طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

به نام دین (قسمت پایانی)   :

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَالتِّینِ وَالزَّیتُونِ(التین/1) وَطُورِ سِینِینَ(التین/2) وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ(التین/3)لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ(التین/4)... .

سلام علیکم

الحمدلله که یه روز کاری و اونم بدون درد کمرو پشت سر گذاشتیم و رسیدیم به پایان هفته ای که بمناسبت تولد پیامبر خدا حضرت محمد بن عبدالله صل الله علیه و اله وسلم بهنام هفته ی وحدت نامگذاری شده ، یعنی رسیدم به روز هفده ربیع الاول که روز تولد حضرت امام جعفر صادق علیه السلام ، ششمین امام شیعیان نیز هست ، که تعطیل رسمی در ایرانست .

که طبق قراردادمون با صابکارمون می تونیم کارو تعطیل کنیم ، ولی نه تنها بخاطر برفی که بارید ، بلکه باکمردردی که داشتم چند وقته که از کار افتادیم یه قلمش آخر همین برج دوماهه که کرایه خونه ندادیم ، اونم کرایه خونه ای که نه تنها با تمدید قرار داد درصدی اومد روش ، بلکه چون نتونستیم اضافه شده ی پول پیشم طبق قرار داد بدیم ، که صابخونه روش حساب باز کرده بود ، و مجبور شدن برن وام بگیرن از بانگ ، قرار شده اقساط وامشونو اضافه کنیم به کرایه خونه ، یعنی ماهی صد هزار تومنم اضافه شد به کرایه خونه ! خب همین یه قلم بدهی که پیش اومده هم کفایت میکنه که امروزم بریم کار بکنیم ، بازم شکر خدا که مثل پارسال همین وقتا بیکار نیستیم و کار هس . 

پس تا زیاد دیر نشده یه لقمه بزنیم و بریم سرکار و بحثمون بمونه برای یه فرصت دیگه انشاء الله ، بحث وحدت با علما و دانشمندان ووو ، اونم ایرونی رو عرض می کنم ، هرچند خودشون با خودشونم همچین وحدتی ندارن ، یادم میاد یه روزی تو قم یه عالمی تو حرم داشت برای مردم صحبت میکرد ، در حالیکه مردم پشتیبان ایشون مثلا شیشه های خونه ی یا دفتر عالم دیگه ای رو ، حالا مثبت یا منفی ؟ خلاصه یکی از این دو رو آورده بودن پایین ، کمی اونطرفتر از حرم تو خیابون ساحلی ، یا عالمی دیگه ای که چهار ساله تو حبسه خونگیه ، خب برای اینکه لابد مثبت نیس دیگه و فقط منفیه ، البته یکی از دو رقم : مثبت منفی ، نه دو رقم : منفی و مثبت ، بقول علما و دانشمندانی دیگر !؟

راس راسی خدا بداد امام زمان برسه با این علما و دانشمندان ما هم ! اونم با مردمی مثل ما و پشتیبان این علما و دانشمندان ووو ، منجمله مهندسین ، دکترا هم بقول همون رادیو جوان ... ، البته بقول ما شیعیان که ختم نبوت رو امامت می دونیم و منتظر امام زمانیم . 

مثل امامت تجربیات چشم ، حس و جمع حواس با قلب و دل بقول امام صادق علیه السلام بعد سپردن به حافظه ، که تا اینجا از مثبت و منفیش یا منفی و مثبتش خبری نیس ، یعنی از جهان خارج که مثلا به چشم نیومد و همینطور تا رسید به حافظه ، توسط آخرین پیامرسان به حافظه یعنی همون قلب یا دل بقول امام علیه السلام ،  پس علما و دانشمندان ... ، اگه حرفی دارن در یادآوری از حافظه می تونه باشه و بعد یادآوری ... 

خب داره ظهر میشه و آفتاب داره به وسط آسمون میرسه و وقت نماز می رسه ،بهمین مناسبت پیش از خدا حافظی گفتم منباب تذکر ، یعنی از باب یادآوری و به عنوان یادآوری به بچه های گلم بگم اینو که گفتم شما تو نماز یومیه نه (9) بار میگین ، آنجا که میگین :

اللهم صل علی محمدوال محمد

در تشهد ، البته بقول استاد شهید مرتضی مطهری اعلی الله مقامه : یعنی درک و دریافت کردم ، همونطور درک و دریافت کردیم که خدا یکیست و پیامبرم بنده و فرستاده ی اونه .

خب  برای نصب این کدواژه ام که  رمزشو دارین :

اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلهاو ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، لِإِیلَافِ قُرَیشٍ ، ... . 

 


  

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ(البروج/1)... (البروج/21)فِی لَوْحٍ مَحْفُوظٍ(البروج/22).

سلام علیکم بچه های گلم

چه خوش گفته پیام آور صادق و راستگو صل الله علیه و اله وسلم : نعمتان مجهولتان ... .

و اولی از ایندو نعمت همینکه امروز بعد چند روز درد نداشتم تقریبا ، فقط در یه نقطه ای از سمت چپ کمر کمی احساس در خفیفی داشتم و دارم و خدا بخواد فردا بتونم کار کنم .

 

بِسْمِ اللَّهِ ...أَلَمْ تَرَ؟...(الفیل/1)... . 

 

راستی امروز ، که شب شد ، یعنی جمعه بیست و هفت دی ، نه الان که وارد اولین ساعت بیست و هشت دی شده ایم ، مصادف با اولین روزیه که شاه رفته بود و کشور رو داده بود به شورای سلطنت و بختیار بعنوان نخست وزیر و رییس دولت ، یعنی هنوز حرف از سلطنت بود و بازم دولت .

شما دوتا اونوقت نبودین که ببینین ، مثل دیروزی شاه بعد سی و پنج سال پادشاهی از ایران برای همیشه رفت ، در واقع فرار کرد ، ما توخوی بودیم و تو خیابون جشن برپا بود ، یه شعاری داده میشد که یک بیت بود ، فارسی اون میشه : هزار سیصد و هفتاد و پنج ، محمد رضا از تخت افتاد .

یعنی شاه که دید با نخست وزیر عوض کردن مردم شعار میدن : ما میگیم شاه نمی خوایم ، نخست وزیر عوض میشه ، رفت ، ولی نظام شاهنشاهی و دولتش هنوز بود تا اینکه امام آمد و شاهنشاهی هم رفت ، البته دولت هنوز هم هست ! بعد درست سی و پنج سال ، البته تا دوازده بهمن امسال که حضرت امام پس از ورود به ایران به بهشت زهرا رفتن و فرمودن : من دولت تعیین می کنم ، البته بعدش فرمودن : من به پشتیبانی این مردم دولت تعیین می کنم .

خب بگذریم ، کجا بودیم ؟ از تجربه ی مثبت و منفی داشتیم می گفتیم ، در اون برنامه ی تلویزونی که به کمک مردمم می خواست داشته باشه و فقط خودش تجربه نکرده باشه .

من دیروز این برنامه رو ندیم که ببینم مردم چه کردن ؟ در جواب مثبتی که به اون برنامه داده باشن ، چراکه پاسخ منفی رو گفتیم که دیدنی نیس ، میمونه شنیدنی اون ، مثل همین رفتن شاه و اومدن امام ، یا رفتن دولت شاه و اومدن دولت امام و مردم ، مردمی که بعد شد جمهوری ، جمهوری اسلامی که در راسش امام بود .

هم زمانیکه رییس جمهور و نخست وزیر داشت ، و هم بعدش تا الان که رییس جمهور رییس دولت هم هست و نیازی به گفتن نداره ، چراکه خودتون می بینین . 

یعنی نیازی به یادآوری من از حافظه ام که در آنمحفوظه ندارید ، چراکه می توانید به حافظه ی خود مراجعه کنید . 


  

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا(الشمس/1)وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا(الشمس/2)... وَلَا یخَافُ عُقْبَاهَا(الشمس/15).

سلام علیکم بچه های خوبم .

شنیده بودم که با سوزن و دوا روپا ایستادنو ، ولی ندیده بودم ، الانم قضیه ی رو صندلی ، البته به سختی نشستن منم همونه ، خدا به روز هیشکی نیاره ! تجربه شو ، بقول معروف شنیدن کی بود مانند دیدن ؟

علی ای حال گفتم مطلبو براتون ناقص نذارم ، کجا بودم ؟ 

ببینید ، شما هردوتون مدرسه رفتین ، و منم مثل پدر مرحومم نبودم که نذاشت دبیرستان برم ، یعنی تحریم نکردم راهنمایی و دبیرستانو ، ولی این دلیل نمیشه که اگه تو دبیرستان تو کلاس هنسه بهتون گفته باشن مثلا : نقطه ، خط ووو تعریف نشده ان ، فرق دیدن و شنیدنو براتون یادآور نشم ، که شما همونطور که در نماز میگین : سبحان الله ، فقط خداس که تعریف نشده ، و هر تعریفی ، بقول امام علی علیه السلام براش از روی نادانیس .

یعنی یه چیز و فقد یه چیز ، مثلا نقطه ، می تونه تعریف نشده باشه ، و این دو نداره ، چیزی که بعد سبحان الله و الحمد لله تو رکعت سوم و چهارم نماز میگید ، یعنی : و لا اله الله ... .

که اینو براتون گفتم ، چیزی که الان می خوام بگم اینه که یه وقت یه چیزی میگن و نشون میدن ، یا شما هم مثل گوینده اونو درک و دریافت می کنین ، یه وقت نه مثل همون تعریف نشده هاس ، که خودشونم درک و دریافت نکردن ، چه برسه از شما بخوان درک یا دریافتی ازش داشته باشین .

البته اینارم گفتم براتون ! خب پس الان چی دارم براتون میگم ؟!

بِسْمِ اللَّهِ ...أَلَمْ تَرَ؟...    (الفیل/1)... .  

همونو می خوام بگم که خصوصی به داداشتون گفتم ، وقتی خواس بره خدمت ، یعنی دست راست و چپو بهش نشون دادم و دید ، و دیده رو بحافظه سپرد ، نه فقط شنیده رو .

و اونکه بحافظه سپرد دست راسته ، حالا به هر اسمی که باشه ، و می خواد دیدنی باشه یا شنیدنی و یا با حواس دیگه ، مثلا به نام دین ، به نام علم ، ووو ، البته اگه راست دست باشه .

مثلا وقتی بعنوان علم دین چیزی مثلا شنید ، فرق داره با دینعلم ، در این علم و دانش ووو ، مثلا هندسه ، دنباله رو دینه ، مثل همون برنامه ی تلویزیونی که مردمو دنبال تجربه فرستاد ، که تجربه های مثبت و منفی شونو بیارن بگن ، طبق برنامه !؟ ای که برای مردم دارن !

مثل چی ؟ مثل ماهواره بقول اون برنامه ، که منو یاد دبیرستان بقول پدر خدا بیامرزم میندازه ، که می گفت خوب نیست برم ، ومنظورش این بود که بده .

خوب می دونید که پدر بزرگتون اهل علم بود و بی سواد نبود که این حرفو می زد ، دبیرستان رفته های اون زمونم دیده بود که این حرفو می زد ، منتها منظورش از خوب و بد مثل این بود که ملای رومی میگه :

آنکه گوبد جمله حقند احمقیست – وانکه گوید جمله باطل آن شقیست

این حقیقت دان نه حقند این همه – نی بکلی گمرهانند این رمه

پس چی ؟ میگه :

پس بد مطلق نباشد در جهان - ...

خب چه باشد ؟ البته نه اینکه مثلا استاد شهید که در نقدی برمارکسیسم می فرماید : آقای خمینی یه حرف خوبی دارن ، اونم اینکه قضیه سالبه که وقوع و لا وقوع نداره ، پس چی ؟ برای اینکه میگه :

... – بد به نسبت باشد این را هم بدان


 


  

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِإِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ(القدر/1)وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیلَةُ الْقَدْرِ(القدر/2)لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ(القدر/3)تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ(القدر/4)سَلَامٌ هِی حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ(القدر/5).

سلام علیکم ، شب بخیر

اگه این درد کمر بذاره ، که سرکار با انداختن برف برای گذاشتن سنگ شد و از کار انداخته و دکترم گفته استراحت کنم ، ولی نگفت از کجا بیارم بخورم ! حالا خرج دکتر و دارو بمونه ، و بتونم بشینم رو صندلی و پشت کامپیوتر ، می خوام در ادامه مطلب یکی دو نکته رو امشب بگم . 

آخه این درد اونم تو کمر ، اونم سمت چپ ، منو یاد قرون وسطی در اروپا انداخته بود و رویگردونی از منطق قدیم و رویکردی که نه تنها موجب پیدایش علوم جدید شد ، بلکه پیدایش منطق جدید ، منطق ریاضی هم دستاورد این رویگردونی که نه بلکه رویکرد هم شد . 

یعنی آغاز دوره ای که بشر با نفی گذشته ، یا عدم توجه به آن خواست رو پای خودش بایسته ، ولی باز پا گذاشت تو همون راهی که در گذشته رفته بودن ، با این تفاوت که پس از مثلا افتادن چشمش به اندام جهان خارج و مشاهده ی اون بازم نتونست یه قدم جلو بذاره و قدم از قدمی که برداشته بود برداره و دوبار رفت سراغ همون حرفای سابق ، با این تفاوت که مثل سابق دست به تعریف چیزی نزنه ، یعنی مثل باب معرفت شناخت سابق نداشته باشه ، و این شد که بنا رو گذاشته بر عدم تعریف که بقول خودش دچار پارادوکس و تناقضی که دامنگیر اسلافش بود نشه ، و این شد همون که گفتیم : مجموعه جامع که نه ، اصلا مجموعه ای نداریم .

همون حرفی که قبلنم گفته میشد : هیچی نداریم ، فاقد درک و دریافتی هستیم ، نه اینکه در کجا ؟ و در کمر ! کارشون ، میان اداراکات و دریافتهای حسی و عقلیشون ، آخه این بعدا کشف ! شد که جایی داریم که صفر و خالیه و تهییه ! و چتکه ی محاسبه جدید شکل و رقمی برای صفرم در نظر گرفت برای ساختن ماشین حساب جدید و آدم ماشینی ها .

 

اجازه بدین یه کم از روی صندلی بلندشم ، برگشتم ادامه میدم انشاءالله ، ولی اگه برنگشتم ، آدمیزاده دیگه ! اینو گفته باشم که از خدا می خوایم نامه ی عملمونو بدست چپمون نده ! بحق محمد و ال محمد صل الله علیه و اله وسلم ، که نه تنها تو راه راست چیزی کم نذاشتن ، بلکه برای ایستادن رو پای خودمونم حقو ادا کرده ان ، که مشکلی برای یادآوری و اندیشیدن نداشته باشه عقلمون ، ولی با این همه خدا ما رو با دونسته های معقول و خردمندانه هم محشور نکنه ! با دیدنی و شنیدنی ووو ، و جمع حواس راحتره ، اونطرف حافظه رو میگم ، از این ور آب ، مهد علم و دانش و حتی علم دین .  


  

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ عَبَسَ وَتَوَلَّى(عبس/1)...(عبس/10)کَلَّا إِنَّهَا تَذْکِرَةٌ(عبس/11)...(عبس/16)قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَکْفَرَهُ(عبس/17)...(عبس/23)فَلْینْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ(عبس/24)...فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ(عبس/33)...(عبس/36)لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یوْمَئِذٍ شَأْنٌ یغْنِیهِ(عبس/37)... . 

سلام علیکم ، شب بخیر 

اول بازم بذارین هفته وحدت رو به بچه های گل خودم تبریک بگم بعد بریم سر حرفی که الان باهاتون دارم ، همون حرفی که باهم داشتیم . 

بِسْمِ اللَّه ...أَ؟...(الفیل/1)... . 

خب ، دومین روز این هفته رو هم شب کردیم ، در حالی که وقتی وارد پارسی بلاگ شدم مطلبی به نام این هفته در تازه نوشته ها ندیدم که برای ما برگزیده باشن ، چرا در تازه نوشته های یه نوشته بود ، تو مثلا هزار تای بعدی هم به این نام نهایتش چهار تایی بود . 

خب شما سنتون نمیرسه به این نام گذاری ، و چرا مثلا هفته ؟ در حالیکه از روز دوازدهم لغایت روز هفدهم ربیع الاول هم یه هفته نمیشه ، ووو که وقت کردیم خصوصی براتون میگم . 

به نام علم و دانش و منجمله هندسه هم : 

گفتیم علما و دانشمندان ، منجمله مهندسین هم بقول استاد شهید مطهری به نام علم آغاز می کنند ، و بعد هم اونو تقسیم می کنن به دو باب ، یعنی درب ، ورودی ووو ، به نام باب علم ودانش ... . 

خب در علم و دانش دین هم همین کارو میکنن ، درست مانند همون برنامه ی تلویزیونی ، بجای برنامه ی به سمت خدا در پنجشنبه ها ، که دو باب برای تجربه جلوی پای مردم گذاشت ، ابواب مثبت و منفی . 

یعنی آنچه به نام علم و دانش ، منجمله دین هم دو باب ، دو ورودی داره و آندو ورودی هم نامش مثبت و منفی است ، البته بقول اون تلویزیون ، چراکه به نام منفی و مثبت هم فراخوان داریم ، گفتیم مثلا در علم ودانش ریاضی که فراخوان به نام صفریک داره ، یعنی مارو دعوت به مجموعه ی تهی میکنه ، همون که در نوشته ی قبلی گفتیم ، دعوت به وحدت کلمه : مجموعه ی جامعه نداریم . 

یعنی نه تنها دین نداریم بلکه خدا هم نداریم ، یعنی وحدت کلمه ما این کلمه است ، نه اینکه وحدت کلمه نداریم ، مثلا بقول متفکر انقلاب : فاقد آنیم . 

فاقد کلمه ای ، نامی برای وحدت ، بی نام ، نه به نام ... 

یه چیز جالب براتون بگم ، تو اون هزار تا تازه نوشته یه نوشته دیدم که گفته بود : هفته ی وحدت نه ... ، هر روز وحدت مبارک 


  

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى(النجم/1)... (النجم/22)إِنْ هِی إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّیتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ یتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى(النجم/23)... .

با سلام و صبح بخیر خدمت فرزندانم ، و عرض تبریک 

خب می رسیم به دومین سوره ای که در آن سجده ی واجب آمده ، پس از آنکه فرمود :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ(العلق/1) خَلَقَ الْإِنْسَانَ ... .

که می فرماید :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ(الفلق/1) مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ(الفلق/2)... . 

ولی اول بذارین این ایام و روزهایی رو که هفته ی وحدت نامیده شده بهتون تبریک بگم ، که به مناسبت تولد پیامبر اکرم صل الله علیه و اله و سلم است . 

که دیروز تو بحثی که باهم داشتیم براتون گفتم که چرا نمیگن در چن سال قبل از هجری شمسی بقول ما ایرانیا ، یا چن سال قبل از هجری قمری بقول مسلمونا مثلا بدنیا آمده اند .

اینم تا یادم نرفته بگم که به میلادی چرا ، گفته شده . 

البته بعد اینکه مبدا تاریخ میلادی شد ، ولی قبل از اون همونطور که گفتم به تاریخ هجری شمسی وقمری گفته نشده ، البته تا جاییکه من دیده ام .

وحدت : 

وحدت مثل ما که یه خانواده هستیم ، زیر سقف یه خونه مثلا ، یا زیر سقف مثلا ایران ، با این تفاوت که خونه چهار دیواری داره ولی بعنوان مثال ایران دورش دیوار کشیده نشده و سر پوشیده مثل خونه نیست ، مثل کره ی زمینه ، یه سر زمینه که به اون میگن ایران ، و این سرزمین در گذشته با امروزش فرق داشته ، سرزمینی وسیعتر یا کمتر از الانش بوده ، ولی مثلا کره ی زمین که خونه ی ماس اینطوری نبوده در گذشته .

وحدت مثل همون که بعد : 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قُلْ یا أَیهَا الْکَافِرُونَ(الکافرون/1)... (الکافرون/5)لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِی دِینِ(الکافرون/6).

 که کاری بکارشون نداشته باشیم ، گفته شده :

...أَ؟...(الفیل/1)... .

و هنوز م زیرسواله دعوتشون به وحدت ! دعوت به تجربه ی مثبت و منفی !؟ 

که مردمو دنبال اون فرستادن و پرسش از نتیجه ی کارشون دارن !؟

پس نه فقط یه خونه ، یه سرزمین ، بلکه یه حرف ، یه کلمه ، در قالب پرسشم وحدت آفرینه ، مثل مردمی که از تجربیات مثبت و منفی اونا پرسیده شده !؟

 

تجربه ی شخصی : 

 

البته بازم کاری به کارشون ، به قالب سازیشون نداریم ، بلکه همونطور که در داستان عام الفیل براتون گفتم ، بقول حضرت عبدالمطلب جد پیامبر اکرم صل الله علیه واله و سلم ، ما با خودمون ، خونه ی خودمون کار داریم و صلاح مملکت و خونه خودشونو خودشون می دونند .  

پس علم و دانش ، یا هندسه ی قالبشونمو خود علما و دانشمندان ، یا مهندساشون می دونن ، تجربه ی شخصیشونم همینطور . 

پس نه تنها با علما و دانشمندان ، یا مهندسان ووو ی خارجی و بومی شده ی داخلیشونم که گفته ان تجربه نداریم ، یا فاقد تجربه هستیم ، با خارجی و داخلی هم که بگن تجربه ی شخصی دارن کاری نداریم ، مثل همونایی که اینا هم تجربه ی شخصی خودشون به پیامبر نه فقط ، بلکه به خدا هم می کشن ، که بعنوان مثال نام نمی برم ازشون و براتون خصوصی میگم !

چراکه اینا هم مثل همونا هستند که ما رو دعوت کرده و می کنند به قالب ،یا کلمه و یا قلعه ی : مجموعه ی جامع نداریم

 

مثل : لا اله الا الله ، بقول ضامن آهو علیه السلام  

 

زیر نویس :

 

... 


  

 

سلام علیکم ، صبح بخیر

پس از مشارکتی به هنگام نماز صبح داشتیم و لقمه ی صبح بقول پیامبر ، که ستون بدنه ، حالا ببینیم چرا ؟

 

ولایت عامه :

 

یعنی چرا مردم خود تجربه کنند مثبت و بعد منفی رو ؟ بحسب زیرنویس برنامه ای که خواص برای آنها داشتن ، در برنامه ای که بجای برنامه ی به سمت خدا آخر هفته از شبکه سه سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد .  

خب پاسخ روشن است ، مشارکت عوام ، مردم یا جمهور که شد ، شبکه ی داخلی می شود شبکه ی مردمی و جمهوری ، وگرنه چه فرقی دارد با شبکه های خارجی ؟

 

...أَ؟...(الفیل/1)... . 


برای همین ، یعنی برای مشارکت با ایشان پرسیدیم که آیا طبق برنامه ؟ آیا طبق زیر نویس برنامه ؟ یعنی مثبت و منفی ؟ یعنی مثبت و بعد منفی ؟

چراکه طبق مثلا علم و دانش یا تجربه ی رایج ریاضی در اینجا ، در ایران نیز ! نخست تجربه ی منفی را دارن مردم ، و بعد رقم دیگرش را . 

یعنی فرقی با کشورهای خارجی ندارد ایران ، حتی بعد جمهوری اسلامی هم ، یعنی در جمهوری اسلامی ایران هم طبق علم ودانش و تجربه ی ریاضی مردم یا جمهور و اسلامی آنها هم اول هیچ تجربه ای نداره ، البته بقول علما و دانشمندان ، و یا همانطور که در بحث قبلی دیدیم مهندسانش عدم تجربه دارن مردم و جمهورشان حتی مردم اسلامی و جمهور اسلامی ، و یا بقول متفکر انقلاب فاقد آنند ، و این تجربه ی مثبت ایشانست که معروف است به صفریک در اینجا هم ! در ایران هم ! در جمهوری اسلامی ایران هم ! 

 

خب چرا ؟


خب روشن شد که آن برنامه برای امر به معروف ، یعنی برای مشارکت مردم ، در تجربه مثبت و منفی ، روشنگری بفرماین که :

تجربه های مثبت و منفی ... ؟ یا منفی این !؟ مانند هندسه ی علم و دانش ریاضی مهندسی شده برای مردم ، مثل هندسه ی برنامه ی ایشان ! 

 

زیر نویس :

بسم الله الرحمن الرحیم ، قل اعوذ برب الفلق ، ... .

جهت اطلاع پسر و دختر خانه

پسر خانه :

بسم الله الرحمن الرحیم ، قل اعوذ برب الناس ، ... .

جهت اطلاع پارسی بلاگ 

دختر خانه :

بسم الله الرحمن الرحیم ، قل هوالله احد ، ... .

ارسال شد . 


  

 

... ،... ، ایاک نعبد و ... . 

سلام علیکم ، صبح بخیر ، صبح اول هفته ی شما بخیر ، البته به افق ایران عرض کردم اول هفته رو .

اشاره : 

آخرهفته ، یعنی پنجشنبه ی گذشته ، نوزده دی 1392 ، در حالی که مشغول خوردن غذا بودم داشتم تلویزیون رو هم نگا می کردم که داشت از شبکه های خارجی می گفت ، ماهواره و برنامه و غذایی که برای ما دارن .

در اون ساعت روزهای دیگه برنامه به سمت خدا رو برای ما داشت ، در حالیکه نگاه می کردم چشمم افتاد به زیر نویس که خواسته بود تجربه های مثبت و منفی خودمونو از برنامه های ماهواره با اون برنامه به اشتراک بذاریم .

تجربه ی دین : 

  ...أَ؟...(الفیل/1)... .

خب پرسشی که پیدا میشه می تونه این باشه که این تجربیات ، یا تجربه هایی که خواسته شده به اشتراک بذاریم ، صرف نظر از اینکه اول کدومشو به اشتراک بذاریم ؟ اینه که اول کدومشو تجربه کردیم ؟

چراکه فرض اینه که ما بقول علم و دانش یا تجربه ی ریاضی دستکم دو تجربه داریم که از اونا بعنوان مثبت و منفی در زیر نویس نامبرده شده . 

حالا مثلا بصیرت و بینایی ما بمونه ، بقول مقام معظم رهبری در همانروز ، چشم ما کدومیک از ایندو تجربه رو داشته ؟ 

 


  

 

ارسال‌کننده : خانواده ی خانه در : 20/دی/1392 بعد نماز صبح به افق محل زندگی خود

از : خانه ی خود بقول آقا امام حسن ثانی علیه السلام ، پدر آخرین امام ، مثل آخرین پیامبر ، آقا امام زمان علیه السلام ، امام الان ، امروز ... ، خانه ی ما ، که فرموده باشن : تقلید کنیم از : حافظ دین ... .

سلام علیکم

 

... أَلَمْ ؟ ... (الفیل/1)... .    

پرسش :

فرموده اند :

... اطلاع رسانی بفرمایید

عرض می کنیم چرا ؟

مثل اینکه ما هنوز ، امروز و الانم بگیم که می خواهیم ببینیم علما و دانشمندان ... ایرانی ، یا مهندساش ووو ، مثلا دکتراش چه می کنن ، خب چرا ؟ 


  

 

سلام علیکم

امروزم کمافی السابق ، یعنی مانند گذشته مثل دیروز که گفتیم :

ارسال‌کننده : خانواده ی خانه در : 16/10/92 7:43 صبح

سلام علیکم

امروزم منتظریم ببینیم علما و دانشمندان ، منجمله مسلمان و شیعه ، خصوصا ایزانی چه می کنند ، مثل دیروز و دیشب که بعد نماز عشا گفتیم :

ارسال‌کننده : خانواده ی خانه در : 15/10/92 11:37 عصر

سلام علیکم

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ   أَلَمْ تَرَ کَیفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ(الفیل/1)... .  


 ارسال‌کننده : خانواده ی خانه در : 18/دی/1392 بعد نماز ظهر به افق محل زندگی خودمون

سلام علیکم

فرموده اند :

سلام علیکم

خبری رسید اطلاع رسانی بفرمایید

عرض کردیم :

علیکم السلام ، خبر که فراونه ! مسئله اطلاع رسانیست ! آیا مثل علما و دانشمندان ... ایرانی ؟ یا مهندساش ؟ ووو ؟ مثلا دکتراش ؟ یعنی دورقمی ؟ یا بی نهایت رقمیش ؟ یا یه رقمی خودمون که گفتیم : سلام علیکم ، بسم الله الرحمن الرحیم الم تر ... رو ؟ که الانم گفتیم ! بازم بگیم ؟

بعنوان مثال در این یکی دو روز کارشناس رادیو معارفشون که از خوب و بد ، البته بدو خوبی می گفت ، آخه نخست از بخل گفت که بده ، بعد از سخاوت که خوبه ، نه اینکه اول از سخاوت گفته باشه بعد خبر از بخل بشه ، که اینم خوبه ! یعنی بجاش اینم خوبه ! مثل سخاوت که اونم بجاش خوب بود قبل از بخل ، یا خواهد بود بعد از بخل ووو

بازم بگم ؟ 


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :44
بازدید دیروز :245
کل بازدید : 1314367
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ