد باز یکی مثل من ایرانی آنرا ساخته ، پس من ایرانی هم می توانم همانسان که او ساخت همانندش بسازم و ساخت ایران و ساخت من را هم داشته باشم .

البته بنده بیشتر و پیشتر در پی دانستن ساخت آن هستم ، مثل شما و هرایرانی دیگری ، چراکه آنهم که رایانه را ساخته می دانسته که چه بسازد ، حالا چرا در پی دانستن ساخت آن هستم ؟ برای همین که یکی آنرا ساخته و او کیست ؟ یکی مثل من و دانسته این کار را کرده ، بقول امام علی علیه السلام : من علم عمل ، و چون این کار اوست پس : من عمل علم ، یعنی نه تنها او  می دانست و ساخت ، بلکه ساختش هم از روی دانستنی بوده .

البته لازم به یادآوری است که مقصود بنده هم فقط این نیست یکی چیزی بسازد و صادر کند یا وارد کنیم و دنباله رو او باشیم ، چراکه موضوع اصلی ما خودروست ، خودروایرانی ! ما هم مثل او ! که این چیه کامپیوتر یا بقول ما رایانه را ساخته .

آنهم وقتی که مثل شبکه که گفته شد : اتصال رایانه ها به یکدیگر و تبادل اطلاعات و پردازش است ، گفته شده باشد : همانند من است رایانه یعنی این چیه کامپیوتر او !

یعنی یک چیزی ساخته شبیه من خودرو ! منجمله من ایرانی ، خودرو ایرانی ! برای همین هم بود که در مقابل پرسش از شبکه پاسخ این نبود : اتصال رایانه های ایرانی به یکدیگر ، یا : اتصال یارانه های ایرانی به دیگر ... ، بلکه حرف از : اتصال رایانه ها به یکدیگر ... است !؟ برای همین بود بقول ما ترکها پرسش اول ما اتصال بود ؟ و اتصال چی با چی ؟ آیا اتصال من ها ؟ شبیه من ها را عرض می کنم ؟! رایانه ها را عرض می کنم ؟ این چیه کامپیوتر ایشان را عرض می کنم ؟

خب اگر او شبیه سازی کرده باشد مثل خودش را که من هم مثل او باشم ، خب کافیست خود را بشناسم برای خودسازی ، شبیه خود ساختن را عرض می کنم ، و از کجا معلوم که رایانه هم از آب در بیاید و خودرو هم نامیده نشود مثلا ؟ آنهم نه فقط خودرو ایرانی ، بلکه خودرو انسانی ، چراکه او هم انسانی است مثل من ایرانی .

خدا را چه دیدی ؟ شاید آرزوی موشک هوا کردن علوم انسانی برادر حسن رحیم پور ازغدی هم که گفتیم برآورده شد !

ادامه ی بحث بماند برای فرصتی دیگر ان شاءالله تعالی ، فعلا خدا نگهدار


  

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ، ... .

سلام علیکم

خب چرا پرسیدیم او کیست ؟ که اتصال دهنده ی حتی رایانه های ما هم به یکدیگر باشد ؟ و نپرسیدیم آن چیست ؟ چراکه هرچند می خواهیم یک چیزی بسازیم که این کار را بکند ولی این وسیله یا ابرازی که چنین کاری بکند خود بخود که ساخته نمی شود ، ما می خواهیم آنرا بسازیم یعنی سازنده اش ما خواهیم بود مثل سازنده آن چیزی که نه تنها کارش اتصال رایانه های ماست بلکه برای تبادل اطلاعاتش هم ساخته شده و همچنین پردازش .

حالا او کیست ؟ مسلما ایرانی نیست ، سازه اش هم ایرانی نیست ، یعنی چنین نیست که یک رایانه ی ایرانی را با یک این چیه کامپیوتر دیگری اتصال داده باشد ! چراکه هرچند ما این چیه کامپیوتر داریم یا رایانه داریم ! ولی رایانه نام فارسی یا ایرانی همان این چیه کامپیوتر است .

یعنی در واقع حرف از اتصال یک این چیه کامپیوتر با یک این چیه کامپیوتر است ! یا اتصال یک رایانه با یک رایانه ی دیگر ، برای همین هم بود که پرسیدیم : اتصال چی با چی ؟

هرچند همانطور که بعرض رسید بقول ما ترکها اول برگردیم سر اتصال تا نوبت برسد به اتصال یک رایانه با یک رایانه ی دیگر ، چراکه اولین حرف حرف از اتصال یک چیز با یک چیز دیگرست بعبارت دیگر یک و یک ! نه مثلا بقول سازنده ی این چیه کامپیوتر : صفر یک ، یا بقول قدیمش : یک صفر !

این بحث همچنان ادامه دارد ، فعلا خدانگهدار


  

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّک ... .

سلام علیکم

در گام نخست معرفت یا شناخت دیدیم که مقصود از این چیه نت یا نتورک و یا شبکه یعنی : اتصال رایانه ها به یکدیگر و تبادل اطلاعات و پردازش .

کمال معرفت یا شناخت :

فعلا پرسشی که در نوشته ی قبلی داشتیم بماند ! اول ببینیم چطور شد چیزی که مثلا شبکه نامیده می شود شد : اتصال رایانه ها به یکدیگر و تبادل اطلاعات و پردازش ؟

روند کار چنین بوده که یک چیزی ساخته شده که نامش را مثلا شبکه گذاشته اند و در مقابل این پرسش ما که آن چیز یعنی شبکه چیست ؟ گفته شده : اتصال رایانه ها به یکدیگر و تبادل اطلاعات و پردازش را شبکه گویند .

حالا چه آن چیز به چشم ما خورده شده باشد و نامش را پرسیده باشیم یا پرسیده باشیم که این که چشم ما به آن افتاده چیست ؟ و نامبرده شده باشد و چه از چیزی نامبرده شده باشد و ما پرسیده باشیم که نامبرده چیست ؟

در هر صورت ما برای شناخت شناخته شده ای پرسشی داشته ایم ، حالا چه شناخته شده ی ما چیزی باشد و چه نامش .

خب ، حالا بریم سراغ پرسشی که در نوشته ی قبلی داشتیم ، که این اتصال و اتصال رایانه ها یعنی چه ؟ یعنی آیا مقصود اتصال یارانه ی مثلا بنده با یارانه ی شماست ؟ و اتصال دهنده ما ؟ یا دیگری ؟ و یعنی حتی یکی از ما ؟! که دیگری از ما را به خود وصل کرده باشد ؟!

چراکه دنبالش حرف از تبادل اطلاعات است و پردازش آنهم ! آنهم اگر پای یکی دیگر درمیان باشد که ما را بهم اتصال داده و تبادل اطلاعات ما با یکدیگر و همچنین پردازش آن را در دست دارد ، یعنی ما با او به هم متصل شده و همچنین تبادل اطلاعات داریم و بشرح ایضا پردازش هم .

خب او کیست ؟ که حتی اتصال دهنده ی یارانه های ما هم بهمدیگر باشد ؟ چه رسد به تبادل اطلاعات ما و پردازش آن ؟!

آیا یکی مثل مثلا شبکه ی پارسی این چیه بلاگ ؟ که می گوید : فقط نقش خودرو ی سواری را دارد که ما را سوار کرده ؟ یا تبادل اطلاعات را هم فراهم کرده !؟ پردازش هم می کند !؟ که مثلا در چه موضوعی می نویسیم !؟ که یک رقمش هم : " بدون موضوع " نام دارد !؟

این بحث ادامه دارد ... ، فعلا خدا نگهدار


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :363
بازدید دیروز :194
کل بازدید : 1345481
کل یاداشته ها : 1762


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ