تولد امام و امام زمان (5) :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... .
سلام علیکم
خب هنوز که تماسی گرفته نشده ، البته صوتی ، و منتظرم ، خب پیگیر گرفته شده میشه شد ، و گفتم که به فرمایش حضرت امام ، به نقل از استاد شهیدم :"گرفته نشده" هم میشه مثل همون :"مسیحی نیستم" و مشمول :" وقوع و لا وقوع نداره" و گفتم که از مصادیق بگوش رسیده بحساب میاد و نهایتشم بچشم اومده که در اینجا بچشم اومد ، تصویرش .
... ، عَمَّ یتَسَاءَلُونَ ؟ ... .
خب اگه مسئله این باشه ، بدنیا اومده اونیه که بچشم بیاد ، یا بقول مثلا مرحوم علامه : چشم بیفته بهش .
در کجا ؟ خب محل تولدش دیگه ، رو فرش زمین و زیر سقف آسمون که بچشم میاد !
مگه اینکه مسئله که مسئله تولد یا بدنیا اومدنه ، این دنیا نباشه ! مثلا بقولی دنیای مجازی ! باشه ! یا بقولی دیگه فانتزی مثلا ! ووو
یا بقول مثلا مرحوم علامه :"دنیای داخل" ، البته دنیای داخل :"دنیای خارج" ی که بعنوان مثال چشم به اون میفته و محل تولد یعنی بدنیا اومدن در این دیناس و پرسش از تولد یا بدنیا اومدن در دنیای خارج نیست ، بلکه در دنیای داخله مثلا .
خب ، من با دنیای داخل کاری ندارم ! که به تعبیرات مختلفی که از اون میشه یکیم من بذارم روش !
پس با چی کار دارم !؟ آخه کار ندارمم شد مثل همون "گرفته نشده" ی من و "مسیحی نیستم" اون بنده خدای خدا بیامرز که دستشم از این دنیا کوتاه شده و تو این دنیا نیست که بهش بگم ! حالا کجاس ؟ بمونه ! آخه دارم ازش حرف می زنم ! چطور !؟
خب همونطور که اون حرف زد و گفت : چرا مسیحی نیستم ؟ دیگه ! تازه منم که با :"وقوع و لاوقوع نداره" شم که کاری نداشتم ! و حتی بعنوان یه نوشته هم حرفشو زدم !
خب چی پرسیدم !؟ آهان ! پس با چی کار دارم !؟ بود .
این :"مسیحی" که گفته مسیحه یا مسیحی !؟ آخه تولد مسیح با تولد مسیحی فرق داره ، نه اینکه یکشون مثل من که گفتم مادرم بدنیا آورده منو ، مادر داره ، نه جفتشم مادر داره و هرکدومشم مادر خودشونو دارن .
ولی مسیح با مسیحی فرق داره ، مسیحی پیرو یا بقول ما شیعه ی مسیحه .
یعنی چی ؟ یعنی فقط نمیگه : ... ، اشهد ان میسحا عبده و رسوله ، ... .
و بعدشم : حی علی الصلاح ، ... .
بلکه مثل ما شهادت میده که جانشین یا نایب و خلیفه ی مسیحه ! (1) (2) ، اونم رو زمین و زیر آسمون تا چشم کار بکنه ! یا جانشین این در این میون ، یا نه فقط مثلا رو زمین ، و یا جانشین اینم در جایی از زمین ، ووو ! البته وقتی که مسیح رو زمین نباشه ! و مثلا رفته باشه آسمون ! البته رو صلیب نه ها !
یا یه جایی که مسیح گفته باشه ! حتی آسمون ، حتی زیر زمینم ، حتی دنیای دیگه هم ! و بعنوان مثال همون :"دنیای داخل" ! و یا ... ، که نهایتش صوتی تصویری اون باشه که اختلافی نوش نباشه ! البته ! اگه اختلافی در محل تولد ایندو هم نباشه ! بعبارت دیگه دنیای این دو ! تازه بر فرض اینکه تو دنیای قبلیم ، مثلا :"مسیحی نیستم" زوج :"مسیحی هستم"ی نداشته نباشه ، حتی در دنیای صوت ! چه رسه به دنیای تصویر !
که :"وقوع" ش قابل پیگیریه ! اگه :"لاوقوع"ی هم داشته باشه ! که دوتایی اومده باشن رو زمین و زاد و ولد کرده باشن ! حال کدوم مادر بچه هاس ؟ که بدنیا آوردشون ؟ بمونه !
زیرنویس :
1 – نقله که حضرت عیسی بن مریم علیه السلام با یکی از حواریون یا همراهشون داشتن میرفتن که رسیدن به آبی ، همراه ایشون پرسیدن حالا چیکار کنیم ؟ حضرت فرمودن بگو یا عیسی یا عیسی و دنبال من بیا و راه افتادن ، همراه ایشونم با گفتن یا عیسی یاعیسی دنبال ایشون افتادن ، کمی که رفته بودن ، همراه متوجه شد که آن حضرتم دارن یه چیزی میگن ، دقت کردن و دیدن که می گوید یا الله یا الله ، با خودش دادشت می گفت که خب چرا من نگم یا الله یا الله ؟ و همینکه یاعیسی یاعیسی گفتنو نگفت فرو رفت تو آب ، حضرت دستشو گرفت و گفت مگه نگفتم بگو یاعیسی یاعیسی ؟ قضیه رو گفت .
2 – تو یه نوشته ای در اینجا ، که یکی از دبیران محترم مجله ی اینجا هم اونو از میان تازه نوشته ها برگزیده بود ، منتها با عنوان دیگه ای ، به نام :"خطبه ای قابل تامل " ، گفتم که دعوت شده بودم به نماز جمعه ای که در نزدیکیای نماز جمعه ی تهران برپا ! شده بود و خطیب در خطبه گفت یعنی چی اشهد ان علیا ولی الله !؟ و پرسید : آیا علی هم شهادت داده به ولی الله بودنش !؟ یا من در آوردی پیروان ایشونه !؟
خب ، نخواستم پاشم نماز ظهرمو بخونم و یا ... ، صبر کردم تا خطبه ی داخلی و خارجیشو و همینطور دورکعت نمازو تموم کرد و رفتیم ، با دعوت کننده ام ، خدمتشون که پس از سلام علیک فورا جویای حال ابوی شد و فکر کرد اومدیم دیدنشون که پرسیدم آیا پیامبر شهادت (1) داده به بنده خدا و رسولش بودن ؟ که گرفت می خوام چی بگم و گفت سر نهار صحبت می کنیم ، که ... ، آخه سابقه ی از این بحثا رو خدا بیا مرز باهام داشت ! وقتی که مهمون پدر خدا بیامرزم بود .
3 – قبلا به نقل از استاد شهید گفتم که این شهادتین ، فرق داره با مثلا شهادت دادن در دادگاه یا محکمه ای که به شهادت شاهد مطلبی دستگیر بشه ، استاد شهید این شهادت ها رو درک یا دریافت معنی می کنن ، مثلا دریافت کرده ام که نیست خدایی جز خدا ، اوم نه به معنی اینکه خودش اومده ، به این دنیا و دنیای دیگه هم ! ووو ، مثل آدمی که بدنیا اومده باشه ! از دنیایی دیگه ، ووو ، نه مثل من که گفتم مادرم بدنیا آورده منمو ، و برام جالبه اگه یکی پیدا بشه که مثل من بدنیا نیومده باشه ! و شاهد بدنیا اومدنشم باشه ! آخه منکه یادم نمیاد بدنیا اومدنمو ! البته :"به تعبیر معروف" نخوردم نون گندم ، ولی بچشم خورده بدنیا آوردن مادری ، مثلا زایمان حیوانی ماده ای رو ، یا بعد زایمان مادری صدای گریه ی بچه ای رو که بگوشم خورده و بعدم خودش بچشم .
یا بره دنیایی دیگه ، حالا چه در این دنیا ! و چه خارج از این دنیا ! و تازه به شهادت ما ! و اونم با مثلا یا عیسی یا عیسی گفتن ! چه رسه به اینکه با یاهمراه یاهمراه عیسی گفتن ما هم باشه ! ووو ، اونم به دنیای خارج ! خارج از ما ! دنیای ما ! که نهایتشم دنیای دیدنی چشم ، شنیدنی گوش ، ووو باشه ! و ورد زبونشونم یاحس یاحس نباشه ! بلکه یکی یا بینایی یا بینایی و یکی دیگه هم یاشنوایی یاشنوایی باشه !
نه بینا و شنوای دنیای خارج ، بیرون و بقولی واقعی ! نه مجازیش ! فانتزیش ! ووو ، و ذهنیش مثلا ! حالا آیا :"مسیحی" ش !؟ یا دینیش !؟ و یا اسلامیشم !؟ بمونه !