سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

سلام علیکم

پاسخ پرسش :

فکر می کنم پیش از پرسشی که یکی از عزیزان مطرح فرمودند ، البته پرسش دوم ایشان ، هرچند بنده فرقی بین این پرسش و پرسش اولشان نمی بینم !؟ بله پیش از این یادآور شده باشم که بقول آقا امام حسین علیه السلام : خدا خود صمد را معنی کرده اند ، وگرنه بقول این عزیزمان که پرسیده اند صمد یعنی چه ؟ معنی صمد بعد از این هم پوشیده می ماند .

معنی صمد هم یعنی : لم یلد ولم یولد ، ولم یکن له کفوا احد .

خب ، عزیز پرسشگر ما در آخرین نوشته ی خود گویا خواسته اند که احد را معنی کنیم ، بعبارت دیگر نقل سخن فرموده اند از صمد به احد ، که احد هم یعنی صمد !؟ چراکه فرمود : قل هو الله احد ، و در نازلتر فرمود : الله الصمد .

این خوبست ؟! یعنی به همین منوال که پیش برویم فکر می کنم داریم کم کم می رسیم به پرسش بنده از ایشان ، یعنی همان که : هو الله احد !؟

جای امیدواری هم هست ؟! چراکه ایشان در فرمایش اخیر نه تنها با سخنی محکمتر هم به آن نزدیک شده اند ، بلکه مثل مرحوم علامه کلمه ی کلیدشان هم ماست ، من خودشان را عرض می کنم که به زبان آورده اند و مثل مرحوم علامه هم در نقطه ی آغاز سخن !؟ ببینید :

if.coo.ir (دوشنبه 18/9/1387 ساعتِ 2:55 صبح )

بنام خدا
ما در دنیای دو رقمی هم وقتی از یکی از دو رقم حرف می زنیم؛ دقیقا از همان یکی حرف می زنیم نه از دومی. و به سخن محکمتر اینکه از هر دو تا حرف نمی زنیم. پس وقتی از یکی از دو رقم حرف می زنیم؛ سخن ما یکتا می شود. اما این یکی بودن کلی نیست. یکی بودن جزیی است.
یکی بودن جزیی؛ به یکتایی منجر نمی شود. بلکه در دنیای کثیر هم -یعنی دنیای بی نهایت رقمی- باز این یکی یکی ی جزیی برقرار است. و البته ارزشی ندارد.
اینکه شما بگویید وقتی از وجود حرف می زنیم ؛ فقط از وجود حرف می زنیم پس دنیایمان یکتاست؛ به هیچ عنوان ورود به دنیای یک رقمی نیست. بلکه شما هنوز در دنیای دو رقمی هستید.
شما هنوز دنیای یک رقمی را برای من تعریف نکرده اید. اگر توانستید چنین دنیایی را تعریف کنید؛ صمد را تعریف کرده اید.
منظور من صمد است. نه واحد را . نه یک را.
این درست است که وجود و عدم هر دو تعریف های شخصی ما هستند. یعنی اصلا عدم وجود ندارد که بخواهیم تعریفش کنیم. بلکه ما برای آنکه وجود را تعریف کنیم؛ عدم را تعریف می کنیم. و برای همین هم فلاسفه به ذات خدای متعال می گویند؛ واجب الوجود. یعنی خدا را با دنیای همیشه واجد -همیشه وجود داشته- تعریف میکنند.
مثلا می گویند صفت رحمن از صفات وجوبی است. و صفت ظالم از صفات سلبی خدا است.
همین طور در دنیای صفر و یک که متعلق به دنیای کامپیوتر است - و شما به اشتباه آن را متعلق به دنیای ریاضیات می گویید -هم همین وجود و عدم عینا تکرار می شود.
اگر بخواهید بگویید دنیا چطور وجود پیدا کرده است؛ سخن وجود و عدم درست است.
 اگر بخواهید خدا را با منطق وجود و عدم ثابت کنید؛ باز هم سخن شما درست است.
 اما اگر بخواهید خدا را توضیح دهید؛ هرگز به درد نمی خورد.

حال آنکه سوره توحید در توضیح خود خدای متعال است. و این است که شما در هیچ تفسیری نمی توانید سخنی پیدا کنید که توضیح قابل قبولی درباره این سوره گفته باشد.
سوره توحید قرن هاست همجنان تفسیر نشده باقی مانده است. و من مانده ام که چرا اصحاب رسول الله سوال بجایی از حضرتش نکرده اند تا به این پرسش ها پاسخ داده شود.
صمد ؛ قرن هاست تعریف نشده باقی مانده است. قرن ها.
نمی توان احد را توضیح داد. و شما حتما می دانید که احد با واحد فرق دارد. اگر گفته می شد؛ الله واحد. این فهمیدنی بود. اما وقتی می گوید : الله احد. یعنی فهمیدنش به این سادگی ها نیست.
و اگر شما توانستید دنیای یک رقمی را توضیح بدهید؛ این مشکل را گشوده اید.
و هنوز توضیح نداده اید.


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :270
بازدید دیروز :128
کل بازدید : 1342631
کل یاداشته ها : 1761


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ