خانه ی دوم :
... , اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ ، ... .
اشاره :
می خوام اشاره ای داشته باشم به درسهایی از قرآن شب جمعه ی گذشته ، که از شبکه یک سیمای این :
ج.ا
پخش شد و خدا مدرسشو حفظ کنه که با اون سن و سال زحمتشو کشیدن .
ایشون چهار خونه رو خونه ی خودمون دونستن .
خب ، مسجد کوفه و کربلا قسمت من شده و مونده که مکه و مدینه هم قسمت بشه إن شاءالله .
ولی من آرزو دارم که نمازی در مسجد محل سکونتم بخونم !
البته نه بعنوان امام جماعت یا بعبارتی دیگه ، همونطور که در نوشته ی قبلی گفته شد ، بعنوان :
پدر دوم
بلکه بعنوان پدر خانواده ای در محل سکونتم ، پشت سر پدر محل سکونتم .
خب ، این از خانه ی دوم من .
خب ، شنیدن که گفته شده ، در زبان دانش شیرین ریاضی ، که ما دوتا خونه داریم ، یکی موقت و یکیم دائم ؟
بعبارت دیگه حافظه ی موقت و دائم ؟
حالا بمونه که شبیه ساز ما ، یعنی کامپیوتر یا رایانه این دو رو داره ؟ یا ما شبیه اونیم ؟
فعلا کاریم به ندارم که مثلا ما هم مثل اون چه چیزی رو حفظ می کنیم ؟ آخه اون که روشنه داده بهش !
بشرح ایضا حفظ کردنش !
هوش ! حواسشم بماند , این روزا و در این :
ج.ا
هم ، که مقلد غربه و اجتهادیم که داشته باشه بقول باب دانش نفعی برای نداره ، چراکه علم یا دانشم گفته شده :
دوتاس
ولاینفع المسموع اذا لم یکن المطبوع .