سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دنیای اندیشه (4) :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، سُورَةٌ أَنْزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنْزَلْنَا فِیهَا آیاتٍ بَینَاتٍ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ، ... . (1)

سلام علیکم

هفته ی گذشته که پس از شش روز کار آخر هفته (2) اومدیم خونه ، روز دومش مامور آب اومد و آب خونه رو قطع کرد و خوبه خونه بودم و بهش گفتم نرو تا قبضو بریزم و وصل کن ! که قرض کردم (3) و واریز شد و ... .

در حالیکه گفتم یکی تو روستا ویلا می سازه و بفکر یا اندیشه ی پرکردن آب استخر اونه و یکیم آب خوردنش قطع میشه ! حالا تو این هوای گرم ... ! سلام بر حسین ! خصوصا آقا علی اصغرش !

تو هفته سرکار بودیم که خبرداده شده بازم آقا مامور و خب معذوره اومده و بازم قطع کرده ! که اون قبض مال گذشته بوده و نه تا الان !

این هفته که خونه اومدیم و ارتباط برقرار شد با دنیا ! تو یه روزنامه ای (4) خبر شهردار شدن یکی رو شنیدم که یه زمانی وزیر آموزش و پرورشمون بود ! در دوران سازندگی و اون دولت یا :"دولة " که قبلا گفتم دست کارگذارانش ، حالا زمان اصلاحات دولت بعدیشم برنامه و بودجه می نوشت بمونه ! چه جوریشم ! آخه گویا هفده سالی تو مراکز علمی آمریکا آموخته بود که آموزش وپرورش بده ، برنامه و بودجه بنویسه ، و ... ، خب شهرداری بکنه دیگه !

اونم نه مثلا یه خونه رو مثل خونه ی ما ، یه روستا رو  مثل همین روستایی که توش کار می کنیم ، و حتی یه شهر رو ! آخه حرف از شهرداری پایتخت یا مرکز یه کشوره و اونم مرکز یه کشور دینی یا اسلامی !

تو خبرای دنیا یه خبر جالب دیگه هم بود ! چی !؟ اینکه : بریم ببینیم دنیا چی کرده ، ما هم همونو بکنیم !

حالا اینو کی گفته !؟ یه مرجع دینی یا اسلامی ! که یاد میاد تو مجلس قانون اساسی نوشتنم گفته بود : ببینیم عقلای دنیا چی میگن !؟

حالا این ببینیم یعنی چی !؟ آیا ، برفرض اینم که خودمون و بعبارت دیگه دین یا اسلام آیا حرفی داره !؟ بمونه ! ببینیم یعنی بهش فکر کنیم !؟ یا مثلا تو مراکز علمی یا دانشگاهی اونم آمریکا و اونم بقولی شیطون بزرگ ! ببینیم چی گفته شده و همونو بکنیم !؟

خب اونوقت تو حوزه یا بقولی :"مدارس ویژه ی علوم دینی" خودمون چی !؟ از شهرداری هیچی گفته نشده !؟ مثلا !

در حالیکه دین یا اسلام گفته :

الزَّانِیةُ وَالزَّانِی ... .

یعی برا مجموعه ی یه خونواده ی دو نفره هم حرف داره ! نه اینکه حرف داره ! بلکه این دین یا اسلامه که برا اینم حرف داره ! چه رسه به جماعت محل سکونت این و جمعه ی جماعت محلو و حتی مجموعه جهانی !

یادش بخیر ! ماه مبارک رمضان ، شبهای قدر و نماز عید ! که در نوشته ی قبلی گفتم !

ساعت 22 و 25 دقیقه :

نرسیدم که زیرنویسم بنویسم ، چه رسه به ادامه ی مطلب ، خب درستکه برا استراحت و سر زدن به خونه اومدیم ، ولی بیشتر از سرکار تو خونه کار ه که به همشم نرسیدم امروز .

خب ، چی می گفتم ؟ حرف اینه که نه تنها دین یا اسلام برا یه مجموعه ی دونفره هم حرف داره ، بلکه برا این مجموعه هم که نخستین مجموعه باشه ، این دین یا اسلامه که حرف داره ! یعنی به اصطلاح مکاتب و یا مکتب دارایم که حرفی بخواد داشته باشه ، حرفی در مقابل دین یا اسلام که نداره ! یعنی دو تا حرف که زده نمیشه که یکیش حرف دین یا اسلام باشه ! بلکه اونی که حرفی برا یه یه مجموعه ی دونفره هم بخواد داشته باشه ، یا میگه دین یا اسلام حرفی نداره (5) ، و یا داره بعنوان دین یا اسلام حرف می زنه .

چراشم روشنه ، برا اینکه حرفی که زده میشه برا یه مجموعه ی خاصی که نیست ! برا مثلا هر دو نفره ، حالا چه دیندار و یا مسلمان و چه بقولی بی دین و یا ...

که تازه بحث من اینم نیست ! بحث چیه !؟ بحث حرف برا یه مجموعه ای از یکی از همون دونفره ! حالا چه مثلا مردش و چه زنش ، که هرکدومشون برا خودشونم مجموعه ای هستن !

مثلا مجموعه ای از بدن و حالا مثلا حس ! و حتی بقول حسی و یا بقول علوم تجربی ! مراکز علمی و منجمله در ایرانم ، چه پیش از انقلاب و چه بعد انقلاب .

خب اونی که برا این مجموعه حرف داره کیه !؟ برا بدن و حتی حس ؟ نه اینکه یکی دیگه ، حالا چه مرد و چه زن مثلا ! و مثلا تو خونه ، محله ، شهر ووو ، و نهایتشم دنیا ! و بقول مثلا مرحوم علامه در :"جهان خارج" ! بلکه به اصطلاح در جهان داخل !؟

خب حالا گفته بشه که حس و مثلا حس بینایی برا افتادن چشم به مثلا اندام جهان خارج حرف داره ! خب برا حس بینایی کی حرف داره !؟ مثلا .

بحث اینه که گوینده ی حرف برا یه مجموعه ی دو نفره که یکی از ایندو نیست ! خب برا اینکه اونوقت یکی از این دو برا یکی دیگه حرف داره ! و بحث این نیست ، چراکه حرف در اینجا بقول پیامبر صل الله علیه و اله و سلم اینه که یکی از این دو امام اون یکی دیگس .

بلکه بحث همینه که یکی مثل پیامبر صل الله علیه و اله و سلم حرفی داره برا دو نفری که یکی از اون دو امام یکی دیگس .

یادمون باشه به نقل از استاد شهید گفتم که ایشون فرمودن بعد معلم ثانی علما یا دانشمندا دو کار می کنن ، چراکه فارابی منطق معلم اولو دو باب کرد ، باب تصور و باب تصدیق ، یا باب معرفت و باب حجت ، و یا ... ، خب منباب مثلا معرفت !؟ یا حجت !؟ و بعبارت دیگه مام تصوری از این حرف داشته باشیم !؟ مثل عارف ثانی !؟ یا تصدیقش کنیم !؟ مثل معلم ثانی !؟

بعبارت دقیقش حسی از این حرف داشته باشیم و مثلا با گوش بشنویم !؟ یا یادآورش باشیم !؟ و اونم بقول استاد شهید یادآوری زاینده !؟ یعنی فکر یا اندیشه ! بقول استاد !؟

ساده بگم ! حالا عارف یا معلم ثانی که نه ! مراکز علمی دنیا و اونم غرب و اونم آمریکا حرفی برا درک و دریافت ما مگه می تونن داشته باشن ! در حالیکه حرفی برا معرفت یا شناخت ، و باب دیگه ی درک یا دریافت خود ، حالا باب علم یا دانش خود نداشته باشن !

که گویا دارن ! و حتی جمهوری اسلامی ایرانم شیعه ! یا پیرو اوناس ! چه حرفی !!!؟؟؟ خب حافظه :"صفریک" ادراکات و دریافتا رو دیگه !

اونوقت مرجع دینی ما میگه : بریم ببینیم دنیا چی کرده ؟ مام همونو بکنیم ! در حالیکه :

و اما الفقها ، حافظا ... !

حافظ درک و یا دریافت ، حالا دینی یا اسلامیم بمونه ! همون که در دنیا و مراکز علمیشم که گفته میشه چی !؟ با رویکردی صفر کیلومتر !؟ فقط :"صفر" که نبود توی عَلَم ! مگه اینکه مقصود از :"یک" همون صفر باشه ! که مقصود همینه ! و حرف از رویکردی با حافظه ی صفر ، خالی و یا تهیه !

یعنی ما حرفی نه تنها برا یادآوری ، بلکه برا مثلا گوش دادن به حرف اونا رو هم نداریم ! که بفرماین : بریم ببینم ! یا بشنویم که اونا چی میگن !؟ مثلا برا شهرداری ! حالا این شهرم پایتخت یا مرکز جمهوری اسلامی ایرانم باشه بمونه ! خب ده یا روستا هم همینطور و خونه ای تو یه محلم همینطور ! چرا !؟ برا اینکه بقول آقا عالم ال محمد علیه السلام نه ! بلکه بقول امام غریب :"اصل" یه خونه ی دونفره هم مجموعه ای از یکی از این دو نفرم هست که معرفت یا شناخت داره ! برا تعبد در مقابل هر حرفی ! ولو حرف دنیا و غرب و شیطان بزرگشم !

که گویا از یاد رفته باز کردن دارالترجمه هایی که در زمان همین امام باز شد برا اینکه بریم ببینیم در یونان باستان چی گفته شده که مام ... !  

خب ! شب بخیر .

زیرنویس :

1 – قبلا به نقل از تفسیر شریف المیزان گفتم که سوره یعنی مجموعه ی آیات .

ناگفته نمونه که این حرف شامل دو آیه هم میشه ، هرچند سوره ای که دو آیه داشته باشه نداریم ! مگه اینکه مثلا مرد و زنو آیاتی از نشانه های خد بحساب بیاریم و مجموعه ی این دو رو هم سوره بگیم !

البته مجموعه ی این دو یعنی ازدواج ایندو و تشکیل نخستین مجموعه ی انسانی ، نه ارتباط نامشروع این دو که فرمود :

الزَّانِیةُ وَالزَّانِی ... .

2 – البته آخر هفته ای که کشید به شنبه و یکشنبه هم ! آخه صابکار شب دوشنبه بود که تقریبا یک سوم دستمزد هفته رو واریز کرد ! که گفته نشه پول نداریم برا اومدن سرکار !

3 – نه اینکه بقول دولت ، نه :"دولة" خدمتگذار و اونم اصول گرا ! دست کنیم :"تو جیب" و قبض آب و اونم اصلاح شده ی اونو ! اونم تا :"الان" رو بقول مامور معذور ! مثلا ، و از تو جیب بدیم !

4 – یعنی نه اینکه روزنامه رو خریده باشم و خونده باشم ! بلکه از پیشخونی که تو وبلاگ گذاشتم براداشتم خوندم .

5 – مثلا نویسنده کتاب :"چرا مسیحی نیستم ؟"

که گفتم همون حرف انقلاب صنعتی یا رنسانس جهان غرب و اروپا و فرانسه ی اونه و مثلا :

 

من فکر می کنم ، پس هستمه .  


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :533
بازدید دیروز :76
کل بازدید : 1339071
کل یاداشته ها : 1761


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ