شناخت یا معرفت دین یا اسلام (2) :

... ، وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، المص ، ... .

کار مدرسه :

شکر خدا امروز صبح بعد یکی دوماهی که اینجا اومدیم یه سنگکاری پیدا شد ، با اینکه تو این شهر نبود ولی نمیشد از دست داد ، برا همین رفتیم دیدیم و بعد از ظهرم که با صابکار قرار گذاشته بودیم بازم رفتیم صحبت کردیم و قیمتی دادیم که نپره ، و قرار شد دوسه روزه مصالحو بگیره و کارو آماده کنه و ان شاءالله بریم مشغول شیم .

خب وقتی یکی دوماه گذشت ، این دو سه روز نمیگذره !؟

خب کجا بودیم ؟ مشغول یکی از دو کار مدرسه هستیم ، و بقول مدرسه کار علمی ، یعنی در حال شناخت یا معرفت .

گفتم از کی ؟ از وقتی که پا تو مدرسه گذاشتیم ، یعنی بدنیا اومدیم و اعضای حسی ما مشغول کار شد ، مگه اینکه گفته بشه که پیش از اومدن به این دنیا هم بیکار نبودیم و و پیش از اونم کار علمی می کردیم ، البته طبق گفتمان مدرسه ، که میگه کار علمی دوتاس و یکیش همین که ما مشغولش هستیم ، مگه اینکه همونطور که در قسمت قبلی گفته شد این کاریکه دست اندرکارشیم هیچکدوم از دو کار مدرسه نباشه ! خب حالا چی باشه !؟ بمونه .

یا اینکه اگرم باشه ، وقتی کاره که تو مدرسه باشه ، یعنی جایی که بعنوان مدرسه شناخته شده باشه ، که در قسمت قبلی گذشت .

چرا ؟ برا اینکه کارما "شناخت یا معرفت دین یا اسلام" ه ، نه حتی شناخته شده ی اون ، چه رسه به اینکه شناخته نشده هم داشته باشه ! و تازه بازم نه تنها "کار" شناسشم مدرسه باشه ! بلکه کار "نشناس" م !

بعبارت دیگه بازم نه تنها کار اونه که مدرسه بگه ، بلکه بازم چی !؟

کلمه (1) ی کار :

خب ما که نمی تونیم دست از کار بکشیم تا مدرسه کار ما کار بدونه ! با یکی از کاراش ! بعبارت دیگه با یکی از دونستنی هاش !

یا کار ندونه ! اونم دوتایی ! نه اون دوتایی یا مثانی که در بحث قبلی گذشت ، بلکه با دو کارش !

کاریم نداریم که تو همون مدرسه گفته شده باشه که : اگر و فقط اگر دوکار داشته باشه ، آونوقتم یه کاری داره که اون دو کارشم زیر مجموعه ی اون کاره !

و به اونم کاری نداریم که اگه دوکارم باشه یکی از ایندو کار امام اون یکیه !

اونم !؟ به ما مربوط نیست هردو کارشم دوتاییه و کار اصلیش اون ! دوکاره ! نه این دو کاری که ما مشغول به یکی از این دوکاریم !

اول الدین معرفت ... (2) :

ولی به این که کار اولش کدوم یکی از دوکارش کار داریم ! خب واسه اینکه مشغول به همون کاریم دیگه !

... ، و کمال معرفت ... (3) :

کاری به اینم نداریم که منتظره (مدرسه دیگه ) کارمون تمام و کمال که شد کار بدونه ! نه بقول مقام معظم رهبری جمهوری اسلامی ایران (منجمله مدرسه هاش ) : نصف و نیمه !

مگه اینکه کاری که داریم نیمه ی اول کار باشه و صد در صد کارمون نباشه ، یا مثلا نقصی داشته باشه و با نیمه دومش کامل بشه و الان نشه بهش گفت کار! و بقولی کار اونه که تموم بشه ! کامل بشه و کارگرشم اونه که کامل کرد !

البته اگه صد در صد کار همون دوکاری باشه که گفتمان مدرسه حکایت از اون داره و هردوشم تو یه (کلمه) بهش گفته میشه : علم یا دانش !

که موضوع بحث " شناخت یا معرفت دین یا اسلام " ه و یکی از دوکار مدرسه بحساب میاد ! حالا چند در صد و تمام کمالش !؟ از یه در صدش می تونه باشه تا صد در صدش ! تا صد در صد !

یعنی :

... تِسْعٌ وَتِسْعُونَ ...  

گذشته پیش از :

... ، وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ .

که گذشت .

خب شب بخیر تا فرصتی دیگه ان شاءالله تعالی .

---------------------------------------------

1 – مثل "کلمه" ی لا اله الا الله بقول آقا عالم ال محمد (صل الله علیه و اله وسلم ) علیه السلام .

2 و 3 – خطبه ی اول نهج البلاغه