قانون اندیشه یا فکر (پایانی) :
... بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، أَلَّا تَعْلُوا عَلَی وَأْتُونِی مُسْلِمِینَ (1) ، ...
چرا ؟ خب فکر نمی کنم که طرح بحث ، که بنا بود "اندیشه یا فکر قانون" ، مثل "اندیشه ی برپایی ، قیام یا انقلاب" ، باشه ولی این بحثو ، یعنی "قانون اندیشه یا فکر " رو مطرح کردم ، کم کسری داشته باشه که نه ، بلکه شبکه خبر سیمای جمهوری اسلامی ایران ، دیشب آخر شب :"فوری" داشته باشه ، برا منم .
چراکه وقتی گفته باشم نه تنها خدای رحمان رحیم ، خدای منم هست ، بلکه وقتیم گفتم ربّ العالمین رحمان رحیمم ربّ منه ، خب ربّ من آلمانیم هست دیگه ، ربّ صدر اعظمشم .
مگه اینکه شبکه ی خبر سیمای جمهوری اسلامی ایران خبر نداشته باشه که منم چی گفتم ، که این بحثش جداس .
برا همین گفتم حالا برا نهار اومدیم خونه ، از فرصت خدا داده استفاده کنم و بقول مقام معظم رهبری جمهوری اسلامی ایران ، منجمله از :"افکار عمومی" همین شبکه خبر سیمای جمهوری اسلامی ایرانم برسه . (2)
خب ، فکر می کنم بحثو مطرح کرده باشم ، حتی برا اونم که بخواد مثل مورچه بره :"سرجا" ی خودش ، مثلا آلمان ، خب اونجا هم ربّ داره دیگه ، مگه اینکه هنوز بحثو براش مطرح نکرده باشم که بحث چیه ؟
و نیاز به قسمت دیگر در فرصتی که دست بده باشه ، که من فکر نمی کنم حتی برا صدر اعظم آلمانم طرح نکرده باشم ، حتی اگه ایشون بخوان علاوه برمن آلمانی ، و من دنیا ، من های پنج تای دیگه ی دنیا رو هم نمایندگی کنند .
چراکه مگه بجز پنج بعلاوه یک دنیا و من ایرونی ، من دیگه ای هم بوده ؟ و بحساب جامعه ی جهانی واریز نشده باشه ، که ایشون الان ، همون آخر شبی که خبر"فوری"شو داد ، شبکه ی خبر سیمای جمهوری اسلامی ایران ، بخوان به بانک جهانی واریز کنند ؟ و در بانکداری جهانیم محاسبه شه ؟
مثلا من اسرائیلی ؟ حالا "سرجا" ی خودش یا سرجای همه و منجمله سوراخ آلمان ؟ بمونه ،
چراکه مگه دیشب نگفتم که خدای ربّ العالمین رحمان رحیم ، ربّ منم هست ؟ خب ربّ من یعنی چی ؟ آیا ربّ فقط من ایرونی ؟ منکه نه تنها اینو نگفتم ، بلکه گفتم اونی که ربّ العالمینه ربّ منم هست .
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته ، ظهرتونم بخیر باشه ان شاءالله تعالی .
--------------------------------------------------------
(1) قرآن مکتوب ، سوره ی نمل
(2) چراکه وقتی به افکار عمومی میرسه ، خب به شبکه ی خبر سیمای جمهوری اسلامی ایرانم میرسه دیگه ، مگه اینکه همونظور که در بحث قبلی در معنی :"سکولار" گفته شد ، اگه نگیم جمع حذف شده ، حتی کنار گذاشته یا در حاشیه بحساب بیاد ، در بانک و قانون بانکداری خبر ! غیر :"فوری" شم !
... ، وَ ... .
سلام علیکم ، صبح بخیر .
محل کار :
امروزم مثل دیروز راحت میریم سرکار و برمی گردیم ، ...
چرا ؟ ان شاءالله رفتیم و برگشتیم میگم ، اینو پیش از رفتن گفتم ، فقط بقول بیرونیا "ذهن" تون (با اشاره به کله) نره به آقا پلیسه ! حتی به پلیس محل ، چه رسه به پلیس راه و راهنمایی و رانندگی ، و ...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ کَفَرُوا بِمَا جَاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ ... .
راستی پلیس بین المللم داریم ، پلیس روی کره ی زمین ؟ از وقتی که به اون پا گذاستیم ؟ مثلا در خاور میانه اش ؟ مثل ژندارم منطقه ؟ حالا ژندارم ، پلیس و یا ... ی کی ؟ بمونه .
پیدایش پدیده 26 :
سلام علیکم ، شب بخیر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... .
خب رسیدیم به شب جمعه ی آخر ماه ، چه این ماه سی روزه باشه و چه نباشه ، تو هفته ی آینده باز تو آسمون شب اول ماه نو رو خواهیم داشت ان شاءالله ، در مغربی مثل شب اول این ماه ...
پدیده ی ازدواج :
... ، یوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ ، ... .
که تا مثلا چشم وا کنین پیدا شده ، که گفتم اختصاص به باز شدن چشم نداره ، و اختصاصم به ماه آسمون نداره ، مثل همون مس سرتا پای بدنمون .
فرهنگ خواستگاری :
... ، هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ مُوسَى ؟ إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ؟ ... .
یا مثل همون باز شدن گوش که در قسمت قبلی گفتم ، پس مختص باز شدن یکی از اعضای حسی ما نیست ، همینطور طلب و خواست اون ، مثل خواستگاری گوش که باز شدنش برای جستجو یا طلب صوت و حرفی باشه و بشنوه که :
اذْهَبْ ... ، فَقُلْ ... ، وَِ ... .
خب اونم که از بیرون بخواد پیوندی با مثلا همین شنوایی ما داشته باشه همینجوری جلو میاد ، حرفش در وادی ، سرزمینی که گوش ماس ، دم از همین حرفا می زنه ، در میدان کار ، که خاص گوشم نیست ، که مثل غزه در این روزا که نمایندگی کنه ، بلکه میدان کار هر یک از اعضای حسی بدنم هست ، وبرای همین گفتم که بدنمان میون درون و بیرونه ، همین بدنی که جرمش : " کوچک" از اندازه ی غزه هس ، در مقیاس خودش با جرم دنیای بیرون ، که کره ی زمین و غزه در اون یکی از سیارات منظومه ی شمسی گفته میشه .
خب ، بازم دیروقت شد و ان شاءالله می خوایم فردا هم صبح زود بریم سرکار ، خب ان شاءالله ازدواج شما دوتا هم که فقط مثلا کارت پایان خدمت نمیخواد ! که یکیتون بگه بعد خدمتی که رفته ! اگه :"قدرت" نخواد ، "پول" نخواد که براش کار کنه ، "فرهنگ" چطور ؟
حالا : " دستگاه محاسباتی " ش بمونه ، چشم بینا ، گوش شنوا ووو ؟ چطور ؟ تا یکی رو پیدا کنه ، یا : " براش " پیدا کنن ، اونم : بره ... ، بگه ... ، و ... .