دنیای اندیشه (2) :
سلام علیکم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ، ... ، هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى یسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ . (1)
امروز برا اینکه تعطیله (2) خونه نیستیم که از سر بیکاری (3) دست به قلم شدم براتون ، که خدا بخواد بحثو پیگیر باشم ، بحث دنیای اندیشه رو ، که گفتم به این معنا که به چی فکر می کنیم یا می اندیشیم ، که گفتم مثل اندیشه در قرآن یه معناشم مثل اندیشه در قرآنه ، یعنی از نعمت خدا دادی فکر یا اندیشه برخورداریم و به چیزی می اندیشیم که همه به اون میندیشن ! و :
لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا ... عَلَى جَبَلٍ لَرَأَیتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْیةِ اللَّهِ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یتَفَکَّرُونَ
چرا !؟ خب برا اینکه :
هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَیبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ ، ... .
خب الان به چی فکر می کردم !؟ به چیزی علاوه بر عالم پنهان و آشکارش !؟ به هرچی فکر می کردم و می کنم که خارج از اون نیست ! مگه اینکه بقولی ! مثل :"مافوق عالم وجود" ی که گفته شده ، گفته بشه مافوق عالم پنهان و آشکارم هست ! و مثلا پنهونم نیست برا مثلا اونی که گفته باشه : بربام هستی یا وجوده !
و به اون فکر می کنه یا میندیشه ! اونم بقول استاد شهید که بنقل از ایشون گفتم بعد یادآوری زاینده ی اون ، و بعبارت دیگه حشر ! یا بقولی که گفتم خارج کردنش از حافظه ، بایگانی و مثلا آرشیوش !
حالا چه بصورت دورقمی ایجاب و سلبی قدیمش ، و چه :"صفر یک" جدیدش در عصر حاضر ! عصر علم و دانش ! دونستن پنهان و آشکار !
تازه ! تنایی ! نه دوتایی ! و بدن هیچ وجه تمایزی از هم ! در دونستن ! بلکه :
هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ ... !
حالا :
رحمان رحیم بودنشم بمونه !
به کی !؟ برا کی !؟ به معنی موضوع بحثو میگم ! نه مثل اندیشه در قرآن به معنی داشتن نعمت اندیشه ای و :
فَبِأَی آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ !؟
زیرنویس :
1 – در باره ی این سوره گفته شده که برای دوره ی آخرالزمان نازل شده ، حالا آخرالزمان یعنی چه ؟ یکی از معانی اون ، بلکه معنی اولی اون که از خود کلمه یا واژه ی آخرالزمان ، بعبارت دیگه به معنی کلمه ی آخرالزمان دریافت میشه یعنی آخر زمان ، و حالا آخرم که به معنی دیگر معنی بده میشه دیگر زمان ، یعنی این زمانی که هست و بوده بعدش .
ناگفته نمونه اینی که گفتم در باره سه آیه ی آخر این سوره گفته شده ، شایدم در باره ی هفت آیه ی آخرش گفته شده باشه ،بعنوان مثال صاحب تفسیر شریف المیزان هفت آیه ی آخر این سوره رو برجسته کرده .
نکته ی دیگه ای که می خوام در باره این سوره بگم اینه که کلمه یا واژه ی :"دولت" ، که امروز بمناسبت :"تحلیف" اون تعطیل رسمی اعلام شده ، بصورت :"دولة" یه بار و اونم در این سوره اومده ، و در معنی اون گفته شده :
چیزى را گویند که در بین مردم متداول است و دست به دست مى گردد.
البته نه اینکه یه روز دست مثلا جمهوری خواه و یه روزم مثلا دست دمکراتاس ، و شایدم اگه مردم رای بدن همیشه دست یکی از این دو باشه مثلا !
چی !؟ خب اون :"چیز" دیگه ! کدوم چیز !؟ هرچی دیگه ! پنهون و آشکار دیگه !
برا کی !؟ خب برا همه دیگه ! البته برا مثلا صاحب دیدی دیدنی ، و همینطور حواس دیگه هم ، و خب برا صاحب دلیم متعلق به دل یا قلب دیگه !
خب برا صاحب ذکر ، فکر و عقل چی !؟ خب روشنه دیگه !
صاحب ایندو ! چی !؟ یعنی صاحب عضو ، حس و دل ، و ذکر ، فکر و عقل چی !؟ خب جفت شیشش دیگه ! و چه محشری میشه ! آخه صاحب تفسیر شریف المیزان گفته :
کلمه (حشر) به معناى بیرون کردن است اما نه بیرون کردن یک نفر، بلکه یک جمعیت ، و نه به اختیار، بلکه به اجبار.
حالا تازه این دنیایی اونه ! و دنیای دیگش بمونه ! مگه اینکه دنیا به آخر برسه ! و آخرالزمان بشه !
2 – که نه تنها تعطیل اعلام شده ! بلکه مهمونم دعوت شده !
3 – آخه صابکار جمعه که خواستیم بیایم گفت پول نداره !
یکی نیست بگه پول نداری چرا مهمون ! ببخشین ! چرا ویلا درست می کنی و اونم تو روستا ! و تازه نماشم نما رومی می زنی ! اونم برا مثلا تابستون که از تهران بیایی و مثلا تو استخرش آبتنی کنی ، و ...
میگم خوبه دیروز امروز مهمون نیومد خونه ی ما ! اونوقت می خواستیم جلوش چی بذاریم و ازش پذیرایی کنیم !؟
یعنی داشتم به این فکر می کردم یا می اندیشیدم که دست به قلم شدم که بگم خدایا ببخش ! چراکه مهمون حبیب توس و روزیشم با خودش میاره !