دورهمی من پایانی پنج :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... .
سلام علیکم ، جمعه شب دهم بهمن هزار و سیصد و نود و نه هجری شمسی شما بخیر .
... ، إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ ، وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیلَةُ الْقَدْرِ ؟ لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ، ... .
بازم فرصت چندانی ندارم (الف) و باز این مانع نمیشه که یکی دو نکته رو از بقولی :"اتوبان" (ب) تلویزیون نگم .
خب ! استاد شهید مرتضی مطهری ، در آثار بدون استثناء خوبشون دارن که در هرعلمی ، منجمله دانش :"سیاسی" که بقولی این :
ج.ا
برا خودش :"ابرقدرت"یه ! ولو اینکه تو دانش مثلا :"سیاست اقتصادی" م "ابرقدرت" نشده باشه ، دو کار انجام میشه ، البته بقول ایشون بعد ابداع معلم ثانی .
و بعبارتی :"گام اول"ش معرفته ، و :"گام دوم"شم حجّت .
حالا بمونه که آیا ایندو هم بقول مثلا دانش ریاضی :"سومی" دارن و آندو زیرمجموعه ی اینن !؟ یا بقول پیامبر صل الله علیه و اله وسلم یکی از ایندو :"امام" دیگریست !؟
ولی ! نازله هرکدوم از ایندو باشه ، برا مثلا گوشی ، مثل نمایش :"کوانتومی" تلویزون ، گوش میبره بالا ! که شنیده میشه ، حالا بالاترش بمونه ! که بستگی داره به افق اعلای گوینده ! که از کجا پایین اومده که به گوش شنوده رسیده !
والسلام و شب بخیر .
-------------------------
زیرنویس :
الف :
آخه خیلی وقته که "اتوبان" بقول بومی شدش :"رایانه"ام خرابه و نه تنها قدرت خرید نوشو پیدا نکرده ام ، بلکه قدرت تعمیرشم دست نداده ! و امشبم یه ساعت به اصطلاح کامپیوتر یکی رو قرض گرفتم .
ب :
سخنرانی امروز بعد از ظهر برادر حسن رحیم پور اذغدی ، که از اتوبان شبکه دانایی تلویزیون پخش شد .
من از اولش ندیدم و گوش ندادم ، وقتی اهل خونه مشغول کار دیگه ای بودن و تلویزیون برا خودش داشت نشون میداد ، زدم شبکه یک ، دو ، سه که نفت مسجد سلیمان تا دقیقه پنجاه و نه یکی جلو بود ، بعدش چهار .
سخنرانی زنده که نبود ، ولی مال امسال بود ، آخه حرف از انتخابات آمریکا هم توش زده شد .
چشم مثلا وزارت بهداشت دور ، حالا کاری ندارم به مستمعین که در کنار هم رو صندلی ها نشسته بودن و من ندیدم که یکیم ماسک زده باشه ! از گزارشگر تلویزیونم و پیر و :"جوان"شم خبری نبود ، خب شاید رفته بودن مثلا :"جمعه بازار"ی ! و یا ... .
ولی ! وقتی سخنران حرف میزد ، آیا فقط گوش مستمعان :"نازل"ه بود !؟ و گویندگانی "نازل"ه نبودن ! حتی اگه سخنرانی بگه :"من" حرف می زنم ! چراکه خب کدوم "من" !؟
نه من مثلا نظام (پ) ! منظورم من مثلا شنونده ی حرفی که شنیده ! یا مثلا بقول سخنران دیده که مثلا آمریکا چه کرده تا حالا یا بازم بقول سخنران تا :
الان
راستی ! این :"الان" یعنی چی !؟ که مثل :
زمان امام
نیست !؟ که مثلا به بلند مرتبه ی شوروی سابق ! سلام که نداد ، دستم نداد ، دستشم زد کمرش و بلند شد رفت و بدون خدا حافظیم ، ولی "الان" ... ، خب الان چی !؟ آیا یعنی الان زمان :
امام
نیست و زمانی :"حاجی" فرنگیاس !؟
الهی ... یا محمد یاعلی یا علی یا محمد ... یا صاحب الزمان ... !
پ :
مراجعه شود به نوشته ی قبلی ! و درخدمت نظام بودن ، مثل اتوبان صدا و سیما ! مثل روزنامه :"جرثومه"ای و مثلا اتوبان :"یاداشت روز" برای سخنرانی بعضیا !
حالا بمونه که علیرغم نمایش فیزیکی :"کوانتومی" تلویزیون ، وقتی سخنشونم نازل میشه گوش شنونده هم نازل بشه ! خودشم :
فداکار
انه ! و : در خدمت ... !