سلام علیکم

عید قربان ، البته به افق ایران ، را تبریک عرض می کنیم ، خوش بحال زیارت کنندگان خانه ی خدا ، ما که اندر خم زیارت خانه ی خود هستیم هنوز که در بحث قبلی رسیدیم به فکر و اندیشه و قصد زیارت عقل و خرد را داریم و ان شاءالله تا عید غدیر بتوانیم برگردیم به خانه خود !

خانه ای که حتی بعنوان متفکر انقلاب هم فرموده اند فاقد آنیم ، چه رسد به دانشمندی مثل راسل انگلیسی که گفته باشن خانه مانه نداریم ، اصلا چیزی نداریم !

چند وقت پیش یکی از روزنامه ما ، بعد بده بستانی گفت : چی دادیم چی گرفتیم ؟

امروز یاد اون افتادیم ، آخه حضرت بینایی چشم و چراغش را داد که حضرت بینایی شد و امام مردم ، ما چی دادیم که علم و دانش گرفتیم ؟ که دین گرفتیم ! که علم و دانش برایمان پیدا شد ؟ که دین پیدا شد !

سرو کله ی علما و دانشمندان وقتی پیدا می شود که ما بخوایم کاری بکنیم و ایشونم بخوان همون کارو بکنن ، خب حالا ما ، یعنی باهم ، دوتایی یه کارو که بخوایم انجام بدیم بحرف کی باشه ؟ آیا فقط بحرف یکی از ما ؟

آخه مقصد که دانستن نیست فقط ، بعلاوه علما و دانشمندان که فقط به دونستن ما از اونا رضایت نمی دن ! خصوصا عالم و دانشمند دین ، دانشمندان دیگر علوم نهایتش مارو جریمه می کنن ، مثل پلیس راهنمایی و رانندگی ، که قوانین علمی اونا رو رعایت نکرده باشیم ، ولی علما و دانشمندان دین ما رو از دین خارج می دونن و حالا بیا و باقالی بار کن !

امروزه بعد انقلاب در ایران که همون عدم رعایت قوانین پلیس هم بعید نیست به محارب و مفسد فی الاض ووو بکشه و ...

پس ما با علما و دانشمندان مشکل عملی و کاری داریم ، وگرنه هرچه میخواهد دل تنگشان بگویند ، مثلا : چرا دین ندارم ؟ ومثلا مسیحی نیستم ، و ادیان من درآوردی دیگر و بعدشم بگن خدا یا مجموعه ی جامعه که نداریم ، نداریم یک و نابش را هم داریم ! ووو ، منجمله فاقد ذهن ، حافظه ووو هستیم و ...

پس مسئله پیدایش کارگر است ! و کارگرم فقط ایشون ! و ما ( بدون ایشون ) بیکار ! بیکار که نه ، از قضا کارگر ، منتها کارگر ایشون ، ایشون کارفرما و ما هم پیمانکار ! موضوع قرار داد کاری چی ؟ ساختمان ! خانه ! کدوم خونه ؟ همون خونه ای که نداریم ، فاقدش هستم !

حالا بیا پیدا کن پرتقال فروشو ! زائر خونه رو ! اونم خونه ی خدا !

حاج آقا ، حاج خانوم ، از کجا مشرف شدین ؟ عیدتون مبارک ! کدوم خونه را قربونی کردی که زیارت خونه ی خدا نصیبت شد ؟ چشم و چراغتو ؟ یا حس ، قلب ، حفظ ، یاد ، فکر و عقلتو ؟ دادی و دین گرفتی ؟ چی دادی ؟ که دین داری ؟ که دین برات پیدا شد ؟

بگذریم و برویم حج آخر و عید غدیرش ...

کجا رسیده بودیم در بحث قبلی ؟ مظلوم علی ! مظلوم حسن بن علی ! مظلوم حسین بن علی ! مهجور علی ! 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ ، وَالْیوْمِ الْمَوْعُودِ ، وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ ، ... .