سلام علیکم ، صبح بخیر 

دیشب اینقد خسته بودیم از کار روزانه که وقتی کامپیوترو روشن کردیم و خواستیم دست به قلم ببریم ! دیدیم حالشو نداریم ، برا همین بعد اینکه پارسی بلاگو بازکردیم و سری به نوشته ی قبلی زدیم اونو خاموش کردیم و رفتیم دراز کشیدیم تا ساعتی پیش که بلند شدیم ، خلاصه شب اول محرم اینگونه گذشت . 

خوش بحال اونا که تا پاسی از شب ، مسجد بودن و هیئت بودن و دسته بودن !

خبرا حکایت از آن داشت که دولت کالاهای این ماهو تهیه دیده و در اختیار می گذاره ! ولی نفهمیدیم چرا سهمیه ای ؟! خب بما ربطی نداره ، نه هیئت داریم ، نه دسته ، واگه نذری هم داشته باشیم خودمون یه کاریش می کنیم مثل بقیه که دار و دسته نداریم برای سهمیه گرفتن ! 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الر کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ ، ... ، فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ، ... . 

امشبم همینطوره ، فکر نمی کنیم بشه نوشت ، خسته و کوفته که نمیشه دست به قلم برد ، البته همونطور که از صبح که پاشدیم پیش خودمون یه چیزایی را گفتیم ، دیشبم فکر می کردیم ، یعنی وقتی خسته هم میشه بدن ، فکر بیکار نیس ، ولی برای نوشتن بدن لازمه و چی میگن ؟ سخت افزار ، خلاصه نرم افرارشو داریم ، نگرشو عرض می کنیم ، حال نوشتنش دست نداده ، الانم که اذان صبح به افق ما شد و بریم با خدا حرف بزنیم ! دوتایی 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ ، إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ، ... .

ببخشید که طولانی شد ، آخه یه گفتگوی دیگه هم داشتیم ، گفتگو که چه عرض کنیم ! آخه یه طرفه بود برکنار فرات رادیو معارف جمهوری اسلامی ایران !

باز بقول اباعبدالله علیه السلام با نماز و نماز صبح دو رکعتی علما و دانشمندان کاری نداریم ، ولی ما گفتیم که اول با خودمون حرف زدیم ، چه جوری ؟ خب دوتایی دیگه !

حالا کاری به عرضه برنامه ی برکنار فرات ایشان کاری نداریم ولی ما گفتیم که اول با خودمون حرف زدیم ، چه جوری ؟ خب دوتایی دیگه !

حالا کاری به عرضه ی برنامه ی برکنار فرات ایشان کاری نداریم که عدل تقاضای کی بود ؟ فقط تقاضای صادقین !؟ مثل صبح صادقشون !؟ که رکعت کاذبم داره 1؟ یا تقاضای جامعه ؟ که موضوع برنامشونه ؟ چون دینم تا متقاضی نداشته باشه خدا برای چی عرضه کنه ؟ علما و دانشمندانم همینطور در عرضه ی علم و دانششون !  

پس با چی کار داریم ؟ با همون گفتگویی که ما با خودمون داشتیم کار داریم ، به زبون خودمون بگیم تا دوریالی بیفته ، آیا علما و دانشمندان با خودشون حرف زده اند ؟ حالا اولشم با خودشون بمونه ، اصلا با خودشون حرف زدن ؟ اگه مثل ما با خودشون حرف  زده ان ، مسئله اینه حالا که آیا دوتایی ؟ حالا اعتدالی و اعتدال کاذبش بقول آن برنامه ی یه طرفه بمونه ، هرچند ما پیگیرش شدیم در اینجا و هرجا که بتونیم و چی میگن تریبونش دوتایی باشه ! نه بعنوان مثال و مشت نمونه ی خروار اون رادیو .

سلام علیکم

بِسْمِ اللَّهِ الر... ، الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ ، ... .

باز ضمن عرض صبح بخیر در آغاز بحث بقول آقا اباعبدالله علیه السلام عرض کنیم که موضوع بحثمان نگرش علما و دانشمندان  است و فعلا با دینداران کاری نداریم که بقول یکی از آنها : چرا دین ندارن ؟ و بقول دیگری از آنها : فقط خدا دارن و البته رسول خدا هم دارن ! تازه امام خوب و بدم دارن ! 

تازه با آخرینشان هم کاری نداریم اگر کاری بکار ما نداشته باشن ! با خانواده ی خانه ی ما ! آونم خونوادگی ! یعنی بما چه ربطی داره که بپرسیم : آیا زبون دارن ؟ یا برا اینکه : ببینیم چی میگن ؟ اگه فرمایشی دارن بفرمایند ؟

که علاوه بر چشم ، گوش برای دیدن و شنیدن فرمایشات ایشان ، کاشف بعمل بیاد که نه تنها زبان داریم ، بلکه بحسب ادعا که گفتیم : ببینیم چی میگن ؟ پس نگرش هم داریم ، حالا الباقی بمونه ...

مگر اینکه در مجموعه غدیری اینونم بله ، قضیه دو رقمیه نه دوتایی ، که ببینیم چی میگیم ؟ ما ! خونوادگی ! اهل خانه ! اهل بیت ! نه دهکده ی جهانی اینونم ، که یکی از دو رقمش نگرش که نداره ، زبونم نداره که حرف بزنه ! حتی دریغ از : لبخند ! صبحگاهی ! پای میز دوتایی ! 

بلکه حتی دریغ از گریه ! و یک آخ !

یا ابا عبدالله !

سلام علیکم ، صبح اول هفتتون بخیر

خب کجا بودیم ؟

... ،  إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، طس تِلْکَ آیاتُ الْقُرْآنِ وَکِتَابٍ مُبِینٍ ، ... ، إِنَّهُ مِنْ سُلَیمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، أَلَّا تَعْلُوا عَلَی وَأْتُونِی مُسْلِمِینَ ، ... .

امروزم فرصت چندانی برای حرف زدن نداریم ، چراکه هرچند میان داربست سه طبقه ی مونده رو ببندن و ما اونوقت نمی تونیم کار کنیم ، ولی فرصتی بهتر از این برامون دست نمیده که به ماشین طفلی برسیم که همش ازش سواری می گیریم و همین مونده که با صدایی هم که از موتورش میاد کار به پیاده شدنش بکشه و ...

برا همین تا تعمیرکارا بیان و مغازه هاشونو باز کنند تو خونه ایم و در خدمت شما از الان که ساعت تقریبا شش و نیمه و میریم یه لقمه بزنیم و برمی گردیم ان شاءالله 

خب ، داشتیم می گفتیم که چی دادیم ؟ و چی گرفتیم ؟ فقط یه حافظه ی اونم صفر و خالی و یا تهی را رو ندادیم که علما و دانشمندان بیان تصوری رو توش حک کنند که قبلن تصدیقی بود که تکذیبم بود ، بلکه هرچه داریمو ، حتی بعنوان مثال چشممونم دادیم بدنیای خارج و حتی دیدی هم نگرفتیم ! دید عالم و دانشمندی که میگه دین نداره نه ها ، که پس خدا نداره ، ولی بجای مجموعه ی جامع مجموعه ی تهی داره و زیر بنای کاخ علم و دانشش اینه ! 

چیه ؟ خب خدا که پر پیام آورشم پر دیگه ! پیامبری نبوده که زبان دین آورده باشه ! پس تصوری از جانشین پیامبرم در کار نیس دیگه ! چه رسه به اون کار دیگه ی علما و دانشمندان که پارادگس و تناقض نمای تصدیقشون پیش بیاد ! و ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، طسم ، ... . 

خب میمونه اونایی که شعر و قصه هم که میگن با یکی بود یکی نبود ، غیر خدا هیشکی نبوده ، فقط خدا ! که با اینام کاری نداریم ، یعنی ما که نبودیم که با اونا ! که بودن کار داشته باشیم !

راستی از سریال حسن و حسین شبکه ی جهانی کلمه چه خبر ؟ ما که خیلی وقته سیگنالشو نداریم ! و بقول تلویزیون نه سیگنالشو داریم !نکنه حرفی تو این سریال داشته باشن و رو زمین بمونه تو حکومت غدیری !؟ که ما با اینا کار داریم ! با زبان علمی اینا ، با زبان دینی اینا ! 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، سُبْحَانَ الَّذِی ... .

چراکه حرفشان دو رقمی نیس ! دوتاییه ! حتی در عبودیت خدا حرف از ایاک نعبد است و تک خوری نیس ! که بخور بخور راه انداخته اند ! حالا در حماسه ی سیاسی و اقتصادی ووویشان بمونه ، ما با حماسه ی علمی اینا کار داریم و زبان دینشونم پیش کش !

زبون باز کنن ببینیم چی میگن ؟ نه ! خداییش خودشون ببینن چی میگن ؟ آیا زبون دارن ؟ والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته  

ان شاءالله مطلب بعدی نگرش دین باشد ، السلام علی الحسین و علی ... 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِر ... .

سلام علیکم ، روز جمعه ی شما بمبارکی ان شاءالله تعالی ، روزی که میان هفته ی گذشته و جمع بندی آن برای هفته ی پیشروست ، مثل هرروز ، هرماه و هرسال و تقسیمات دیگر زمان عمرمان ، خب ببینیم ساعت چنده ؟ 4 و 35 دقیقه را نشان می دهد ، ساعتی میان 34 دقیقه و 36 دقیقه آن که الان دیگه واردش شدیم . 

تا اذان صبح وقت داریم ، بعدشم تا ساعت کار روزانه هم می تونیم در خدمت شما باشیم ، آخه امروزم کار داریم ، جوشکار قراره بیاد و بودنمون لازمه .

خب لقمه ی صبح رو که زدین !؟ که بریم دنبال بحثی که داشتیم ؟ از چی حرف زدیم ؟ از زبان دین می گفتیم و بجایش از زبان علم و دانش که گویا پیام آور دینی که پیام را با : گردآور ... آغاز کرده ، اونم برای آموختن ، زبان اینو محول کرده به یکی دوقرن بعدش که دینداران برن از یونان بیارن برگردونند به زبان عربی و بعدشم به فارسی و الان ما با اون زبون دانش آموزی کنیم و دانشجویی و طلبگی که فرمود : طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمه ... ، پیام آور ! 

تازه انقلاب بشه و برا عقب نموندن از قافله نو جدیدشو بریم از فرنگ بیاریم ! و برگردونش کنیم و باز انقلاب و جدیدشو ! که از دقایق بحثمون یکی همینه ، که بازم نوش اومده ببازار و زیربنای کاخ علم و دانش واونم دانش شیرین ریاضی شده دل آزار ! و از قضا این بار ، یعنی نو و جدیدش زبان دین هم هس ! و گفته شده ، در جمهوری اسلامی ایران ها : منطق فازی منطق قرآن است ، یا منطق قرآن منطق فازی است !

خب ، حالا بقول محلی ما تمام ؟ یا بازم چشم چرونی کنیم ؟ و اگه بازم تازش اومد به بازار بریم بیاریم برگردونش کنیم به زبون خودمون ؟ یعنی برن بیارن برگردون کنند ! آخه این کار ما که نیست ! کار علما و دانشمندان ماست ! اونم علما و دانشمندان دینی و شیعه ی ما ! 

 البته حکومت ایشان ! که بقول رهبر انقلاب (ره) موضوع غدیرست و لابد برای اینکه در این حکومت همانطور که ایشون فرموده اند زمینه مهیاست برای حرف زدن و مانعی ندارد که که اگر حرف تازه و نوی دارن علما و دانشمندان و حتی فرنگی آنها ، بیایند حرفشونو بگن ، تازه میریم حرفشونو نه تنها میاریم بلکه اینقدر زمینه مهیاست برای حرف زدن که خودمون اونم ستاد انقلاب فرهنگیمون زحمت برگردونش به زبون خودمونم تقبل می کنه که حرفی روزمین نمونه که گفته نشده باشه در این حکومت غدیری . 

میریم و برمی گردیم ان شاءالله تعالی ، التماس دعا در این لحظه باز شدن پنجره ها با بانگ اذان 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، کهیعص ، ... .

قبول باشه نمازتون ، نمازی که در اون حرف مغضوب علیهم و ضالین هم رو زمین نموند ! چه رسه به اهل نعمت و اهل راه و ... ، خب بازم بقول محلی خودمون تمام ؟ یعنی حالا میشه علم و دانش آموخت ؟ یا شاگردی ندارن اساتید ! و منتظر برگردون زبون تازه تری هستن ؟

میشه علما و دانشمندان تکلیف ما رو روشن کنند ؟ یعنی تکلیف دانش آموز ، دانشجو و طالب علم و دانششونو ؟ 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، طه ، ... .

البته تکلیف خودشنو ! مگر اینکه مادر زاد عالم و دانشمند باشن و پیش از اونم ! بقول باب دانش علیه السلام عالم ربانی هم که باشن بازم رب دارن ! رب اکرم ، که آموخت به ایشانم آنچه را که نمی دانستند ، حالا کَلّا بمونه ، یعنی نه اون قد که حالا برا خوشون رب شده باشن و بی نیاز از دانستن ! ولی : الم یعلم بان الله یری ؟ فکر می کنن ما نمی بینیم ؟ فقط خوشون می بینند ؟ ... ؟ 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ،  لَیسَ لِوَقْعَتِهَا کَاذِبَةٌ ، خَافِضَةٌ رَافِعَةٌ ، ... .

راستی اونوقت ، حالا ثانیه ، دقیقه و ساعت ، روز و هفته و ماه ، وسال تحصلیلی بمون ، زمانیکه زبان آموزی می کردن زبون داشتن ؟ یا مثل ما بی زبون بودن ؟ که زبون داشتن ، یعنی صدق صدقشون مال اونا باشه و کذب صدقشون مال ما ! آخه گفتیم که متفکر انقلاب فرمودن علما و دانشمندان دوتا کار می کنن ، یکی تصدیق و اگر تصدیق نباشه این یکی دیگش میشه تصور ! (پ) . 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، طسم ، ... .

تازه مصرع اولشم همونطور که گفتیم بقول مثلا متفکر انقلاب اعمم از صدق و کذبه ! یعنی همراه اولشونم ایجابی و سلبی داره ! در حالیکه ایشون در کتاب نقدی بر مارکسیسم دارن :

آقای خمینی یک حرف خوبی دارن اونم اینکه قضیه سالبه که وقوع و لاوقوع نداره !

یعنی واقعه ای سلبی رو که نمیشه مثلا دید ، وقتی که بقول مثلا مرحوم علامه در اصول فلسفه و روش ! رئالیسم خود فرمودن : نخستین بار که چشم ما به جهان خارج افتاد و مثلا یه سیاهی یا یه سفیدی چی ؟ دیدیم ! خب این سیاهی نیست یا این سفیدی نیس را کجا دیدیم ؟ لابد در حافظه ، که بقول متفکر انقلاب در حاشیه ی همان روش رئالیسم ! فرموده اند : فاقد آن بودیم ، هستیم هنوزم و فردای امروزم همینطور !

پس شاه بیت صفریک منطق جدید حرف تازه ای نزده ، چراکه زبان علم و دانش قدیمترش هم سنگ بناش بر عدم حافظه است ! در حالیکه انتظار هم برود که زبان علم و دانش علما و دانشمندان رو به حافظه هم بسپاریم ! بلکه یاد هم کنیم ! بهش فکرم بکنیم و دیگه چی ؟ همین مونده که تصدقم بکنیم و تازه از تکذیبشونم خبری نباشه ! دیگه چی ؟ امرو فرمایش دیگه ای ندارن ؟

اونم در حافظه ای که گفتیم اینم ، یعنی ذکر ، فکر و عقل یک طرف قضیه است و رکعت اولش دل و پیام آوران پنجگانه ی حس و اعضایشانست که فرمودن : افتاد به جهان خارج و مثلا دید ...

میگن یه روزی هارون به امام هفتم علیه السلام گفت میشه ما این باغچه ی مادرتون بهتون بدیم دست از سر ما ورداین ! فرمود چراکه نه ؟ گفت خب محدودشو بگین تا برگردونیم ! وقتی امام علیه السلام اندازشو فرمود ، هارون دید بابا ملکی که به ابرا میگفت سر صدا نکنین ، که هرکجا ببارین تو ملک منه ، توی جاییکه امام فرمود !

خب یواش یواش آماده بشیم که بریم سرکار و نون در آوردن برای خانواده ی خونه ، تا فرصتی دیگه ان شاءالله فعلا خدا نگهدار 

--------------------

پینوشت : علم و دانش اگر همراه با نسبت باشه تصدیقه والا تصوره ، والا یعنی اگه همراه با نسبت نباشه : بعنوان مثال در حاشیه ملا عبدالله یزدی می توان یافت این گفته را که بر منطق تفتازانی حاشیه زده شده . 

سلام علیکم ، صبح پنجشنبه ی شما بخیر ( ساعت 6 و 29 دقیقه )

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ ... . 

هرچند گفتیم تعبیر زبان علم عمر زیادی نداره ، ولی ادعایش به تاریخ پیدایش منطق قدیم هم شاید برسه !  نکته ای که امروز می خوایم بگیم در این رابطه هست که این وسط دین پیدا شده ، حالا بقولی مسیحیتو نمیگیم ، ولی دینی که همون اولش میگه : اقرا ... وربک الاکرم ، الذی علم بالقلم ، علم الانسان مالم یعلم ، ... ، بعدشم میگه : نون والقلم ... ، اینارو با چه زبونی میگه ؟

آخه علما و دانشمندان اول بما زبونشون نشون میدن و بعد علم و دانششون ! نشون به اون نشونی که مثلا متفکر انقلاب ، البته پیش از انقلاب ، مثلا برای آشنایی ما با علوم اسلامی ، اول جلد اولش ما رو با منطق آشنا می فرمایند .

 چرا ؟

چراش بمونه ! دین آوران ، اونم آخرین دین ، چرا زبان نشان نمی دهند ! مارو با منطق آشنا نکرده اند ! که بعد مسلمونا همونطور که در مباحث ماه مبارک و پیش از اون گفتیم ، در عصر عالم ال محمد صل الله علیه و اله وسلم ، برن دنبال منطق یونانی و زبون یونانیو ، مثل زبون انگلیسی حالا ، فرابگیرن و منطقشو برگردونن به عربی ؟ 

خب بعدشم ایرونیای مسلمون شده ای این علوم اسلامیو برگردونن به فارسی و مارو با اون آشنا کنند ! ولی ما کاری با دارترجمه هاش کاری نداشته باشیم ! که بمونه ، با زبان دین و منطق دینم کاری نداشته باشیم ! 

خب چی میشه ؟ انقلاب میشه و انقلابیون بازمیرن دنبال زبان علوم و دانشهای جدید که از قافله ی علم دانش عقب نیفتند ، منطق قدیمو مثل اونا میذارن کنار و اصول مثلا چهار گانه ی جدیدو میگیرن ، منطق جدید میاد اینو برگردون میکنن و اسمشم میذارن انقلاب فرهنگی ووو 

خب ساعت کار روزانه فرارسید و ما هنوز صبحانه نخوردیم که بریم سرکار ، بمونه برای فرستی دیگه ان شاءالله تعالی فعلا روز بخیر

راستی تا محرم چقد مونده ؟ تا روز و ظهر عاشورا ؟!

سلام علیکم ، شب چهار شنبه ی شما بخیر ( ساعت 19 و 19 دقیقه )   

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یس ، وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ ، ... .

زبان علم و دانش گفتیم یه حرفیه که اخیرا زده می شود ، و مقصود همان منطق است که سابقه ماقبل اسلام دارد ، اسلامی آخرین پیامبرش ، همچنین ماقبل اسلامی که پیامبرش حضرت عیسی علیه السلام است .

هرچند به منطق قدیم زبان علم و دانش گفته نشده باشد یا به این عنوان شایع نشده باشد و برزبانها نیفتاده باشد ، ولی بعنوان مثلا قانون علم و دانش گفته شده ، همچنانکه منطق جدید را ، و دیگر روشهای آمده در علم یا دانش ! متدولوژی یعنی سبک و روش شناسی را هم ، قانون علم و دانش می گویند .

یعنی چه ؟ یعنی برای دانستن یه راه و روشی گذاشته شده که از آن راه و روش به علم و دانش می توان رسید ، و این حرف در همهی علوم و دانشهای امروزی هم زده می شود .

بعنوان مثال علم و دانش فقه هم راه وروشی برای خودش دارد که به آن اصول فقه می گویند ، ولی ...

اجازه بفرمایین مرخص شیم ، برمی گردیم ان شاءالله ، آخه صدامون کردن ... 

بله می گفتیم که علوم و دانشهای امروزی براخودشون راه و روش دارن ، و بعنوان مثالم علم و دانش فقه را گفتیم که اصول فقه داره ، ولی مثلا همین علم و دانش فقه ، اصول فقهش نیز راه و روش داره ! در حالیکه علم ودانش ریاضی اینگونه نیس ! بلکه مثل فلسفه هس ، حالا چرا ؟ بمونه ، ولی اینارو گفتیم که اینکه میگن زبان علم و دانش مقصودشون مثل زبان اختصاصی علم و دانش فقه نیس ، اگرم باشه ، یعنی به این زبونای اختصاصی هم زبان علم و دانش گفته بشه ، زبان علم و دانشی است نه زبان علم و دانش .

البته گفتیم که درمیان  فلسفه و ریاضی با دیگر علوم و دانش فرق دارن ، چرا ؟

برمی گردیم ان شاءالله  

نکته دیگه که در زبان علم و دانش گفتنیه اینه که همونطور که بعضی زبان دین که میگن منظورشون زبان عربیست ، بعضی و تقریبا اکثرا زبان بین المللی انگیسی را زبان علم و دانش می دونن ، در حالیکه همین اخیرا مقام معظم رهبری فرمودن که دنبال این باشیم زبان فارسی جایگزین زبان انگلیسی بشه ، این یعنی اگر زبان انگلیسی زبان علم و دانش باشه که نمیشه زبان دیگه ای جاشو بگیره ، پس مقصودمون در بحث از زبان علم و دانش زبان فارسی ، عربی و مثلا انگلیسی نیس ، بلکه یه چیزی مثل اصول فقه علم و دانش فقه ، ولی اختصاص به علم و دانشی نداره بلکه زبان حتی اصول فقه علم و دانش فقه حتی شیعه هم هست !

البته میگن که هس ، همچناکه میگن زبان فکر و اندیشه ، عقل و خردم هس ، همینطور زبون ذهن که فارس و عرب و انگلیسی نداره ، واز جمله زبان حافظه که اینم نه تنها فارسی و عربی و انگلیسی نداره بلکه دینی و بی دینی هم نداره !

یعنی چی زبان حافظه ؟ میگن یعنی اطلاعاتو با این زبان و الفبای آن حفظ و نگهداری می کنیم ، بعدشم مدیریتش ، قبلشم جمع آوریش در حافظه ! آخه گردآوری و بقول قرآن العظیم : " اقرا" ، فرق داره با حفظ و نگهداری و مقدم بر اونه ، هرچند نقطه ی آغاز و پایان گردآوری ، و به اصطلاح الخوارزمی یا الگوریتمش حافظه باشد که در مباحث قبلی به آن اشاره کردیم . 

آنجا که علاوه بر گردآوری قلب و دل ، گفتیم ماحصل کار فکرو عقل یا اندیشه و خرد هم به حافظه سپرده می شود . 

یعنی حتی حکم و دستور عقل و خرد حکیم و فرمانروا هم سرانجامش محفوظ شدنست مثل سرآغازش ! مثل الخوارمی و الگوریتم قلب و دل ! تا فرصتی دیگر و بازگشتی دیگر ان شاءالله تعالی فعلا شب بخیر . 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، قُلْ أُوحِی ... .

سلام علیکم ، صبح بخیر و نمازشم قبول

دیشب بجای زبان دین زبان علم و دانش را با شما درمیان گذاشتیم ، برا اینکه طرف حسابمون علما و دانشمندان دین هستن و اونم نه علما و دانشمندانی مثل جناب کلهر که در قسمت قبلی گفتیم با ما کاری ندارن ! بلکه با مایی کار دارن که : یا مثلا خوبه ، واگر خوب نیس بده ، شایدم یا بده ، واگر بد نیس خوبه ! ویا باهردو ، والا ، یعنی وگرنه بازم هیچکدوم !

بلکه علما و دانشمندانی که با همین الفبای علمی با ما کاردارن ، چیکاردارن ؟ امامت ! امامت ما !

مگراینکه جناب کلهرو شبکه ی ایشونم علاوه بر تصدیق خدا و پیامبرش ، جانشین پیامبرو هم تصدیق کرده باشن ، بشرح ایضا علما و دانشمندان دیگر علوم ، که اونوقت با اونا هم کار داریم ! آخه با ما کار دارن ! چیکار ؟ گفتیم دیگه !

والا ، یعنی وگرنه ما رو با علما و دانشمندان چیکار ؟ لکم علمکم ولی علم و دانش  

سلام علیکم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، المص ، ... .

از کار روزانه که فارق شدیم و نماز مغرب را بپا داشتیم می خواستیم این بحث را باشما درمیان بگذاریم ولی شب گذشته جناب کلهر در شبکه ی جهانی کلمه می خواست از امام بحث کند که همزمان بود با سریالی از شبکه سه ، برا همین ضبط کردیم و امروز بعد کار نگا کردیم ، برا همین الان در خدمتتان هستیم .

موضوع بحث همانطور که عرض شد زبان دین است ، منتها ما باز طرف حسابمان چون علما و دانشمندان ، خصوصا علما و دانشمندان دین و علی الخصوص علما و دانشمندان اسلامی و فقط با علما و دانشمندان شیعه کار داریم عنوان بحثمان باز می شود زبان علم یا دانش .

البته این تعبیر سابقه ی چندانی ندارد ، یعنی ما ندیدیم بکار رود ، بعد پیدایش منطق جدید و جایگزینش بر منطق قدیم و مثل قدیمش امامت علم و دانش ، بر سر زبانها افتاده .

منتها همانطور که درمباحث قبلی گفتیم الفبایش همان الفبای منطق قدیم است ، مثل همان دو باب داره ، و دقیقا مثل همان هم  همان دو باب معرفت و حجت را دارد ، بعضی ، مثلا در کتاب منطق ریاضی که به کوشش جهاد دانشگاهی منتشر شده ، خواسته اند بگویند یک قسمت دارد و آنهم در برابر باب حجت منطق قدیم است ، در حالیکه همانطور که منطق قدیم بدون باب معرفتش چیزی برای دستوری کردنش  ندارد ، منطق جدید هم بدون تئوری مجموعه هایش چیزی برای جبری کردنش ندارد ، دقیقا همان دو کاری را دارد که متفکر انقلاب فرموده بودن ، و خلاصه حرف تازه ی وارد زبان علم یا دانش نکرده گفتیم که برای رهایی اینهم از بن بست دو رقمی بودنش منطق تازه ای وارد میدان شده که مدعیند سیاه و سفید ، خوب و بد ، ووو زبان باز نکرده و گفتیم در جمهوری اسلامی ایران گفته شده که زبان دین ، یعنی زبان قرآن هم همین گویش است !

خب حرف از منطقی بودن کتاب خدا رو داشتیم ! ولی حالا حرف از دورقمی نبودن و چند رقمی و بلکه بی نهایت رقمی بودن آنست ! مثل همان دورقم امامی که در بحث از امام جناب کلهر در شبکه جهانی کلمه داشتند ، و یک امام مثبت و یک امام منفی با آوردن آیه ای از کتاب خدا ! و هردو هم از طرف خدا ! جعل شده ، قرار داده شده برای ما !

حالا کدام ما ؟ مای مثبت ؟ یا منفی ؟ یا هردو ؟ و یا هیچکدام ؟ بر زبان ما ؟ 

سلام علیکم ، صبح بخیر 

  ... ، فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ(القمر/55) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ص وَالْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ(ص/1) ... 

خب  جمعه ی بعد عید غدیرم پشت سر گذاشتیم و دارد کم کم محرم می رسد و دهه ی سوگواری دیندارانی و عید و جشن دینداران یک دین ، دینی که پیام آورانش را پیامبری ختم کرد و پیامبری خودش نیز به آخر رسید .  

شنیدین میگن حرف ، کلمه و کلام اونه که صحیح باشه سکوت براون ؟ کارم همینطوره ، خب حرف زدن هم یه کاره دیگه .

کار پیامرسانی پیامبر ، آخرین پیامبر هم خب یه کاره ، خب نا تمام که نماند ! که منتظر پیامبر باشیم هنوز ، حالا تمام و کمالش چیه بمونه ، می خوایم بگیم کار علما و دانشمندانم تمومی داره ؟  

یا اونا همونطورکه گفتیم مثل پیامبران و آخرین پیامبر هم تارک دنیا نیستند ؟ و حرفشون تمومی نداره ؟ و وقت عمل به حرفشون نمی رسه ؟ ووو ؟ 

یا اونا کارو به شاگردشون نمیسپرن ؟ و از اون دنیا کنترل از راه دور می کنن ؟ ووو ؟ ما رو !؟ مای شاگرد اول که بمونه ، رتبه ی مثلا سیزدهم بمونه ، ووو ، ولی شاگرد رتبه ی صفرهم مگه دارن ؟ که علم و دانشو به اونم رسونده باشن مثل پیامبر ؟ 

مگه علما و دانشمندان در جامعه ی صفریک ، یا ایجابی و سلبی خود ، بقول امیرالمومنین علیه السلام فی سبیل نجات یعنی شاگردم می تونن داشته باشن ؟ اگه داشته باشن کدوم یکی از این دو است ؟ صفر یا یک ؟ ایجابی یا سلبی ؟

آیا می دانید ؟!

که حالا علما و دانشمندان برای فرار از این بن بست چه راه حلی دارن ؟ که گفته شده ، در جمهوری اسلامی ایرانم ، راهکار قرآن ! پیامبران و آخرین پیامبر ! هم اینه ؟ این راهکاره ؟  

در حالیکه خیلی پیش از عصر اطلاعات و فناوری ، سالها می گذرد از : نه این نه آن !

نه سیاه و نه سفید ، بل ممکن الوجود ! علما و دانشمندان !

از حرف پایانی علما و دانشمندان ، حرف جامع آنها !

که این وسط در فضای خاکستری کی حذف میشه ؟ معاویه یا علی ؟ یزیدبن معاویه یا حسین بن علی ؟

السلام علی الحسین و ... 

--------------------------------------- 

بعد نوشت : 

منتظر قائم فرموده اند : 

سلام علیکم بزرگوار
"یا مهدی فاطمة و ابیها و بعلها و ..." این جمله شما در زبان عربی اشتباه است چون حرف نداء "یا" برای مهدی (عج) آمده و برای فاطمه سلام الله علیها نمیتواند حرف نداء باشد تا ابیها و بعلها را به آن عطف کنیم...به حضرت مهدی (عج) هم که نمیشود عطف کرد.
از طرفی عبارت "مهدی فاطمه" یک عبارت فارسیست و معنای مهدی پسر فاطمه در عربی اینگونه نوشته نمی شود.
یادگیری زبان عربی یکی از مهمترین ابزار یادگیری و فهم صحیح متون ادعیه و متن قرآن کریم و تکلم به زبان ائمه معصومین علیهم السلام است. 

عرض ما : 

علیکم السلام منتظر قائم گرامی ، ممنون و سپاسگزاریم از مطلب دقیق و بجای شما ، بله همانطورست که فرموده اید ، منتها ما عرب زبان نیستیم به عربی هم وارد نیستیم ، مقصودمان همان فرزند حضرت فاطمه سلام الله بود که شما هم همان را از گفته ی ما برداشت فرموده اید . والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

سلام علیکم ، صبح جمعه ی شما بخیر و عید جمعه هم مبارک 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ(القمر/1) ... ، وَلَقَدْ تَرَکْنَاهَا آیةً فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ؟ ... .

اول از اظهار نظری که شده تشکر کنیم بعد بریم دنبال پاسخگویی به آن ، که دیشب بعد کار روزانه تا نشستیم پشت کامپیوتر خوابمون گرفت و نتونستیم جوابشو بدیم .

خب اذان صبح به افق ماست و بریم نماز خانوادگی را بپا داریم و ان شاءالله بعد نماز خدمت می رسیم . 

  ... ، وَلَقَدْ یسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ؟ ... .

در اظهار نظر فرموده اند : حرف داریم ما ! منتها این حرف یا عجیب و غریب است برای ایشان و یا خدای نخواسته قاطی پاطی برای ما .

خب بریم سر حرف ، حرف این بود که علما و دانشمندان هم مثل ما حرف می زنند ! حرفشونم اینه که هیچی نداریم ! حتی حرف ! و اگه هم داریم ، یعنی فرض کنیم که داریم ، نه شو داریم !

در حالیکه ما نه تنها در این دنیا ، بلکه از وقتی که در پشت و سینه ی والدینمونم بودیم یه چیزی داشتیم ، ولو سواربر یه ذره آب ! حالا در حرکت و زیر نظر بمونه .

البته ما که اونوقت نبودیم که ببینیم ، از وقتی چشم واکردیم و مثلا حرف علما و دانشمندانو خواستیم  سوار کنیم و ببریم تا مقصدش دیدیم !

دیدیم که میگن فاقد مقصدن ! حالا مبدا بمونه ! که از کجا اومده این حرف که می خواد سوار کشتی چشم ، گوش ووو ی ما بشه و ... 

  ... ، وَلَقَدْ یسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ؟ ... .

خب مانعی نداره ، می بینن ما چشم داریم براش می نویسن ، می بینن گوش داریم براش حرف دارن ، ولی اونا با ما کار دارن ! چیکار ؟ بیکاری که نه ! بیگاری ما !

کاش بهمین ختم می شد ! و نه حذف ما ! مثل : فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ !

یا حسین بن علی بن ابیطالب !