فضای کار عملی :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ، الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ (1) خَاشِعُونَ ، وَالَّذِینَ هُمْ ... .
سلام علیکم
فضای کار عقلی :
اشاره :
فضای کار انقلابی :
اول اینو در رابطه با بحث قبلی ، که تحت عنوان "فضای کار علمی" در نوشته ی قبلی مطرح شد بگم که کار انقلابی فکری با عقلی اون فرق داره ، همچناکه عقلیم با دینی یا اسلامی اونم فرق داره ، که ان شاءالله فرصتش (2) پیش بیاد مطرح می کنم ،
یعنی چی ؟ بعنوان مثال در نوشته ی قبلی گفتم که آخرین نخست وزیر مثلا دوهزار و پانصد سال شاهنشاهی و مشروطه ی اونم (3) گفت که من مقصود از حکومت دینی یا اسلامی رو نمی فهمم ، که مقصود حضرت آیة الله این باشه .
این گفته معناش این بود که انقلابی رخ نداده ! و مثلا انقلاب صنعتی یا رنسانسی که در اروپا ، غرب و دنیا و منجمله در ایرانم رخ داده بقوت خود باقیست ! که نخستین "کار" شم چی بود !؟ جدایی حکومت از دین ، و ایشون چه در مقام ادریسی ، و چه الیاسینی (4) انقلاب صنعتی یا رنسانسه که می گوید : مقصود حضرت آیة الله رو درک یا دریافت نمیکنه ، چراکه برای انقلابی انقلاب صنعتی یا رنسانسم قابل درک یا دریافت قرار نیست باشه ! چراکه نخست قرار شد که حکومت از دین جدا باشه ، برا همین گفته شد که حضرت آیة الله تشریف ببرن مثلا قم و قمم بشه مثل واتیگان ، منتها تو مثلا استان تهران ، اصلا تو ایران ، بابا دنیا و خیرشو ببنی !
خب این یه حرف انقلابی بود ! ضد انقلابی که نبود ، البته با احتساب انقلاب بودن انقلاب صنعتی یا رنسانسی که رخ داده شده باشه ، که گفتم با دو مسئله روبروس ، یکی در جمع آوری اطلاعات ، که عبارت باشه از درسی که بدن در ارتباط با یه چیز از اون میگیره ، و در اختیار حسش میذاره ، و اگه این ارتباط یه ارتباط نباشه ، و حتی دو ارتباط باشه ، حالا چه دو ارتباط با یه چیز ، و چه با دو چیزم ، بعنوان مثال زمین و آب ، صرف نظر از اینکه گفته بشه کدوم یکی از دو ارتباط ؟ و کدوم یکی از دو چیزم نخستین ارتباط و نخستین چیزه و ... .
ولی نه تنها الیاسین و ادریس ، بلکه نخست انقلابی انقلاب صنعتی یا رنسانسه که در انقلاب یا رنسانسش بی پاسخ نذاشته باشه جمع این دو ارتباط یا دوچیز مرتبط را !؟ که در ارتباط بوده با چی !؟
خب بله که میگه با : بدن ! ولی جهت اطلاع ادریسانش فقد همینو بگم که درکلاس درسشون اول یا نخست می خوان چی رو درس بدن ؟ یعنی کدوم یکی از این دو رو ؟ البته این :"دو" که در پرسش اومده بحساب پاسخگو گذاشته نشه ! یعنی ادریس ، یعنی مدرس نخستین درس ، حالا برا کی ؟ و چی ؟ بمونه !
چراکه پرسش دیگری که با آن روبروس ، آیا پیش از اینه ؟ یا پس از این و پشت سر گذاشتن ارتباط حس با بدن ووو ، و درفضایی کار فکری که ایشون براش گشوده ان با یادآوری این ارتباطات ! ولو دو ارتباطی که بدن داشته ، یا با دو چیز داشته ! حالا بقول استاد شهید که گفتم ، یاد زاینده اش هم بمونه !
خب ، برا اینکه مطلب بدراز نکشه و از حوصله هم خارج نشه ، به یه نمونه دیگه ولی متفاوت با این که گفتم اشاره ای بکنم و اصل مطلب که فضای کار علقی بود بمونه برا فرصتی دیگه انشاءالله .
اینو قبلا هم گفتم ، که استادشهید در روزی قبل از روز جمهوری اسلامی (5) ، یه روزی اومدن تو تلویزیون و در رابطه با رای گیری که پیش رو بود صحبت کردن ، از قضا ایشونم فرمودن : من مقصود حضرت امامو از جمهوری اسلامی نمی دونم که مقصودشون چیه ؟
خب بله ، این با اون فرقایی داره ، مثلا "حضرت آیة الله " با "حضرت امام " خب فرق داره دیگه ! تازه خود "آیة الله" هم با خودش فرق داره ! شاگرد و پاره ی تن انقلاب صنعتی یا رنسانس که سهله ! خود انقلابی اونم رو چی به این حرفا ؟! یعنی چه ارتباط بدنی داشته !؟ که بزبون بیاره !؟ بعد یادآوریش البته ! بلکه :
... من قبل ... .
که در مقام :
من فکر می کنم
باشه !
حالا مقام عمل که نرسیدم بگم که گفتم بمونه .
زیرنویس :
1 – بهترین کار یا خیرالعمل ، خب البته که نخستین یا اولین کارم ، کار عملی .
2 – بعبارتی به اذن الله ، که اذانش داده بشه ، اونم نه به افق من و حتی من ایاک نعبد گو هم ، و حتی نعبد گوی خانواده هم ! بلکه در اینجا !
3 – و نه فقط به شرط عقل یا خرد جمعی مردمی و بعبارت دیگه مردم سالاری ، و بعنوان مثال بشکل مجلس سنا و شوراش ، بلکه مشروطه به دینی یا اسلامی اونم ، که بهمت شیخ شهید (4) گنجانده شد در قانون اساسی ، ولی فقط گنجانده شد ! مثل قوانین دیگر که گنجانده میشه ، ولی یا عملی نیست ! یا عملیم باشه زمانشو می طلبه ، عمل به اون نشد .
4 – در رابطه با "ادریس " و "الیاس" پیامبر در مباحث اندیشه در قرآن گفتم که درس گرفتن از مثلا انقلاب صنعتی یا رنسانس ، و مدرسی اون یه چیزیه ، که هرچندم محدود به دورانی از زندگی بشر نباشه که رو زمین زندگی می کرد که دوران اولیه ی او بود ، البته با احساب حضرت آدم علیه السلام بعنوان پدر بشر ، نه نظرات دیگر در پیدایش بشر ، بشر خاکی و بنی آدم یا فرزند آدم .
و بعبارت دیگه اختصاص به دوران پدر و درس گیری و درس دهی ، یعی ادریسی اون نباشه ، بلکه در دوران قبل مادرم باشه ، زمانیکه بشر ، کل بشر و بنی آدم بر آب بود ، و در دوران های بعدیم باشه ، که اشاره شد ، بلکه هنوزم ادریسی ، منتها متناسب با این زمانم هست ، همچنانکه "ال" یا خانواده ی آدم ابوالبشرم اختصاص به قبل از دوران قبل از طوفان نوح و دوران مادرم نداره و حتی حضرت عیسی بن مریم علیه السلامم از نسل بازماندگان بشر نجات یافته با کشتی حضرت نوح علیه السلامه .
5 – روز دوازدهم فروردین 1358