نوشته شده در عصر دوشنبه 15 اردیبهشت 1393

امروزم مثل دیروز:

بقول علما و دانشمندانی در قدیم، آفتاب که از طرفی در اومده، در طرف دیگر فرو میره، اینجا صبح از پشت دیوار هواخوری که بیرون اومده، مثل دیروز میره پشت دیواری که زندون زنها اون طرفه و دخترخونه اونجاس و نمی دونم الان داره چیکار میکنه، منکه نماز عصرو شکسته خوندم، مثل دیروز و هفته ی گذشته.

یا ایها الذین أمنوا لاتدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستانسوا و تسلمو اعلی اهلها ذالکم خیر لکم لعلکم تذکرون،...

آخه وقتی خانم صاحبخونه در زد و گفت با شما کار دارن، اونا یه مرد با لباس شخصی و یه خانم چادری بودن، پیدا شدن سر و کله ی سرکار نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران از پله ها بعد از بفرمایم به اون دو تا بود، وگرنه برای این دو هم نبود، اگر مامور بودن.

خب منو دختر خونه که با پای خودمون از خونه بیرون نیامدیم، و به دایره ی اجرای احکام و دادگاهی در شهر محل سکونتمون رفته باشیم، بعدشم به این شهر و زندونش، و قصد اقامت ده روزم کرده باشیم.

امروز که داشتم میرفتم سر کلاس درس فاکس واحد فرهنگی زندون، سر راه کتاب "نظریه ی سیاسی اسلامی/کشورداری" ی آقای مصباح یزدی رو، که از کتابخونه تو راهرو گرفته بودم تحویل دادم. یادداشت هایی از "جلسه ی سی و سوم" اون و "اسلام و مدل های گوناگون حکومتی"ش ورداشتم، مثلا در صفحه ی 143 "شبهه ی عدم ارائه ی طرح و راه کار حکومتی از سوی اسلام" رو مطرح کرده و برای رفع شبهه پرسش "آیا اسلام شکل حکومت دارد؟ یا بعهده ی مردم نهاده؟" و... فعلا با "مردم"ش کار دارم، حالا "مردم" شبهه انداز بمونه! ولی گویا"مردم" آمده در صورت مسئله هم، مثل "مردم" شبهه، دورقمیست! مثلا در آنجای کتاب که یکی از این دو "موظف" به پذیرش از خدا، پیامبر، جانشین پیامبر و و جانشین امامست، و "سرگردان" ! که با راهکار دیگر "مردم" کتاب از سرگردانی هم بدر میاد! فقط کافیست "مدل" آن "دیگر" را پذیرا باشد، مدل آن دیگر که از غرب "مدل پذیره"! یعنی اصل "ثابت" این کتاب! و "متغیر"ش هم بستگی به غرب داره که مثلا وقتی فهمید زمین هم مثل الشمس تجری...، زمین ثابت هم متحرک شده و "مردم موظف" هم حرفشان تغییر کند! مدلهای اجتماعیشونم همینطور بنابر "صورت زمان" ! همگام با غرب و بروز شدنش. چرا که بقول کتاب، نه تنها "مردم موظف" لازم نیست! بلکه "کارشناسی" لازم را برای پذیرش مستقیم و بلاواسطه از غرب را هم ندارند! حتی در عصر ماهواره! خب به لحظات ملکوتی اذان مغرب داریم نزدیک میشیم و به تنها نمازی که نماز پیامبر و تسبیحات اربعه رو داره و شکسته هم نداره، پس فعلا خدانگهدار- پدر خونه

پینوشت: الزانیه و الزانی...

1- اهل بیت اهل خانه، مردم خانه، خانواده و خانوار خانه، نخستین مدل روی زمین از اهل حافظه ی ما، مای ایاک نعبدگو به امامت یکی از مای حافظه، که یک طرفش اهل بیت قلب و دله، با پیام آوری برای معرفت و شناخت، و طرف دیگرش خانواده ی عقل و خرد، بابت حجت منطقی قدیم و جدید و جبر گزاره هایش. مدل اهل بیت با یه مرد و زن "شکل" گرفته ، حالا مرد و زن، دختر و پسرش را جمهوری اسلامی ایران هم می خواهد به مدل غربی مثلا به شهروند تغییر دهد، دلیل به عدم راهکار دین نیست، چه رسد به اینکه خدای نخواسته، خواسته یا نخواسته، کارش به متلاشی کردن این "شکل" باقیمانده از "مردم" کشیده باشد! در حالیکه جای این "گونه" رو پیراهن تیم ملیت! برای...

2- با سلام خدمت ته تغاری و آقاشون، اول تشکر کنم از تلاششون در این چند روز در رفت و آمد به دادگستری و زندان، که مجبور به گرفتن وکیل شده باشند! ولی پول وکیلو از کجا میارین؟ و اگر در مقابل چندغازشان مردم "دیگر" پول بیشتر بدهند چطور؟ ووو! که همه و همه بماند، ولی مگر وکیل جز در نظام و قوه قضاییه ی جمهوری اسلامی ایران که با "نعمت" چشم بینای خود دیدند، و صراط الذین انعمت علیهم در نماز می گوییم، می تواند کاری بکند؟!

3- ارسال در وبلاگ خانواده ی خانه: توسط ته تغاری، البته با اجازه ی آقاشون، سرپرست خانواده و "خانوار" دو نفریشون، و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

 


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :157
بازدید دیروز :92
کل بازدید : 1398832
کل یاداشته ها : 1768


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ