ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات و هفته ای پربار تر برای شما عزیزان عرض شود که در معرفی موضوع بحث گفتیم که ما اطلاعاتی داریم مثل آنچه که مثلا پس از افتادن چشم ما به تابش خورشید که بعنوان مثال گفته شد اتفاق افتاده و می افتد ، بنا براین نه تنها منحصر به اطلاعاتی از جهان خارج نیست که یکی از اعضای حسی ما ، بعنوان مثال چشم بر آن افتاده باشد ، و این رشته هم سر دراز داشته باشد ، هم از سر نخستین ارتباط ما با جهان خارج ، و هم همانطور که در توجیه نطق منطق قدیم و جدیدش گفته شد در جهت جامع ترین اطلاعاتی که ما از جهان خارج خواهیم داشت ، بلکه شامل نخستین اطلاعات ما از خودمان شده و همچنین شامل جامع ترین آن نیز خواهد شد .
بنابراین بعنوان مثال اطلاعات به اصطلاح مدرسه ای ، ولو با آموزه های دینی ، حتی بعنوان خود شناسی هم ضمن اینکه مثل دیدنی و شنیدنی ما از جهان خارج است ، با اطلاعات موضوع بحث ما فرق دارد .
در معرفی این اطلاعات هرچند که گفتیم این اطلاعات از نخستین اطلاعات بدست آمده تا جامع ترینش که بدست آید ، و این هم گفته شود که هر این چیه : "فازی" از آن جامع اطلاعات بدست آمده و زیرمجموعه ی اطلاعات جامع تریست ، درهر حالش حکایت از داده ای دارد که گفتیم : داده آنست که بدست گیرنده اش رسیده باشد .
یعنی فقط مثلا تابش خورشید کافی نیست برای بدست آوردن اطلاعاتی از آن ، بلکه چشمی هم لازم است برای افتادنش به آن ، و در این مثال ما فقط از تابنده و تابشی از آن مطلع نمی شویم ، چراکه داشتن چشم یا مطلع شده را نمی توان نادیده گرفت ! حالا مطلع جامع تر یعنی حس بینایی و دیدنش آنهم پس از بستن چشم از تابش خورشید !؟ ووو بماند .
نا گفته نماند که اطلاعاتی که از ما به ما داده می شود ، حالا چه بعنوان مثلا خودشناسی ، یا روانشناسی و یا تحت هر عنوان دیگری ، صرف نظر از اینکه چقدر بیانگر ما باشد ؟ بیانگرش چه انتظاری از ما داشته باشد ؟ ووو ؟ باز نیاز به داشتن چشم یا گوشی برای خواندن و شنیدنش دارد ، و همانطورکه گفتیم حالا اطلاعاتی مثلا از حواس وووی ما بماند .
مگر اینکه قرار نباشد از گیرنده پرسیده شود : چرا اطلاعات داده شده را ندیده می گیرد ؟ البته هیچ دانش آموزی ابتدایی هم نادیده نمی گیرد که اطلاعاتش پایه ی اطلاعات جامع تر قرار داده می شود ، مثل همان کلمه ی کلید ی که برای آغاز تدریس از زبان دانش آموز ابتدایی بیرون کشیده می شود که پیش از مدرسه در خانه به او داده شده و این کار در دوران تحصیل همچنان ادامه دارد و اطلاعات جامع تر بر اساس اطلاعات قبلی داده می شود ، چه رسد به طلبه ی حوزوی و دانشجوی دانشگاهی .
منتها مسئله این است که آیا دانش آموز ابتدایی هم نپرسیده و نخواهد پرسید که : بِأَی ذَنْبٍ قُتِلَتْ؟
که اطلاعات پایه اش چرا نادیده گرفته شده ؟ که مثلا بجای گرفتن اطلاعات جامع تر ، اطلاعات داده شده را به فراموشی بسپارد و برای بار دیگر چشم و گوش را بسپارد برای گرفتن اطلاعاتی دیگر !؟ چرا بناست دستکم دو رقمی بگیرد ؟!