گُفت وَ گُو :

سلام علیکم

... ، قُلْ ( زیر نویس ) لِلَّذِینَ کَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ ... .

بگو بدانانکه کفر ورزیدند بزودی سرکوب شوید و گردآورده شوید ... . (4)

پیشگفتار :

این بحث یا کاوشیم که در این فرصت خدا دادی می خوام مطرح کنم نیز مطرحه و فقط منباب باز حسه (5) که مطرح میشه (6) می خوام بازم با حرفی که در خبرای دیشب تلویزیون داشت سرشو باز کنم .

گفته شد که رییس جمهور منخب ایالات متحده آمریکا گفته که یه ... رو می خواد وزیر دفاعش کنه ، البته به من مربوط نیست ، من فقط می خوام بگم که ایشونم از نعمت حرف زدن برخورداره و هرچی بخوان می تونن بگن ، کاریم به اینم ندارم که برای دفاع از حرفی که دیگری می زنه ؟ که اونم از نعمت حرف زدن برخورداره !؟ یا حقشه و به تعبیر معروف :"حق مسلم اونم هست" !؟ حالا بعنوان مثلا عالم یا دانشمند ، ولو حسی !؟ بمونه ، چه رسه  بقول معروف به :"راسخ" ترشم !؟ که مطرح باشه !

امر یا فرمان گفته ای :

بلکه فقط یه پرسش دارم ! نه مثلا اینکه وزیر دفاع منتخب ایشون (7) بگفته ایشون ، یعنی حسب الامر ایشون گفته ای به تعبیر معروف :"دفاع" ی خواهند داشت ؟ نه ، بلکه خودشون بحسب الامری این گفته رو داشتن !؟

مثلا به فرمان حسشون ؟ یا مثلا بقول مقام معظم رهبری جمهوری اسلامی ایران به فرمان :"مغز" شون مثلا ؟ و یا بقولی به فرمان دلشون و مثلا عشقشون کشیده ؟ و یا به تعبیر معروف از کوزه (8) همان تراود که در اوست ؟

حالا بمونه که این گفته ی ایشون که من از تلویزیون شنیدم ، یعنی اونم از بیرون بگوشش خورده ، پیشگفتاری در درون خودشونم داشته !؟ یعنی دستکم بعنوان باز حسی ؟ بازحس شنیده شده یا خونده شده ای ؟ یا بقول جانشین آخرین پیام آور گفته ی خدا فقط : "مسموع" ی از کوزه نبوده !؟  

زیر نویس :

در میان آیاتی (2) که آغازی چنین دارن ، آیه ی دیگرم (3) مخاطبی مثل این داره ، ولی اونجا حق عبودیته ، ولی در اینجا حق نه تنها گفت بلکه گو هم ، حالا چرا ولی !؟ برا اینکه چقدر ؟ خب مثلا حسی و حسیون میگه و میگن تا حس ، البته اگر و فقط اگر درون عبارت باشه از حس ، و حتی حس دومی ولو بعنوان باز حسم مطرح نباشه ، چراکه ایندو هم مثل هردویی یه ملاقاتی در درون خواهند داشت که محل تلاقی چی ؟ اون حسه ؟ یا بازحس ؟ که فعلا محل بحث نیست و بمونه برا فرصتی دیگه انشاءالله .

2 – صد و شصت و یک آیه ، صرف نظر از فرمان گفت و گوی بِ ی بسم الله سور یا سورها و منجمله چهار قل و همچنین سوره ی جن که این سوره هم مثل چهار قله .

3- در یکی از چهار قل .

4 – برگردان از آقای محمد کاظم معزّی .

5 – بقول حسی و حسیون .

6 – پیشتر گفته ام که استاد شهید مرتضی مطهری آنرا ( البته بقول حسی و حسیون) بر دو قسم دانسته اند و یکی از این دو ، یعنی بازحس "زاینده" رو "فکر" نامیده ان .

7 - یعنی منتخب به تعبیر معروف ! ایالات :"مختلف" آمریکا !

8 – به تعبیر معروف دیگری مثلا "ذهن" ، که استاد شهید آنرا "حافظه" هم نامبرده ان .