سلام علیکم .
بسم الله الرحمن الرحیم ، قل هو ( قل ) الله ... .
در اظهار نظرات این چیه پست قبلی جناب دکتر غریب عزیز فرموده اند :
سلام .اولآ : ما وقتی اولین بار چشممان به چیزی می افتد چون خاطره ای نسبت به آن نداریم آن را یک سیاهی با ظاهر خاصش می بینیم و به ذهن می سپاریم.یا مثل یک عکس با تمام مشخصات قابل حس همراهش.یعنی با حس بینایی و همه ی حس های دیگرمان(بویایی/ شنوایی/لامسه/ یک تصویر در ذهن مان منعقد می شود.این یک تجربه ی ضبط شده است که در ذهن ما می ماند.
حالا سوال من :
آیاما قبل از اینکه چشممان به سیاهی بیفتد با هم متفاوتیم یا نه؟هردو یکسان می بینیم و یا اینکه من بنا به آفرینشم یا بهتر بگویم بنا به ژنتیک یا آنچه از خصوصیات اخلاقی و... به ارث برده ام طور دیگری آن سیاهی را می بینم و در ذهن آن را نگه می دارم؟
و در این رابطه صاد عزیز فرموده اند :
سلام علیکم .
در مورد مطلبی که جناب دکتر غریب گرامی فرموده اند عرض شود که فرق چندانی ندارد که بقول حضرت علامه طباطبا یی گفته شود که پس از افتادن چشم ما به سیاهی آنرادیده ایم و پس تجریدش از حس به بایگانی سپرده ایم یا بقول جناب دکتر گرامی بگوییم که :
ما وقتی اولین بار چشممان به چیزی می افتد چون خاطره ای نسبت به آن نداریم آن را یک سیاهی با ظاهر خاصش می بینیم و به ذهن می سپاریم.تا مثل یک عکس با تمام مشخصات قابل حس همراهش.یعنی با حس بینایی و همه ی حس های دیگرمان(بویایی/ شنوایی/لامسه/ یک تصویر در ذهن مان منعقد می شود.این یک تجربه ی ضبط شده است که در ذهن ما می ماند.
چراکه در هر دو صورت آنچه که چشم به آن افتاده به جایی سپرده شده ، حالا چه بقول یکی به مثلا حافظه یا بایگانی و چه بقول دیگر به مثلا ذهن بعنوان مثلا خاطره .
مسئله ی اصلی و اساسی اینست که آیا چشم ما ماقبلی دارد ؟ و فرقش با مابعدش چیست ؟
مثلا شهید مطهری اعلی الله مقامه می فرمایند که ما و بتبع چشم ما نیز فاقد مثلا ذهن و یا حافظه است ، و در ثانی بعد افتادن مثلا چشم به چیزی ذهن یا حافظه سازی صورت می گیرد .
نا گفته نماند که در فرمایشات ایشان دیده می شود که مابعد چشم و در ذهن سازی برنامه ای هم در کارست و این برنامه هم چیزی جز برنامه ی منطق ارسطویی نیست که نقطه ی آغازش با دو رقم ( صدق و کذب ) می باشد .
مثل دورقمی که در منطق ریاضی نقطه ی آغاز کار آنست یعنی دو رقم ( صفر یک ) .
این دو رقم در فرمایشات جناب دکتر هم دیده می شود مثلا آنجا که ( ذهنی خالی از خاطره دارند و با خاطره اش ) .
در مورد پرسش ایشان هم فکر نمی کنم مسئله تفاوت های فردی باشد در مثلا افتادن چشم ما به چیزی . البته چشم افراد بی تفاوت نیستند ، ولی مسئله افتادن چشم است به چیزی .
یعنی هریک از ما با هرچشمی که داشته باشیم می افتد به چیزی مثل مثلا همان سیاهی که حضرت علامه بعنوان مثال فرموده اند ویا جناب دکتر گرامی ، و مسئله همانطور که عرض شد ماقبل این کار چشم و مابعد کارش می باشد .
بااجازه فعلا خدانگهدار .
خب نظر شما چیست ؟
فعلا خدا نگهدار .