اندیشه ی نو (12) پیشگفتار قسمت پایانی :
سلام علیکم
گفتیم که محل بحثمان آنجاست که وقتی مثلا چشم ما می افتد به چیزی آیا ما و حتی چشم ما حرفی جز این ندارد که فقط متاثر از آن چیزی شود که به آن افتاده ؟
و به نقل از منطقیون چه قدیم و جدیدش تا کنون گفتیم که ایشان می گویند چرا حرف داریم و آنهم فقط همین تاثیر پذیری مثلا چشم ما نیست و آن حرفی هم که ما داریم شکلی از مثبت و منفی یا منفی و مثبت است به تعبیرات مختلف مثل مثلا ایجاب و سلبی که در منطق قدیم گفته می شود و مثلا صفر یکی که در منطق جدید می گویند .
و این را هم گفتیم که جنین نیست که مثلا مرحوم علامه با تحقیق در زمینه به آن رسیده باشند که وقتی مثلا چشم ما افتاد به یک چیزی و برای بار دوم هم افتاد به چیز دیگری و در مقام مقایسه کشف شده باشد که با مقایسه ی اولی با خودش و همینطور دومی با خودش یک رابطه ی مثبت در این بین بوده باشد و وقتی هم که اولی را با دومی یا دومی را با اولی مقایسه کرده باشیم رابطه ای منفی در کار بوده باشد و ما !؟ تازه متوجه آن شده باشیم .
چراکه به نقل از مرحوم مطهری در توضیح فرمایش مرحوم علامه دیدیم که برای مقایسه ما یک پیشگفتاری داریم نه اینکه کاشف بعمل آمده باشد که داشتیم .
یعنی هم منطق قدیم و هم جدیدش بنا را از اول بر این پیشگفتار گذاشته اند .
در ثانی این را عرض کردم که مثلا ایشان نه تنها چنین بنا نهاده اند بلکه برای ما !؟ هم حرف دارند و این هم چنین نیست که خب مثلا چشم ما افتاد و بعدش هم دیدیم و مکشوف شد حسی بنام بینایی ووو که ما هم گام بگام با ایشان دریابیم که ما یعنی چه ؟ بلکه بعد حس چیزی بنام تجرید از حس را پیش کشیده اند و بعد هم کار به بایگانی ختم شده یعنی ما = بایگانی ، که در منطق جدید از همان ابتدا ما = بایگانی یا حافظه گرفته شده و بعدهم تعریفش کرده اند به صفر یک .
یعنی بعد حس آیا ما دل یا قلب داریم ؟ یا حس ما همان دل ماست ؟ آیا فکر یا اندیشه داریم ؟ و فرقش با حس و دل ما چیست و در میان چکاره است ؟ همینطور عقل یا خردمان و تمیز اینهم از آندیگر ؟ ووو
پس فقط حرف در این نیست که حرفی بعنوان پیشگفتار به ما نسبت داده می شود بلکه ما !؟ را از طرف ما !؟ تعریف می کنند آنهم آنطوریکه عرض شد !؟
خب گیریم حرف همانست که ایشان می فرمایند ، حالا در مقابل از ما چه انتظاری می رود ؟ آیا می خواهند بپذیریم ؟! یا نمی خواهندی هم طبق پیشگفتارشان دارند ؟! و همچنین بر همان وزن عدم پذیرش ؟! چراکه خواست ایشان دو حالت دارد چه بشکل مثبت و منفی و چه منفی و مثبت جدیدش ؟! حالا بماند دوحالت داشتن آنکه مثلا چشمش به این فرمایشات بیفتد ! چراکه بنا براین نیست که فقط بیفتد !؟ نیفتد چی ؟ رقم دیگرش چی ؟ و اصلا هردوی ایندو چی ؟ چراکه چی تعریف شده به مثبت و منفی و یا منفی و مثبت جدیدش !؟
پس می بینید که شما عزیزان هم مثل بنده در مقابل این فرمایشات که در حوزه و دانشگاه ما هم می فرمایند حتی مانده اید که مثلا چشمتان به آنها بیفتد یا نیفتد !
حالا بماند که از غرب شرق اینهمه فرمایشاتی که وارد می شود و ما هم در بست چی ؟ بله فقط می پذیریم ! وای بسا که در این بمباران اطلاعات به همه ی آنها هم چشم ما نیفتد فقط ! و دور از چشم ما وارد شده باشد فقط !
آنوقت با فقط ! این اطلاعات تو خود بخوان حدیث مفصل کارشناسان ، متخصصان ووو ی ما را که برای ما کارشناسی هم می فرمایند و ما هم قبول فقط !