سلام علیکم
یا ابوالفضل !
ضمن عرض تسلیت بمناسبت اربعین حسینی بازم عرض کنم که شکر خدا زنده ایم و نشان به همان نشانی که نه تنها در مقابل مثلا شبکه کردنمان که مدیر پارسی بلاگمان دارند ، بلکه در مقابل فقر زدایی دولت دهم هم سکوتی نداریم که علامت رضا بحساب آید .
چراکه دیدیم درمقابل فرمایش مرحوم علامه هم بی پرسش نیستیم ، چراکه از ایشان بعنوان صاحب تفسیر المیزان هم پرسشی داریم که قرآن مطرح کرده .
یعنی چنین نیست که اگر مثلا مقام معظم رهبری هم توصیه ای داشته باشند مثل مثلا تولید علم ، تولید فکر ووو ، مثلا همین که از آن به عنوان الگوی پیشرفت بومی و دینی نام برده شود ، مثل شبکه سازی مدیرمان باشد که از ایشان نپرسیم مقصود شما از این شبکه که فرمودید یعنی چه ؟ چراکه به نظر نمی آید مقصودتان الگوی غربی آن نباشد و آرزویتان یک چیزی مثل مثلا این چیه گوگل داشتنمان نباشد ؟
بله شاید اگر مثلا حضرت امام بفرمایند به جمهوری اسلامی رای بدهید ما رای داده باشیم ولی مانعی ندارد که اگر بعدش مثلا فرمودند : دمکراسی یک حرف فرنگیست ، خب جمهوری هم که یک حرف خارجیست برایمان مسئله می شود که چرا فرمودند به آن رای بدهیم ؟
پس چنین نیست که اگر مثلا مدیر پارسی بلاگمان در آرزوی داشتن شبکه باشد ما هم چنین آمالی داشته باشیم ، بلکه از ایشان هم نخستین پرسشمان همان خواهد بود که قرآن یادمان داده .
چراکه همانطور که بقول شهید مطهری در مقایسه ی سیدجمال و اقبال فرموده اند : فرهنگ اولی ما که فرهنگ غربی نیست ، که چشم انداز ما مثلا شکل غربی حکومت باشد و در ثانی اسلامی هم باشد ، یا مثلا اول غرب را پیشرفته بدانیم و بعد دنبال مدل بومی و دینی آن باشیم ووو ، پس کافیست از مدیرمان بپرسیم که مقصودشان از شبکه چیست ؟ که فرمودند : مقصود از این چیه نت یا نتورک و یا شبکه یعنی : اتصال رایانه ها به یکدیگر و تبادل اطلاعات و پردازش .
که متاسفانه دیدیم مقصودشان اتصال ما به غرب است !؟ و نخستین پرسش ما هم از ایشان اینست که : ... ، أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى ؟ ... ، یعنی آیا نمی دانند که ما هم می بینیم !؟ و دیدن در انحصار ایشان نیست ؟!
اجازه بفرمایید در این فرصت بمناسبت اربعین حسینی !؟ یک خاطره برایتان بگویم و ادامه ی بحث را بگذاریم برایم فرصتی دیگر ان شاءالله تعالی ، چراکه این تازه حلاوت زندگی با معرفت است که عرض شد ، با اینکه بنده ندیدم خدا در کتابش احدی را بی معرفت مخاطب قرار داده باشد در حالیکه مخاطبی با عقل و همچنین فکر این چیه آکبند داریم و متاسفانه دریغ از یک پرسش معرفتی ! هم از مثلا مدیرمان که این شبکه که فرمودند یعنی چه ؟ حالا پیگیری علمی بماند که حیات علمی مزه ای دیگر دارد ، آنجا را عرض می کنم که دستاورد چشم و گوش و دیگر اعضای حسی و جامع حواس هم پس از سپردن به حافظه می باشد ، که بشر تاکنون یعنی با تمام ادعایش در علم و دانش و پیشرفت در حسرت کشف آنست و گفتیم آخرین حرفش همان حرف باستانی یونانی آنست منتها بجای ایجاب و سلب قدیم صفر یک می گوید حفظ می کنیم و لابد قانون یادآوریش هم همین منطق است یا فازی جدیدش ! و بعدش هم قانون فکر که بقول قرآن بعد ذکر یا یادآوری است که وارث معارف عباد صالح هستند که رویش فکر می کنند و بعد هم حکم ، خلاصه زندگی علمی مزه ای دیگر دارد و تا نچشی ندانی !
بله ، یک روزی با پاره ی تنم شهید احمد رضالو داشتیم سخنان حضرت امام را از تلویزیون گوش می کردیم که پرسید : این مافوق عالم وجود که امام فرمود یعنی چه ؟
گفتم بگذار سخنان ایشان را فعلا گوش کنیم و از دست ندهیم بعد می گویم .
بعد هم در مقابل پیگیری او گفتم می شود بعد بگویم ؟ گفت باشه ، و از او خواستم با من به جایی بیاید که با چند تا از دوستان قرار داشتیم ، در نزد دوستان پرسش او را مطرح کردم منتها نگفتم کی گفته این حرف را ، همگی گفتند معنی ندارد ، مافوق عالم وجود را عرض می کنم ، پس از اظهار نظرشان گوینده ی حرف را نام بردم ، یکباره همه تغییر نظر دادند و به نحوی توجیهش کردند .
مثلا باید ببینیم منظور حضرت امام چه بوده ؟ یا مثلا ماقبل و مابعد این حرف چه بوده ؟ و یا ... ؟ خلاصه اینکه چون امام فرموده زیر سوال نمی توان برد ، در حالیکه من هنوز در چهره ی آن خدا بیامرز داشتم می دیدم که می خواست بداند مافوق عالم وجود یعنی چه ؟ نه اینکه خدای نکرده امام را ببرد زیر سوال .
این را برای این عرض کردم که ما هم می خواهیم ببینیم این شبکه که مدیرمان فرمودند یعنی چه نه اینکه حتی غرب را هم بخواهیم ببریم زیر سوال چه رسد به مدیر عزیز و گرامیمان .
بعلاوه ، ما یکبار دود نطق یونان باستان به چشممان رفته ، آنهم با چشمهایی مثل چشم معلم ثانی و شیخ الرییس ها ! و دود صفر یک جدیدش هم که هنوز از چشم نرفته روش فازیش را راه انداخته ، آنهم با دست یک ایرانی ! آنهم نه فقط در باب معرفت و شناخت ، بلکه برای زندگی علمی و بعبارت دیگر همان : " پردازش " اطلاعات هم مدیرمان در تعریف شبکه داشتند .
خب اگر قرار باشد ما مثل آنها ببینیم و بعد هم مثل آنها به آن بپردازیم حرفی نیست !؟ چراکه : ما هم بشری مثل ایشانیم ، ولی گویا قرار نیست ایشان مثل ما ببینند و بعد هم به آن بپردازند ؟! در حالیکه : ایشان هم بشری مثل ما هستند ! مگراینکه مثلا دیدن در انحصار ایشان باشد مثل مثلا علم یا دانش که گویا در انحصار ایشانست !؟ در حالیکه ما می دانیم که می بینیم ، بلکه بقول قرآن : می دانیم هم که می دانند ما می بینیم ، فقط کافیست که به این فکر کنند یا بعبارت دیگر بپردازند ! آخه حرف از : " پردازش " که آمده در تعریف شبکه !؟ که فرمودند : مقصود از این چیه نت یا نتورک و یا شبکه یعنی : اتصال رایانه ها به یکدیگر و تبادل اطلاعات و پردازش .
تا فرصتی دیگر فعلا خدا نگهدار
-----------------------------------------
بعد از تالیف بقول یکی از دوستان نقاد :
باز هم این نوشته را بنده زاده برایتان ارسال می کند ، یعنی هنوز اتصال ما از خانه برایمان مقدور نشده ، یعنی از اظهار نظرات شما خبر ندارم و امیدوارم که بنده زاده برایم یاداشت کند بیاورد تا بهره مند شوم .