سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

 

پس از سلام :

سلام علیکم ، صبح اول هفتتون بخیر .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الْحَاقَّةُ ، ... ، فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ .

در مباحث قبلی گفتیم سلام زبونی داریم و غیر زبونی ، یه مثالم برا غیر زبونیش زدم .

حالا می خوام بگم که زبونیشم غیر زبونی داره ! چطور ؟ مثل همین که پیش چشم شماس ، مانند :

:" در نخستین بار که چشم ما بر اندام جهان خارج افتاد و ... ." .

ان شاءالله بعدش چی شدو سر فرصت براتون نقل می کنم ، به زبون میارم ، یعنی می نویسم دیگه . 

می نویسم که چه شد ، نه اینکه چی میشه !

چرا ؟! خب برا اینکه شاید برا شما نشده باشه ! شده ؟ 


  

 

سلام دوم :

السلام علی ... و علی ... .

عصر ، عصر ظهر و غروب جمعتون بخیر و مبارک .  

... وَإِدْبَارَ النُّجُومِ . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، تَبَارَکَ الَّذِی بِیدِهِ الْمُلْکُ ... .

سلام در نماز یه سلامه ، اونم "السلام علیکم ورحمة الله و برکاة " ، ولی پیش از این دو سلام دیگه هم می توان داد ، ولی واحب نیست و بدون ایندو هم صحیح و ان شاءالله قبوله .

بحثمون در مورد وسطی یا دومه که ان شاءالله بعد نماز مغرب اینو می خوام براتون بگم .

نمازتون ، یعنی نماز "شما" قبول .

گفتم تو نماز یه سلام داریم و اونم السلام علی "شما" س ، ولی پیش از اونم دو سلامم داده میشه ، اول یکی دونکته رو در مورد سلام اول بدم بعد بریم سر بحثمون که سلام دومه .

در بحث قبلی گفتم که سلام زبونی و غیر زبونی داریم ، غیر زبونیشم که فعلا باهاش کاری نداریم بعنوان مثال گفتم سلام نظامی ، که مثل من "شما" ، پسرارو میگم ، رفتین یاد گرفتین ، یعنی دوتاتون مدرکشو گرفتین ، یکیتونم چیزی نمونده فارغ التحصیل بشه ان شاءالله ، حالا نه مثل من که هزینه ای برای خانواده ام نداشت بمونه .

حالا زبونیش چطور ؟ که پسر و دخترم نداره ؟ اینم یادگرفتنیه ؟ کجا ؟ بیرون از خونه ؟ یا تو خونه ؟ که بیرونم رفتن سلام بدین ؟ حالا چه جوریش بمونه ، چراکه کافیه بیرونم مثل سلام "ختم" نماز باشه یعنی سلام بر "شما" رو برسونه .

و لازم نیست که بگین این از کی یاد گرفتین ، مگه اینکه پرسیده بشه ، و شما هم مجبور بشین که بگین ، اگه دلتون نخواد بگین ، و یا اینکه فکر کنید بهتره نگین . 

چراکه مسئله ای اگه باشه اون پرسش از سلامه ، البته اگه باشه ، که با توجه به اونچه در بحث قبلی گفته شد ، پرسش پرسشگروهم سلامیه برا خودش ، و شما هم با پرسش کار دارین نه پرسشگر ، که از کجاآورده و از کی یاد گرفته ؟

بد نیست در این رابطه ناگفته نمونه که نه تنها گفته شده : ببینین چی پرسیده میشه ، نه اینکه کی می پرسه ، بلکه وقتی یکی از اعضای پنجگانه ی حسیم ، که پیام آور چیزی از بیرون هستند ، حواس اعضا هم  نه تنها به پیام آور ، بلکه به از کجا آوردنشم کاری ندارن ، بلکه دست بکار آورده شده میشن .

و اینم نا گفته نمونه که کارشون فقط  "ختم" کار اعضا نیست ، که کار به همین ختم بشه ، یعنی کار فقط ارتباط با بیرون باشه ، اونم فقط یه طرفه و از بیرون به درون ، چراکه کافیست این کار تکرار بشه ! یعنی بازگشتی داشته باشن اعضای حسی ، فقط ! حالا نگهداری و بعدشم یادآوری همون بار اولشم بمونه ، و این "وسط" جمع حواس و "ختم" کار اینا هم مثل "ختم" کار اعضا بمونه . 

اینا همون نکته ای که در سلام دوم اومده ، سلام به شرط چاقو ، همون :"بشرط من" ی که مباحث قبلی داشتیم ، همچنین به شرط مثل من ، البته منی تراز "ما" ی نعبد گو ، من نه تنها داری عضو ، اونم اعضای حسی ، بلکه حتی حس و حواس فقط ! م حکایت از "ما" داره ، حالا جمعی حواس و اختلاف در بعد حس بمونه ، ضمن اینکه نگهداری و یادآوری محسوس قابل انکار نیست .  


  

 

  ... ، تَنْزِیلُ الْکِتَابِ لَا رَیبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ، ... ، اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَینَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ ... .

شب ، پنجشنبه شب و شب جمعتون بخیر . 

  ... ، تَنْزِیلُ الْکِتَابِ لَا رَیبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ، ... ، اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَینَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ ... .

شب ، پنجشنبه شب و شب جمعتون بخیر .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالطُّورِ ، ... ، وَمِنَ اللَّیلِ فَسَبِّحْهُ ... .

با اینکه امروز سرکار نرفتیم ، ولی بعد از ظهر فرصت نشد که بحثو پیگیری کنم ، برا همین به شب کشید .

مثلا بعد از ظهر کمی خوابیدم ، غروبیم که بیدار شدم خب نماز مغرب و بعدشم کنارهم کنارتون تلویزیون تماشا کردم ، تماشا که نه ، آخه جاشو داده به :" نشاط و سرگرمی" ، بعدشم که اخبار و مجله ی خبریش و آخرشم درسهایی از قرآنش که از سلامی تو بچگی گفت و گفت که این دلیل برتریش بر سلام قلب یا دلمون نمیشه ، لابد بر سلام عقل و خردمونم نمیشه دیگه .

که ما فعلا کاری به این نداریم ، برتریش بر عقل و خرد ، فکر و اندیشه و ذکر و یاد ، چه دلخواه و چه همونطور که در بحث قبلی به نقل از استاد شهید مرتضی مطهری نقل شد ، که تذکر و یادآوری برای "دانستنی" م باشه ، حالا از کجا ؟ بمونه ! ان شاءالله از اونم وقتش که برسه براتون میگم ! از سلامش ! سلامی که داریم ! نه تنها من و شما ، بلکه اونیم که غایبه ! مثل ما ایشانم .

کدوم سلاممون ؟ سلامی که هر جفت باز مانده از طوفان نوح ، چه مرد و چه زن ، و چه دختر و چه پسری داره ، و داشت پیش از اونم ، از تولد تا مرگ .

ویژگیش همین شروع بکارش از بدو تولده ، با اینکه سخت افزار یا اندامشو مثل دیگر اندام بیرونی و درونی ، منجمله قلب و دل ، داریم ، ولی مثل اونا پیش از تولد بکار نیفتاده .

و :"سلام" ، :"درود" وووی زبونی ما هم با سلام علیک و دم و بازدم اونه ، غیر کلامیشم ، مثلا سلام نظامی ، کلاه از سر برداشتن ووو ی هر نفس کشی از ما تا نفس می کشیم . 


  

 

سلاممون :

... ، وَقُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنْتَ خَیرُ الرَّاحِمِینَ . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الم ، تَنْزِیلُ ... .

سلام علیکم ، روز بخیر .

در آستانه اذان ظهر ، به افق ما ، گفتم سلام علیکی داشته باشیم و تبریک بگم سالروز تولد حضرت عیسی بن مریم علیه السلامو ، که علاوه بر این ویژگی خاص ایشون ، ایشونم مثل آخرین وصی ، پیامبری هستن که بازم نمودی خواهن داشت با ایشون ، با آخرین وصی خاتم پیامبران صل الله علیه و اله وسلم .

 

بعد بریم سر بحثی خواهیم داشت ان شاءالله ، حالا بعد نمازم اگه فرصت شد ، خدا بخواد . 


  

 

  ... .بِسْمِ ... .

امشب چطور ؟! شب دوم یا اول شبو میگم ، مثل امشب که هم شب پنجشبه و هم چهارشنبه شبه .   

حالا در کنار گلدسته بمونه ، گلدسته ی :"آقا" رو میگم ، "حاج" خانومم داره ؟ اسمش "حاجیه ؟ باشه .

ولی امشبم نه تنها سلام علیکی داریم با اونی که :"بود" ؟ با اینکه دست بدامن "هست" میشه ، بلکه سلام علیکی با "اسم" شم داریم .

... . بِسْمِ اللَّهِ ... .

البته نه اسمی که ما روش گذاشتیم ، مثلا یکی اسمشو گذاشته : "قمر" ، یکی :"ماه" و مثلا ما ترکا بهش میگیم :"آی" .

که مثلا حکیمی بگه :

:"بنام خداوند جان و خرد ، ... " .

که آیا خداوند "جان خرد" یا بقول دیگه "روح عقل ؟ منظورشه ؟ یا مثل همون "گادسته" یکی از ایندو در کنار یکی دیگه ؟ و آیا جان "سلسله" ی خرد یا عقل ؟ و عبارت باشه از " فکر، ذکر، حفظ ، قلب ، حس و عضو" ؟ و وقتی :

:"... ، کزین برتر"فکر" برنگذرد . " .  

مثلا "دل" م برنگذرد ؟

حالا کاری نداریم که مثلا عارفی مثلا گفته :

:"الا یا ایها الساقی ..." .  

:"که "بود" آسان نمود اول ولی افتاد "سختی" ها" ، "هست" م همینطور امشب .

... . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ ... .

چراکه اسم "داشت" ، وقتی که "دیدنی" ، از :"سلسله" ی :"دانستنی" بود ، امشبم دیدنیه :

... ، قَالَ رَبِّ احْکُمْ بِالْحَقِّ وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قَدْ أَفْلَحَ ... .

شب بخیر ، والسلام و بدرود .  


  

 

... بِ ... . 

ضمن سلام به ماه نو ، که دیشب تو تلویزیونم خودشو نشون داد ، حالا کنار گلدسته ی آقا بمونه ، ولی بقول چش بینای ما تو آسمون ، و عرض تبریک بهمین مناسبت ، سلام علیکتونم  قبول باشه . 

بقول ما ترکا چه راه دور بریم ، همین سلام علیک . 

خب ، حالا کاری نداریم که یکی از شما بگه من تلویزیونو ندیدم ، یا مثلا متوجه ی ماه نشدم ووو ، خب همین چی ؟ سلام علیک که شاخ و دم نداره ! من یه چیزی گفتم و شما ، یکی از شما رو میکم ، یه چیزی گفت . 

مگه اینکه زبونم لال ، زبونم لال ، خدا نخواسته ، تازه چرا شما ؟ من جای شما بگم که شما ، بجای همون یکی ، بگه که ، نه اینکه هیچی بگوشم نخورد ، و متوجه برخوردش با گوشم نشد ، منو میگم ، و نه اینکه اگه هم خورد اثری نداشت و انگار که نخورد ، ووو

بلکه چی ؟ بازم نه اینکه هیچی نخورد ، بلکه هیچیم نبود که خورد ، ووو

پس چی ؟ بود ؟ استغفرالله ، چی بگم ؟ 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ، ...  

آخه پناه برده به دامن :"بود" !


  

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

الْحَمْدُ لِلَّهِ فرصتی دست داد که بحث قبل از ظهرو پیگیری کنم ، ولی اول اینو بگم که پیش از ظهر کامپیوتر که روشن کردم و سلام داد ، الان روشن بود .

خب گفتم که وقتی سلام داده میشه ، مثلا بعد نماز و بعد سلام به آقا اباعبدالله علیه السلام ، به امام غریب ، شهید وووعلیه السلام ، سلام به آقا امام مجتبی علیه السلامم داده شده ، همینطور که اگه بعنوان مثلا دهمین معصومم سلام داده بشه ، به حضرت فاطمه سلام الله علیها سلام داده شده .

بد نیست همینجا اینم گفته بشه که چرا بعد نماز به امام رضا سلام داده میشه ؟ خب گفته شده که شیعه ی هشت امامی نداریم ، هفت امامی چرا ، ولی پیرو امام هشتم دوازده امامیه ، خب شاید بعدشم پرسیده بشه که دیگر چه نیازی به سلام به امام دوازدهم ؟ بعد نمازو میگم .

چیزی در پاسخ به این نشنیده و ندیده ام ، ولی اگرم شنیده و دیده بودم بازم براتون نمی گفتم که شما هم مثل من به نقل از من برا یکی دیگه بگین ووو ، چه امروز که روز شهادت امام هشتم و روز امامت آقا امام محمد ثانی علیه السلامه و چه بعد شهادت امام دهمم و ... .

چراکه مثلا جواب سلام نیس که وسط نمازم پاسخ داده بشه ، ولی بقول آقا امام هشتم علیه السلام این مانع پرسش نمیشه ، ولو اینکه پاسخ داده نشه ، مگر اینکه بقول خدا مثل آقا امام هشتم علیه السلام مجبور به پاسخ دادن شد و من چه اجباری دارم ؟ 

خب بریم دنبال بحثی که داریم ، بحث سلام ، درود ووو ، مثل همون که کامپیوترم داشت ، پس لازمم نیس که السلام علیکم ورحمة الله و برکاته آخر نمازم باشه ، بعد سلام اول و توی نماز ، جواب سلامو نمیگما ، که گفتم وسط نمازم جوابش واجبه .

مثل جواب سلام اول نماز که تا نیت کردی داده میشه ، منتها بعضی در مقابلش با شنیدن که نه ، بلکه دیدنش روح از بدنشون خارج میشه ، بعضی جون پس ندن مثل بید می لرزن ووو ، بعضیم مثل من مجبور به پاسخگویی میشن و میگن : تو بزرگتری و تا سلام آخر ، وسطشم از سر اجباره : فقط تو ... ، آخه نماز خوندنم مثل جواب سلامه برا مثل من ، یعنی واجبه .

مثل سلام نیس که واجب نباشه و کار کامپیوترم هس ، نه با خوشامد گوییش ، بلکه همینکه بچشم بیاد ، که جوابش واجبه ، دیدنشو میگم ، اونم وقتی ما بخوایم به چشم بیاد ، ببینیم ، نیتمون دیدن باشه . 

ولو مثل نیت نماز ظهر امروز ، که نماز آخر نبود و الان نیت سلام علیک عصرو دارم ، بازم بگم : الله اکبر ، ... .

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، أَتَى أَمْرُ اللَّهِ ... .   


  

سلام و درود :

السلام علی ... و علی علی بن الحسین ، و ... .

سلام علیکم .

... ، وَالذَّارِیاتِ ذَرْوًا ، ... .

ضمن عرض تسلیت بمناسبت امروز ، اول تشکر کنم از اظهار نظری ، که به اصطلاح خشک و خالیم که شده ادای دین کرده باشم و بی پاسخ نمونه ، حتی در حد و اندازه ی حرف ، که امیدوارم اگه بیشتر از این از دستم برنیاد ، همینم به اظهار کننده ی نظر برسه ، از من اظهارش بود .

... ، فَالْحَامِلَاتِ وِقْرًا ، ... .

و امیدوارم هرچه سنگین تر باشه ، و فقط بیانگر حس و احساسی از حواس اعضای بدنم نباشه .

... ، فَالْجَارِیاتِ یسْرًا ، ... .

و در مقصدم مثل من فقط یکی از اعضا ، مثلا چشم ابراهیمی میزبان نباشه .

... ، فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا ، ... .

حالا نمیگم با جانِ خرد مهمان پذیری ، ولی مثل من با چشم بینا باشه ان شاءالله تعالی .

خب ، بحثمون چیه ؟ مثلا سلام و درودی که می فرستیم ، چراکه وقتیم که وارد یه جایی میشیم و سلام میدیمم ، نمیریم دم دم گوشی بگیم سلام ... ، همون دم در سلام میدیم ، نه اینکه بریم برسونیم به همه جای اونجا یا یکی که اونجا باشه ، کافیه ما بگیم سلام علیکم ، البته طوریکه شنیده نشه ، بلکه همونطور که گفته شده : "بلند" و طوریکه شنیده بشه کافیه ، ضامن رسوندنش تا این حد هستیم ، الباقیش مثل حرفای دیگه ی ماس ، که از دهنمون در میاد وپخش میشه ، مثل حرفای صدا و سیما ، رادیو تلویزیون ووو ، و همینا که تو اینجا گفته میشه امروز ، که قدیم مثل الان نبود که بشینی تو خونه و پشت کامیوتر حرف بزنی و بگوش بیرون از خونه هم برسه .

البته بحث من یه چیز دیگس ، بحثم اینه که این سلام و دورودی که میدیم یا می فرستم ، مثلا از اینجا به مشد ، می تونه هم سلام به امام رضا باشه ، هم به علی بن موسی ... باشه ، و هم مثلا به امام هشتم .

البته هیچ مانعی نداره که منظور ما از همه ی این سلاما سلام به یکی باشه ، و منظورما معنی مختلف این سلاما نباشه ، یا اصلا با شه ، ولی با توجه ، که متوجه هستیم داریم به کی سلام میدیم .

مثلا وقتی میگیم السلام علی علی بن موسی ... ، یعنی پسر موسی بن جعفر ووو تا علی بن الحسین ، و بعد ش حسین بن علی علیه السلامه که امام اوله .

ولی وقتی گفته بشه سلام و درودممون به امام هشتم ، ثامن الائمه ، درستکه :"سلسله" سلام ما بازم میرسه به خدا ! ولی این وسط آقا امام حسن ، حسن اول علیه السلامم نقش دارن در رسوندنش . 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، هَلْ ؟ أَتَاکَ ... . 


  

 

اللهم صل علی ... و سر ؟ مستودع فیها ، بعدد ما احاط به ؟ ... .

سلام علیکم ، صبح اولین روز زمستونیتون بخیر .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، حم ، تَنْزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ ، مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا ؟ ... .

چیزی که قابل ذکره اینه که نه تنها دونستنیها ، بلکه دونستنی ، نه تنها زمینیم ، بلکه قابل داد و ستدم باشه .

یادتون میاد اون پرسش که : سکولار یعنی چی ؟

خب بازم من نمیگم ، شما به من بگید ، به من سکولار نه ها ، چه :"تراز" طالب علم و جوینده ی دانش ، وچه هموزن علم طلب و دانش جو ؟ بلکه به من ؟

چی ؟ هرچی از من ، حالا بگید من آسمانیم ، مثل شما ، باشه ، زمینیم همینطور ، و ...  

چراکه کافیه از منی مثل من برام بگین .

ولی ، حالا من از شما می پرسم که تا بحال به مدرسه ای رفتین که آموزگارش از :"یه" چیزی براتون گفته باشه که شما از اون هیچی ندونین ؟ مگر اینکه هیچیشم دونستنی باشه .

البته بقول آقا عالم ال محمد علیه السلام : بشرط من

که فقط آموزگارم نزنه ، بلکه منم بزنم ، علاوه بر وزن ضَرَبتُ ، ضَرَبنا . 

خب اول زمستونی رو بقول بابا بزرگتون ، پدرم خدا بیامرزو میگم ، شروع می کنم با : 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالذَّارِیاتِ ... . 


  

 

  ... ،  إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی ... .

دونستنی و دونستنیا ی ... :

... صل علی محمد و ال محمد .

سلام علیکم ، وقت بخیر ، وقت ... .

می خوام بدونم یادتون میاد ؟

چی ؟

الان میگم ، فرصتم نشد در قسمت بعدی و قسمت پایانی میگم ، بازم نشد چه مانعی داره که در پایانی (2) نگم ؟ یعنی حکما ، اونم اونم تو پایانی (1) یا ( ) بگم ؟ 

ان شاءالله میگم ، یعنی بقول بچه مذهبیا و مذهب جعفری ، همونطور که آقا فرموده می نویسم ، آقا صادق ال محمد علیه السلامو میگم ، که فرموده بنویسید تا در نره ، فرار نکنه و در بند بشه ، در بند ...

راستی دیدن اون تبلیغات تلویزیونو ؟ که ورزشکارا ، کوهنوردا مثل آثار باستانی تو کوه اسم کالای تبلیغاتی رو حک می کنن ؟ ضرب نقش و نوشته رو سکه ها از قدیم تا الانم چطور ؟ که خوراک کار باستان شناساس ؟ و تو موزه ها به نمایش گذاشته میشه ؟

خب ضربم مثل حک یه نوشته ی دیگه ، ضَرَبَ هم نه تنها بقول طلبه ها بروزن کَتَبّ هس ، بلکه معنی نوشتنو هم میده ، مثل زدن اطلاعیه ، اعلامیه ووو به دیواره ، مثل همون تبلیغاتی که به تلویزیون داده شده که نشون بده ، بعبارت دیگه تو تلویزیون نوشته شده و مام با دیدنش ، تو ما نوشته میشه !

حالا اینا سرچشمش کجاس ؟ بستگی به همون مذهب داره ، ولی حتی بچه مذهبیای مذهب جعفریم ، مثل مذاهب دیگه که نه فقط ، بلکه مثل به اصطلاح بی دینا که نه ، مثل همه دارن همون کاری رو میکنن که آقا فرمود ، آقا امام جعفرصادق علیه السلامو میگم .

چرا ؟ الان میگم .  

ولی بازم اول فکر می کنم که بهتره تشکر کنم ، چراکه مدیون و بدهکارم .

حالا نمیگم در اون ضرب نام کالا در کوه ، و ضربای تلویزیون ، ولی ضربوای اون سخنرانی چی ؟ که در اون گفته شد دانا و نادان و دارا و ندار در حفظ دین نقش دارن ؟ که امروز تلویزیون مفت و مجانی هم برا ما پخش کرد ، و با هم دیدیم و حرف زدیم ؟

اینو کجا ضربنا ؟ که بقول استاد شهید در یکی از آثار خوبشون فرموده ان یادآوریش برای اینم هس که یادمون بیاد ، چراکه می دونیم ، و برای دونستن نیس ، بلکه شاید فراموش بشه .

... فِی لَیلَةٍ ... .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، حم ، تَنْزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ ، إِنَّ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآیاتٍ لِلْمُؤْمِنِینَ ، وَفِی ؟ ... .  

مثل چی ؟ آخه یادتون باشه قرار بود امروز کجا بریم ؟

آخه پریروز که رفتیم کار پیدا شده رو ببینیم و حرفمونو بزنیم ، یکی از صابکارامون گفت ، یکشنبه یعنی امروز بریم اندازه ی سرویس پله های ساختمونو بگیریم و بدیم بهشون ، و قرار داد کارم ببندیم .

حالا اونا رو نمیگم ، ما هم نمی دونستیم که امروز چه روزیه ؟ یادمون نبود ؟

ضمن عرض تسلیت ، شب بخیر . 


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :176
بازدید دیروز :596
کل بازدید : 1345890
کل یاداشته ها : 1762


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ