تمدن اسلامی ت ب :
شهر رمضان ، فیه لیلة القدر ، خیر من الف شهر
سلام علیکم .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یا أَیهَا النَّبِی ... ، ... .
باز پیشاپیش ، پیش از جدایی از نیمه ی اول ماه مبارک رمضان و وارد شدن در نیمه ی دوم ماه مبارک رمضان ، که گفته شد نیمه دوم به گفتمانی نیمه ی مربیانه (الف) ، برا این زدم بیرون که به نکته ی در این زمینه اشاره ای داشته باشم .
اشاره :
خب ! به جمعه ی دوم ماه مبارک رمضان رسیدیم و ضمن تبریک بهمین مناسبت یه پرسشی می خوام مطرح کنم ، اونم اینکه در نماز جمعه ، نماز ظهر جمعه ، که نماز دوم روز جمعه هم هست ، علاوه بر خطبه ها ، :"اتفاق"ی که میفته اینه که حمد و سوره رو یکی میگه و یکیم گوش میده ، یا بگوشش میرسه (ب) ، همونطور که در نماز جماعت (پ) هم همین "اتفاق" میفته ، خب ! حالا مسئله چیه !؟
سوال اینه که آیا در نماز فرادا هم ، که یکی داره می خونه ، آیا همین اتفاق میفته !؟
یا این در نماز جماعت ، جمعه و ... اتفاق خواهد افتاد !؟ یا بقولی اتفاق افتاده ؟! و در نماز فرادا چنین نیست که یکی بگه و یگیم حتی بگوشش برسه ! چه رسه به اینکه بیرون ! زده باشه برا گوش دادن ! با بانگ اذان ! یا بقولی :"دعوت" ، فراخوان ، و یا ...
ناگفته نمونه که این پرسش برا هر گفتن و گوش دادنشم مطرحه ! و اختصاصم به به حرف و گفتنش نداره ، شامل نوشته و چشم خوانده اش هم میشه ! همینطوراعضای حسی دیگه ، که گفته شد مرد و زن یا دخترو پسرم نداره (ت) .
با آرزوی موفقیت هرچه بهتر براتون در نیمه ی دوم ، خصوصا شب قدرش و هرچه :"قدر" بهترشم ان شاءالله ، پیش از ظهر جمعه نوزده اردیبهشت هزار سیصد ونود و نه هجری شمسی .
---------------------------------------
زیرنویس :
الف :
در نوشته ی قبلی ، با عنوان : تمدن اسلامی پ ب
ب :
مانند مثلا چیزی که بچشم میاد ، که فرق داره با مثلا بقول مرحوم علامه در :"اصول فلسفه و روش رئالیسم"شون :
افتادن چشم به مثلا اندام جهان خارج و تو اونم مثلا به یه :"سیاهی" .
پ :
حالا چه در مسجد محل یا مثلا مسجد روستا ، و چه در خونه ! و روزای کرونایی : در خانه بمانیم .
ت :
نا گفته نمونه که نر و ماده بودنشم مرد و زن ، دختر و پسر نداره !
مانند مثلا گوش شنوایی که حرفی برا گفتن داره ، و گوشی که از اون حرفش بارور میشه ! و اعضای حسی دیگه هم که از چیزی بارور میشن ، و این فرق داره با اونکه بخوان ببینن ، بشنون ، بو کنن ، بچشن و لمس کنن ! حالا قبل یا پیش از اینم حرفی برا گفتن داشته باشن ، مثلا برا اینکه بدونن ! بمونه !
چراکه این مثلا گوش حرف داره ! علاوه بر اینکه : گوش داره ! ولو همین "قدر"م که : گوش شنوا داشت ! و بقول آقا امیرالمومین علیه السلام : الحواس ائمة (ث) الاعضاء ، ... .
ث :
بقولی ! بخونید : مربی
تمدن اسلامی پ ب :
شهر رمضان الذی فیه (الف) ...
سلام علیکم .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یکُنْ شَیئًا مَذْکُورًا ؟ ... .
اشاره :
بقول پدرم از پدرش ، پدر بزرگش ، یعنی پدرِ پدرِ پدرم ، نه تنها معلم قرآنش بوده ، بلکه تو روستاشونم مکتب داشته و قرآن درس می داده .
اینو برا این گفتم که داریم به نیمه ی ماه مبارک رمضان نزدیک میشیم و گفتم که :"پیشاپیش" گفته باشم که مثلا بقولی گفته نشه :"دیر"ه و یا به تعبیر معروف : حالا چرا !؟
آخه ! نیمه ی دوم یا بقولی نیمه مربیان رو پیش رو داریم ! البته اگه باز مثلا مانند برتراند راسل و مثلا بقول روزنامه ی :"جرثومه" ای :"فیلسوف شهیر"ی ، همون اشکالی رو که برا نیمه ی اول مطرح کرده ! برا نیمه ی دومم پیش ! نکشه ! حالا از کجاشم !؟ بمونه ! که در نوشته ی قبلی اشاره ای به اون شد (ب) ، که مثلا بقولی :"خضر" راه هم که مثلا گفته شده و هنوزم میشه :
قطع این مرحله ! بی همرهی خضر مکن ! ... .
خب ! :"دور تسلسل" خضرِ خضر چی !؟ چه نقلی وچه مکتوب ! شم ! که چشمی و بصریم باشه !
خب ! فعلا همینقد گفته باشم که بنی آدم اگه نقلی از پدر نداشته باشه ، ولی حتی حضرت عیسی بن مریم علیه السلامم بدون مادر نام برده نشده در این دنیا ! حالا بمونه که حضرت آدم علیه السلامم همچین بی پدر مادر نبوده ! در علم یا دانشی که داشته ! و آفرینشهای بقولی :"دانش بنیان"ش !
خب ! فعلا شب بخیر و امیدوارم که نیمه ی خوبی رو پشت سر بذارین و نیمه ی بهتریم پیش رو داشته باشین ان شاءالله
---------------------------------
زیرنویس :
برا کاری ! میریم بیرون و برگشتیم زیرنویسا رو هم تقدیم سمع و بصرتون میکنم انشاءالله ، البته توسط بقولی :"مادِربرد" شون ! نعمت چشم و گوشتون رو میگم ! که بقولی :"پلت فرم"ش مرد و زن ، یا دختر و پسر نداره !
سر ریز آب ... :
بنام خدا و (الف) ... .
... : برپا (ب) .
علیکم السلام ، بفرمایین .
خب چی گفتم !؟
... : آقا اجازه ؟
بله ؟
... : ن .
آفرین ! دیگه ؟
... : آقا من بگم ؟
بله ؟
... : ی
آفرین ! دیگه ؟
... : من بگم ؟
بله ؟
... : م ... .
آفرین ! دیگه ؟
... : من من ؟
بله ؟
... : بفرمایین .
آفرین ، خب دیگه ؟
... : سلام .
سلام ؟
... : جواب سلام .
آفرین ، دیگه ؟
... : امروز !؟
آفرین ! دیروز ؟
... : من بگم ؟
... : من بگم ؟
...
شما بگو .
امروز ؟
خب :
بنام خدا ، و ... .
یکی بود یکی نبود ، غیر از خدا هیشکی نبود :
دو تا بودن که یکی بودن ، آخه هرکدومشون یه نصفه از یکی بودن ، حالا اون یکیم نصفه ی کدومیکی بود !؟ یا نه !؟ بمونه !
اولی اسمش کریم بود !
حالا کریم آقای ما چه کرد !؟ بمونه ! دومیش چه کرد ؟ مثل امروز می پرسم ، می تونید از یزرگتراتون کمک بگیرین . خدا حافظ .
... : برپا !
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، ... بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَ ... .
سر ریز آب و ... .
اول ضمن آرزوی سلامتی برای سیزده نفر باقیمونده ، تسلیت مجدد بگم بمناسبت شهادت بیست و هفت نفری که امروز نصف جهان ، اگر نباشد تبریز ، شاهد ، شاهد تشیع اونا بودن .
مگه اینکه :"آمار" این نباشه ! که اگه این باشه معنا داره ! خصوصا برا اطلاعات سپاه !
خب چی گفتم !؟
------------------------------
زیرنویس :
الف :
بعضیا :"سر ریز" شون اینه :
و بنام خَلق
البته مانعی نداره ! حالا ان شاءالله فرصت شد :
چرا ؟
شو میگم ، ولی "سرریز" شون به این ختم نمیشه ! و در :"نیمه" ی دوم سرریز :
قهرمان !
م دارن ! که بازم مانعی نداره ! چراکه آیا :
#همه !؟ (ب)
تازه ! مورد نظرشونم مثلا :"مریم"ی !؟ و ووو !؟شم بمونه ! که آخرش :"به تعبیر معروف" علی می مونه و حوضش ! نه :"گورش" ها ! اینکه آخر#همه هست و میریم همون جا که فرصت داشتیم بسازیم :"هفت" طبقه ی جامونو ، خدا کنه که اگه "هفت" طبقه رو نساخته رفتیم ، یه "سرریز" خدا بیامرزی باقی گذاشته باشیم ، تو "نیمه" ی اوّل ! وگرنه مونده به کرم خدا !
ب :
قهرمان ، و حتی آدم ، انسان و یا بشرشم ، خب برا اینکه :
... ، اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ، خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ ، ... .
مگه اینکه مراد از اولی دومی باشه و حالا مثلا می خواد خلقتشو بگه و ... .
پ :
یا مثلا :"خبر دار" و سلامایی از این دست .
----------------------------------------------------------
ادامه ی : دسته ها (کلیدواژه های موضوعی) :
+مادر+مادر مقدس+پدر+بزرگتر+بزرگتر کودک_نوجوان_جوان_و