سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

 

شنبه 7 دی 1392، بعد نماز مغرب

اصل وپایه ی دین :

سلام علیکم

اصل و پایه ی علم و دانش :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ن وَالْقَلَمِ...  (القلم/1)... . 

بازم بحث قبلی ناتمام ماند ! گفتگویی که با علما و دانشمندان داشتیم و منتهی شد به باطل ! شایدم بگومگو با اونا ، خصوصا مسلمان و علی الخصوص شیعه . 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ،اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ،خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ،اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ،الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ،عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یعْلَمْ،کَلَّا... . 

البته بگومگوی صلح آمیز ، گرم و سخت نه ، سرد و نرم . 

بازم رنگ بحثو موضوع و مسئله ی برگزیده شده در صفحه ی اول پارسی بلاگ عوض کرد ، که مثلا مسئله ی ضعف بینایی یا ضعف نسخه خوانی و قبلش هم مثلا موضوع پژوهش موضوع محور و پژوهش مسئله محور

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ،اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ... .

براهمین بازهم کمی به عقب بازگشتیم ، که اصل و پایه ی علم و دانش علما و دانشمندان رو مثلا ببینیم ، که بنارو برچی گذاشتن ؟ یعنی اگه موضوع مثلا دیدن و بیناییست ؟ خب مگه ما بینش ، بصیرت ووو هم نداریم ؟

اصل موضوع : 

اصلا ما بیسواد و خواندن نوشتن هم بلد نیستیم ! حرف دیگه ای هم دارن ؟ حتی اونایی ، مثلا انگلیسی و بومی شده اش ، رو هم که حرفشون اینه که این حرفم نداریم ! و بقول ایشون صفر ، خالی و تهی از حرف بودیم ، چه رسه به بحث ، گفتگو و بگومگوی نرمم ، می بینیم که حرف دارن ! مگه اینکه انتظار سوادآموزی هم از ما نداشته باشن !

حالا بینش ، بصیرت ووو بمونه ! دیدن چی ؟ أَلَمْ یعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یرَى(العلق/14) ؟! آیا ما نمی بینیم !؟

ما به علما و دانشمندان ، حتی شیعه هم که نباشن حق می دیم که حرف داشته باشن ، ولو بعنوان اصل موضوع . 

حتی به اون و بومی شده اش هم که فرض کنه موضوع مثلا مجموعه ی تهیست و بنارو بذاره بر این حرف ، منتها همونطور که عالم ال محمد صل الله علیه و اله وسلم ، در خطبه ای بنام خطبه ی توحیدیه فرموده اند ، اصل بر معرفت و شناخت ما باشه ، معرفت و شناخت حرف ، نه اینکه اصل و پایه ای نداشته باشیم بازم که حتی سوادآموزی مام براون بنا نشه و سوادآموزی مام باطل !؟ مثل علم و دانش آموزی ، جویی و طلبی ! برفرض هم ، به اسم و نام اصل موضوع هم .

 

خب تا خسته نشدن از حرفمون ، تا فرصتی دیگر ان شاءالله ، فعلا خدانگهدار


  

 

آفرینش دین پایانی :

...؟بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ(العلق/1) خَلَقَالْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ(العلق/2)... .

بخوان به نام پروردگارت؟ که (جهان را) آفرید، همان کس که انسان را از خون بسته‌ای خلق کرد!... .

سلام علیکم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ :اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ(العلق/1) خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ(العلق/2)... .   

می خواستیم گفتگویی داشته باشیم که گفتگو و یا بگومگویی مارو کشوند به گردهم آیی شب یلدا و اربعین ، که یکی از این دو بعنوان بزرگترین مجتمع انسانی هم نامبرده شده بود .

و از گزدآوری ایندو مجتمع انسانی در مثلا مجتمع سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز گفتیم ، مجتمع انسانی سیمای جمهوری اسلامی ایران .

حالا این مارو به کجا خواهد کشاند ؟ به کدام مجتمع انسانی ؟ و آیا فقط ایرانی ؟ یا فقط اسلامی ؟ و گفتگوی ایندو در کدام مجتمع و انسانی آن رخ داده ؟ و گفتگوی ایندو آغاز و سرانجامش چه بوده ؟ کدام مجتمع انسانی ؟ آیا به مجتمع انسانی بزرگتری ؟ که علما و دانشمندان می گویند : سرانجامش باطله ؟ ووو ؟

بلکه گفتگویی آعاز نشده که الخوارزمی و الگوریتمش منتهی شده باشد به باطل ! یا بگومگویی مثل برخورد تمدنها ، مثل تمدن یلدایی و اربعینی مثلا ! و رخداد هم معضل شده باشد ، معضل بزرگ ، مثل مجتمع بزرگ .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ن...(القلم/1)... .

 

ن،... 


  

 

سلام علیکم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِالرَّحِیمِ،اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ،خَلَقَالْإِنْسَانَ... .

گردآور به نام پروردگارت که آفرید،آفرید انسان را... .

قبل از نماز که بیدار شدم نیز می خواستم از انسان و بعد هم آنسانی که آفریده شده بحث کنیم ، ولی وارد پارسی بلاگ که شدم و چشمم افتاد به یکی دونوشته ی اول برگزیده برای مطالعه ی ما ، گفتم کمی به عقب برگردیم ، شاید برای انس بیشتر .

آندو یکی اسم و نامش آیا جهان عاری از خشونت همان گفتگوی تمدنهاست !؟ بود و دیگری نقدی بر یک مطلب /معضل بزرگ   !

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ،اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ ... .

مجتمع انسانی :

گفتیم در اخبار ، مثلا خبر سیمای جمهوری اسلامی ایران ، خبری داشتیم به اسم و نام بزرگترین مجتمع ، مجتمع انسانی ، مثل  بزرگترین شب سال ، شب یلدا ، چله ، مثل فیلمی که بنام روزیلدا و شب چله که گفتیم تلویزیون پخش کرد .

که یکی حکایت از گردآمدنی دارد به مناسبت بزرگترین شب سال ، و دیگری هم بمناسبت اربعین ، اربعین شهادت ، شهادت امام حسین علیه السلام .

یکی در خانه ، و یکی هم در کربلا ، یکی گردآمدن خانواده ی خانه گردهم ! یا فامیل نزدیک خانواده ی معمولا بزرگتر فامیل و یا بازم خانواده ها ، ولی اگر هم همخانواده نباشن یک چیزی موجب این گردهم آمدن شده ، مثل عزاداری برای امامشان مثلا ، یا زیارت مزار امامشان مثلا ، ووو .

این گردآمدن اختصاص به مثلا انسان و زنده ی آن ندارد ، اندام مرده ی آنها را هم در یک جایی گردآوری می شود که به آن مزار ، قبرستان ووو می گویند .

خب ادامه ی مطلب بماند برای فرصتی دیگر ان شاءالله تعالی ، چراکه کم کم آماده بشیم که بریم سرکار ان شاءالله ...                                            

 

 


  

 

سلام علیکم ، شب بخیر ، شب اربعین 

  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ، خلق ... . 

بگومگو : 

 قبل از نماز ، نماز صبح را عرض نمی کنیم ، به افق ما هنوز اذان صبح نشده ، رفته بودم بالاکن خونه ، یه سگ پارس می کرد و کوچه رو گذاشته بود روسرش ، نمی دونم چی می گفت ولی یه چیزی می گفت و گفتگویی داشت با ما . 

چراکه گوش منم در مقابلش بیکار نبود . 

یکی در پیامکی برای دیگری گفته بود مثلا شب یلدا ، دیشبو عرض می کنیم ، مبارک ، طرف مقابل براش فرستاده بود : ما عزادار حسینیم . 

اینا و نظایر آن ، حتی بگومگوهایی مثل دشنام دادن به یکدیگر هم گفتگوس ، حتی دعوا زد و خورد ، مثلا چکاچک شمشیرها ، که امروزه جاشو داده به چیز دیگه . 

مثلا به هواپیما ، البته صلح آمیز و مثلا مسافر بریش نه ، یا مثلا موشک و بازم صلح آمیزش نه ، مثل همین که چند روز پیش دومین میمون رو به فضا برد و آورد . 

همونطور که امروزه مثلا پیامک داده میشه و نامه ها مثل سابق فقط رو کاغذ و قدیمی ترش نوشه نمیشه برای ارسالش . 

بلکه گفتگوها و بگومگوها ، صلح آمیز و غیر آن ، مثلا مانند همینم آفریده میشه که پیش چشم شماست و بنده دارم براتون می نویسم . 

یا مثلا برنامه های مثلا صداوسیما ، مثلا شاید بمناسبت شب یلدا یه فیلم خوبی پخش کرد بنام روز یلدا و شب چله ، داستان مادری که فراموشی داشت ولی مثلا قورمه سبزی یادش بود . 

یا مثلا پخش راهپیمایی بیست میلیونی اربعین ، که بزرگترین تجمع انسانی هم نامیده میشه امروز ان شاءالله ، که ای کاش خانواده ی کوچیک ما هم زیارت آقا نصیبمون بشه اونم تو همچین روزایی . 

حالا این تجمعی که گفته میشه جمع خانوادهاس ؟ یا جمع مخلوقاتی انسانی ؟ ووو ؟ قابل گفتگوس ، البته صلح آمیزش نه بگومگویی اونم غیر صلح آمیزش . 

خب با اجازتون کم کم بریم آماده بشیم برای نماز صبح که به افق ما نزدیکه اذانه ، التماس دعا 

 

 


  

 

با عرض ادب و سلام مجدد و شب بخیر . 

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا(الفتح/1)...وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا(الفتح/4)... (الفتح/6)وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا(الفتح/7)إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ... . 

 

شب یلداتون بخیر ، امیدواریم شب گرم و صمیمی را در کنار هم یعنی خانوادگی گذرونده باشین .  

الان که از نیمه های این شب طولانی میگذره اینجا که آسمون مهتابی و خبر از روزی آفتابی مثل دیروز میده ، امیدواریم شما هم هرکجا هستین روزی گرم و کاری را پیش رو داشته باشین . 

همونطور که ما دیروز بعد چند روز که برف و یخبندون ، که شیرای آب برای کار یخ زده بود ، تو یه روز آفتابی و ملایم به ادامه بندکشی پرداختیم و ان شاءالله فردا هم بریم قال قضیه رو بکنیم و از داربست خلاص بشیم و رو زمین کار کنیم ، که هراز گاهی دستی به آتیش بگیریم و گرمش کنیم ، که رو داربست این اگر ممکن بود هم مثل رو زمین نمیشد .

خب درستکه شب درازه و قلندر بیدار ، ولی بحثمون کجا بود ؟

 

مقدمه ای بر علم و دانش :

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا...  (المائدة/1)یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا...(المائدة/2)حُرِّمَتْ عَلَیکُمُ الْمَیتَةُ وَ...الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَةٍ غَیرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ(المائدة/3)یسْأَلُونَکَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ... . 


بعنوان مقدمه و برای فتح باب بحث و گفتگو گفتیم ، شما می توانید بفرمایید مثلا بحث و مناظره ، مذاکره ووو 

 

میز علم و دانش : 


  ... ؟ بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ... . 


هرگزینه ای که روی میز بحث ، گفتگو ، مناظره ، مذاکزه ووو بگذارید از نظر ما هم مانعی نداره .  

بعنوان مثال مانعی ندارد که علما و دانشمندان مثلا بفرمایند : برای نخستین بار که چشم ما افتاد به اندام جهان خارج ... ، این بعنوان مثال گفته شد ، چراکه قبلا از راه لمس هم چنین بحث ، گفتگو ووو را با اندام جهان خارج داشته ایم . 

وفرقش این است که حالا بینایی چشم نمایندگی می کند ما رو در پای میز ، و آنجا لامسه ی اندام بحثی داشت با اندام جهان خارج .

همینطور ایندو در کجا بحث ، گفتگو ، مناظره ، مذاکره ووو داشته ان ؟ نیز ، میز بحث ووو را عرض می کنیم .

 

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته ، والحمد لله رب العالمین الرحمن ... 

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ ... . 

ببخشید که باز مزاحمت را ، الان که برای علم ، دانش ووو رفتم ! آسمون ابری بود و ... ، خدا کنه که بشه رفت سرکار و ...

خب اذان صبح ، البته به افق ما ، هم که شد ، بریم نمازو ... ، التماس دعا 


  

 

سلام علیکم ، صبح بخیر ، صبح آخر هفته بخیر! صبح جمعه بخیر و مبارک

 

   ...(الجمعة/10)وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَیهَا وَتَرَکُوکَ قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَیرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَیرُ الرَّازِقِینَ(الجمعة/11) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ یسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ(التغابن/1)هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم... . 

 

بحثو می تونیم گفتگو بگیم ، مثل گفتگویی که پیش از سلام با شما داشتیم ، با خودمون . 

حالا تاریخ این گفتگو از چه زمانی بوده و موضوعش چیه ؟ اینم بحث داره ، ولی پیش از سلاممون خدمت شما بود که ختم شد به اذان ، اذان صبح ، اذان صبح به افق ما و گفتگویی که داشتیم ... 

حالا در این بگو مگو چه گذشت بمونه ، مثلا یکی خودشو الله الرحمن معرفی کرد ، و رب العالمین الرحمن ... ، و ... ، و مارو هم ایاک نعبد گو ، و ...

یا مثلا ، در این فاصله زمانی که از خدمتتان مرخص شدیم و باز خدمت رسیدیم ، سلام علیکی که با آسمون ، مهتابش ووو داشتیم ، همچنین با زمین و ... ، و مثلا سگها روی اون . 

و مانند این ، مثلا همین بحثی که نماینده ی جمهوری اسلامی ایران با پنج بعلاوه ی یک دارن ، در ژنو . 

که گفته می شود دارن ، چراکه ما از بگو مگویش همونقد خبر داریم که خبرش بما میرسه ، مثلا از اخبار صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران و دیگرانی که از آن می گویند ، مثل همین که ما گفتیم فقط ! 

تا زمانیکه ختم شود به علیکم السلام شما ان شاءالله تعالی ، والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته . 


  

 

سلام علیکم ، صبح بخیر ، صبح روز پنجشنبه 28 آذر 1392 ی شما بخیر ،  ووو

 

  أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مَا یکُونُ مِنْ نَجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَى مِنْ ذَلِکَ وَلَا أَکْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَینَ مَا کَانُوا ثُمَّ ینَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا یوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ(المجادلة/7)... . 

 

اشاره :  

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَینَ یدَی اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ(الحجرات/1)... . 

ما در اینجا پیش از این بحثی تحت عنوان "علم و دانش" داشته ایم ، بنا براین بحث فعلی را بعبارتی علم و دانش 2 هم می توانستیم بنامبم ، که ادامه ی همان بحث باشد ، ولی با عنوان فعلی موضوع فقط ادامه ی آن نیست .

 

موضوع بحث : 


پیش از اینکه خدمت شما برسیم رفته بودیم بیرون ، بقول ما ترکها زیاد دور نه ، همون بالاکن خونه ، زیر نور تیر چراغ برق نم نم ریزش برف به چشم می آمد .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ یا أَیهَا النَّبِی لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ... (التحریم/1)... . 


تاریخچه ی بحث : 


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ... (الصف/5)وَإِذْ قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیمَ... .

الانم که رفتیم علاوه بر همون بارش ، ووو ، سروصدای کلاغا هم بگوش می رسید بعنوان مثال . 

 

اما بحث :

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ...(الجمعة/1)  هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولًا مِنْهُمْ ...(الجمعة/2)  وَآخَرِینَ مِنْهُمْ... . 



  

 

امابعد ...

ادامه ی داستان :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ(المنافقون/1)... .

شب بخیر ، داستان ما به کجا رسید ؟

درداستانی که دادستانسرایی آن با مشاهده ی مثلا دو عالم و دانشمند شروع شود ، آیا الخوارزمی یا الگوریتمش در پایان داستان  اعلم و داناتر است ؟ یا حذف یکی از آندو ؟ به چی منتهی می شود ؟ 

پایان داستان :

السلام علیک ... 

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ ... (المجادلة/1)الَّذِینَ یظَاهِرُونَ مِنْکُمْ مِنْ نِسَائِهِمْ مَا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِی وَلَدْنَهُمْ... . 

 

داستان ما که با خدا حافظ  خانواده ، زن و بچه که نه ، بلکه با خدا حافظ خانه آغاز شد نیز  وقتی منتهی شد به مشاهده ! چراکه وقتی علما و دانشمندان قلم بدست ، از خروج مهاجر هرمنوتیک دان داستان ما که نه ، از آمدن ایشان به دیارشان با خبر شدن ، و مثلا در نیشابور برای مشاهده ایشان جمع شده بودن ، ضمن زیارتشان خواستند که حرفی حدیثی برایشان بفرمایند ، تا با قلم حفظ و نگهداریش کنند . 

مسئله چه بود ؟ مسئله ی روز ؟ همان که شاعر در معرفی مولایش به خلیفه وقت سردوده بود ، او آنست که فقط در لا اله الا الله نه می گوید . 

و با دارالترجمه ی خلیفه ی وقت دو بخش گردد و بخش اولشم  لا اله ... ، حالا شرط و شروطش بمونه ، که جلوی چشم علما و دانشمندان سوارش کردن که نه حتی ببرن !

ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا یفْقَهُونَ(المنافقون/3)

و خانه شد دو رقمی ، خانه ی مطالعه را عرض می کنیم ، و کار شد پنهان کاری ! مطالعه ی پنهان دین ! ووو 

منجمله علم و دانش ! مثل خانه ! فقط مشاهده می شود ! 


  

 

وبعد ...

السلام علی علی بن ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیءٌ عَظِیمٌ(الحج/1) ... . 

چشم ...

قبلش ، البته اگه بازم اجازه بدین ، آخه آفتاب مهربانی در اومده ، البته اگه مثل قبل ، روز گذشته رو عرض می کنیم ، هی نره زیر ابر و دربیاد ، کافیست کمی هوارو گرم کنه تا بریم سرکار ، البته ما پارسال تو برف و سرما ی زمستونم کار می کردیم چه رسه به پاییز .

بله حق دارین ، چشم سعی می کنیم پستا طولانی نشه برای مطالعه ، اگه فاصله ی زمانی پست قبل و بعدم رو هم بفرمایین ... چشم . 

بله حق دارین ! یادمون نرفته داستان ، که در پست قبلی موند . 

داستان :

وقتی مثلا کشتن ، اسارت ، غل و زنجیر و زندان هم جواب نداد ، خب چرا مهمون خودمون نباشه ؟

تازه بحث و مناظره هم راه میندازیم و چی ؟ تازه تر ! پای دوستای خارجیم بازمیشه ! تازه تر ش ! خونه می مونه و ما !

پس تا دیر نشده دعوت کنیم بیاد و ... ، تا برگردیم به خانه ! بعدش 



  

 

با عرض ادب و سلام مجدد و صبح بخیر 

السلام علی علی بن موسی الرضا  علیه السلام  ، یا عالم ال محمد صل الله و علیه و اله وسلم  

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ(النصر/1)وَرَأَیتَ النَّاسَ... . 

مشکلی رو که قبل و بعد غروب دیروز باهاتون در میون گذاشتیم ختم به مورد مطالعه ی سمعی بصری نمیشه ، مثل کتاب و نوشته ، و داستانو که دیروز عرض کردیم .

آخه شاید بفرمایین ، بعد اینکه اصلا مثل ما مشکل نداشته باشین ، مورد مطالعه که ختم به ایندو مورد نمیشه ! برا همین گفتیم قبل یا پیش از اینکه شما بفرمایین . 

مثل چی ؟ مورد مطالعه رو عرض می کنیم ؟

اجازه هس ! داستانشو براتون بگیم ؟ 

آخه شما هم علاوه برایندو ، سمعی بصری رو عرض می کنیم ، بازم حق دارین !

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ سُورَةٌ أَنْزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنْزَلْنَا فِیهَا آیاتٍ بَینَاتٍ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ(النور/1) ... وَالَّذِینَ یرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ(النور/4) ... . 

اجازه هس ! قبل یا پیش از داستان بگیم که الان که رفته بودیم بالاکن خونه داشت کم کم برف میومد ، یعنی گرفتن هفت فیتیله ، خدا کنه که به اربعین نکشه ! حالا سالروز که ... 


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :191
بازدید دیروز :146
کل بازدید : 1348353
کل یاداشته ها : 1762


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ