نمازخوان :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ ، وَ ... ، بِأَی ذَنْبٍ قُتِلَتْ ؟ وَ ... ، عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا أَحْضَرَتْ ، ... .
باسلام و عرض تسلیت بمناسبت سالروز وفات حضرت فاطمه ی معصومه سلام الله
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى ، ... .
خاطره :
بازگشت به نماز خونه :
الان که تو اتوبوسم و دارم برمی گردم به خونه ، و دلم تنگ شده برا خوندن نماز با پدرتون ، یاد همچین روزایی افتادم که امام می خواست برگرده به ایران ، شما دوتا اونوقت هنوز بدنیا نیومده بودین ، ولی شنیدن که نخست وزیر شاه ، یعنی رییس دولت وقت بختیار چی می گفت .
راست می گفت ! چی می گفت ؟
اولش میگفت من نمی دونم آقای خمینی برا چی می خواد برگرده ؟ می خواد چه بکنه ؟ و از ایندست ، یعنی میگفت
سر در نمیاره از کاری که امام می خواد تو ایران بکنه ، آیا می خواد مثلا شاه بشه ؟ یا مثلا رییس دولت ؟
خب راست میگفت دیگه ! آخه کار از نظر اون همینا بود دیگه .
بعد میگفت اگه می خواد مثلا دولت راه بیندازه ، مثل دولت اون و مثلا رییس دولت بشه ، نمیشه ! چرا نمیشه ؟ پاسخ میداد که یه مملکت دوتا دولت که نمیتونه داشته باشه ، و یه دولتم که دو تا رییس نمیتونه داشته باشه ، برا اینکه من محکم سر جام تکیه زدم و هیچ طوفانیم نمیتونه منو تکون بده .
خب بازم راست میگفت ، تا طوفانو میگم ، آخه امام اومد و رفت بهشت زهرا و گفت من تو دهن این دولت می زنم ، من دولت تعیین می کنم ، من به پشتیبانی این مردم دولت تعیین می کنم و ... ، همینطورم شد و مرغ طوفان پر زد و از خونه رفت خدا بیامرز .
چیزی که از اون روزا بیشتر در خاطرم مونده ، روزای اولین دولت در آخرین روزای دولت دو هزار و پونصد ساله ی شاهنشاهی ، و بیشتر اینو می خواستم بگم ، و مناسبتر از حرفایی که گفته شده هس اینه که یادم میاد گفته شد ، یعنی بازم ، مثل کار ، در نظر رییس دولت کارگرشم مانند مثلا پدر روحانی بود ، برا همین مثل واتیگان ، از خیر شهر قم گفت میگذره و اونو به امام واگذار میکنه که بره اونجا هرچی ، همونی که ازش سر در نمیاورد ، راه بیندازه .
آخه راستشو بگم ! منم نمی دونستم امام می خواد چیکار کنه و چی راه بیندازه ، فقط می دونستم که حکومت دینی و اسلامی رو می خواستم .
راستشو بگم ! پدرتونم نمی دونست ! اگه می دونست خب به منم میگفت دیگه !
راستی ! وقتی گفتن مثلا : جمهوری ، حمهوری دمکراتیک ووو ، و آخرشم گفته شد جمهوری اسلامی نه یه کلمه کم و نه یه کلمه زیاد ، شهید مطهری هم ، که در همین رابطه اومدن تو تلویزیون ، گفتن منظور و مقصود امامو از جمهوری اسلامی نمی دونن !
... ، إِنَّ هَذَا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولَى ، صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى .