نظریه ی مردم (قسمت چهارم) :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ ...

سلام علیکم 

اول حلول ماه شعبانو بهتون تبریک بگم ، بعدم اینکه نوشته ای رو که در انتهای این نوشته میاد در زندان نوشتم .

اما بعد :   

آخه پنجشنبه که نزدیک ظهراز زندان آزاد شدیم ، تا برسیم به شهرمون و سلام علیکی با اهل خونه داشته باشیم و یه چیزی بخوریم و نماز ظهر و عصرمونو درسته بخونیم شد نزدیکهای غروب .  

البته بعد آزادی اول رفیتم دیدن مادر بزرگ که خونش تو همون شهری بود که زندانی بودیم ، بعد راه افتادیم بطرف شهر محل سکونتمون .

حالا چطور ؟! اینوهم بد نیست در : "نظریه ی سیاسی اسلام / کشور داری" جناب آقای مصباح یزدی جویا شد ، که نوشته ی انتهای این نوشته به اینم اشاره داره . 

صاحب نظریه ؟ :

... ، یا أَیهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ ...

آخه ما که پشت در زندون دستگیر نشده بودیم که اونجا ولمون کنن به امید خدای : "نظریه ... " ی ایشون !؟ که به اینم اشاره شده ...

... ، وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَیکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ ... 

الان یادم اومد که صبح بعد نماز که سوره ی وزاریاتو می خوندم اول این یاد آوری شده بود در اون که :

... ، هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ ضَیفِ إِبْرَاهِیمَ الْمُکْرَمِینَ ؟ ...

و بعد فرعون ، عاد ، ثمود و آخرشم :

قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ، وَالسَّمَاءَ ... 

یکی از حرفای ملتی که تو زندون با اونا بودم همین بود ، ولی شنیدن کی بود مانند دیدنش ؟ آیا بعد آزادی مانند مثلا اونایی از اون ملت که بهشون ارازل و اوباش میگن ! بمحض بیرون اومدن از زندون یه قمه ممه ای پیدا کنم ؟ یا یقه ی اولین نفر ملتی رو که بیرونن بگیرم و با زور گیری خودمونو برسونیم به خونه و محل سکونتمون !؟ یا بقولی مثل سارقین با سرقت !؟ ووو ؟ که در نیومده بازگشت باشه پیامدش ؟!

ویا بقیه ی اون ملتم مثل ما هستن ؟ که در سلسله اسباب مسبب الاسباب آخرین مسبب نه تنها برامون ماشین گرفت و رفتیم خونه ی مادر بزرگ ، بلکه خدا پدرش آقا بخشعلی رو بیامرزه ، وسط راه که پیاده شد پنجاه هزار تومانم داد به دختر خونه و منم جلوی این کارشو نگرفتم که خدا روح پدرشو بیشتر شاد کنه ، چراکه ته کارت مددجویی اونقد مونده بود که به شهرمونم برسیم . 

خب دیروزم با اینکه جمعه بود ولی رفتیم دنبال کار ، اول رفتیم سراغ کار قبلی که زیرکار حیاطشو قرار بود بریم تموم کنیم که مامورا اومدن سراغمون و ...

و پسر خونه که شده بود مرد خونه رفت تموم کرد و رفتیم ببینیم بقیه ی کار آماده هست که مشغول بشیم ؟ که صابکار گفت دستکم تا ده روز دیگه آماده میشه ، خب افتادیم تو شهر دنبال کار و برگشتیم خونه ، تا امروز ببینیم چیه میشه ؟ ان شاءالله

این شد که نشده نوشته ی تو زندونو ارسال کنم ، و بعد نوشتنم از اهل خونه ملاقاتی نیومده بودن که مثل قسمت قبلی بدم بهشون تا نوشته بشه تو اینجا . 

الان ، که نماز عصرو هم باز به جماعت توخونه خوندیم ، بفرموده ی آقا امام حسن ثانی علیه السلام ، چراکه در بیرون از خونه ، و نه حتی در مسجد محل سکونتمون ! که مثل محل نماز جماعت تو زندون که هفته ای یه بار نماز ظهر و عصر داشت ، و بشرح ایضا نه حتی مصلی نماز جمعه ی شهر و دیارمون ایران ، چه رسه به دیگر کشورها و حتی اسلامی ، مثلا کشور آل سعود ، ولو اینکه مراسم حج خانه ی ملت ابراهیم علیه السلامم مو به مو بذاره برپا بشه ، ولی خانه جهانیش سازمان ملل باشه ، مثل حتی کشور "نظریه سیاسی اسلام / کشور داری" جناب اقای محمد تقی مصباح یزدی ، فرصت دست داده که ان شاءالله اونو در انتهای این نوشته در اینجا بنویسم ، خب به اقتضای زمان و مکان فعلیسیت ، البته نه بقول حتی استاد شهید مرتضی مطهری رحمت الله علیه ، چه رسه بقولی بقول جانشین ایشان جناب مصباح یزدی ، که در نظریه ی ایشان به آن متوسل شده اند .

نه فقط برای اینکه به قول مقام معظم رهبری در "فضای" ی مثل فضای محل نماز جماعت واحد "فرهنگی" زندانی که در آن بودیم برای نمازگذاران نماز جمعه ی تهران این نظریه را ایراد فرموده اند ، بلکه به عنوان مثال به اصل "ثبات و تغییر" هم در نظریه ی خود متوسل شده اند ، ولی بازم نه بقول ما ، چراکه در نظریه ی ایشان اصل ثابت غیر متغیر چیست ؟ که سخن را از آن پیگیری کرد ؟

آیا مثلا عبودیت ؟ که سوره وزاریات بعد نماز صبح که خوندم اومده :

وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِینَ ، وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیعْبُدُونِ ، ...  

در حالیکه پیشتر گفتیم که ایشان مراکز آموزشی ، حالا علاوه بر دانشگاه بقول ایشان ، دیگه شامل کجا میشه ؟ و آیا شامل مثلا حوزه های علمیه ی به اصطلاح "ویژه ی علوم دینی" میشه ؟ حالا محل برپایی نماز و اونم به جماعتو و اونم تحت واحد فرهنگی زندون ووو ی تعریف شده در نظریه ی سیاسی ایشون بمونه ، که بقول ایشون نیازی به "عبودیت " م نداره ! درعین "موظف" بودن ، ولو بقول ایشون که در نظریه ی ایشون اومده .

در حالیکه نظریه ی ایشون نیازمند به یه اصل ثابت است ، و بعلاوه اصول متغیر مبتنی برآنم در زمان و مکان خودشان ثابت هستند ، که حرف رو حرف بند بشه ، در سوره ی وزاریات بعد نماز صبح اومده :

فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنْطِقُونَ ، ...  

چه رسه به سخنرانی های ایشون !؟ حالا برا کی ؟ بریم ببینم در نوشته ی انتهایی چی اومده ؟ 

خب نماز عشارو هم که خونده ایم و بعدشم سوره ی واقعه رو ، ولی پیش از نوشته ی زندون امشبو که شب تولد آقا ابا عبدالله علیه السلامه تبریک بگم ، اینم بگم که عنوان نوشته ی زندون هم "نظریه ی مردم (قسمت چهارم)" بوده و عنوانو دیگه تغییر نمیدم .

نظریه ی مردم (قسمت چهارم) :

سلام علیکم

... وَاللَّهُ یعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَکْتُمُونَ ، قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ...

اول روز مبعث ، روز برانگیخته شدن آخرین پیامبر اسلام رو تبریک بگم ، بعد بریم دنباله بحثی که داشتیم .

ابلاغ :

حالا ما با "نظریه سیاسی اسلام / کشورداری" جناب "آقا" ی مصباح یزدی کاری نداریم که چیه و بر چه مبنایی استواره ، ولی این نظریه رو برای کی گفته اند ؟

چراکه اسلام و اونم آخرین اسلام ، که ان شاءالله به سوره ی مائده که رسیدیم بیشترمیگیم ، رو خدا به آخرین پیامبر فرموده که ابلاغ کنه ، و نظریه ی جناب مصباح یزدی ، با توجه  به یاداشتهایی که از اون برداشته ام نیز همینه ، ولی ابلاغیه رو کم داره !

واخواهی :

... إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یصْنَعُونَ ، وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ ...

بنا براین نیاز به رسیدگی داره که ایشون برای مرد و زن ، حالا نمازگذار نمازجمعه ی تهران ؟ یا بی نیاز از "عبودیت" سخنرانی کرده اند ؟ و در عین حال آنها را "موظف" دانسته اند به پذیرش نظریه ی ایشان ؟ یا برای مثلا زن و مرد پای سخنرانی و در صفوف نماز جمعه ی تهران ؟ چراکه زنان در این صفوف مقدم بر مردان که قرار ندارن !؟

مگر اینکه همانطور که نظریه ی خود را نسبت داده اند به خدا ، پیامبر و اونم آخرین پیامبری که جاشو داده به امام و در این زمان به امام عصر و ایشانم به ولی فقیه (نظریه ایشون) ، به نیابت از ایشان ابلاغیه ای داشته باشن ، که دراین صورت این جانشینی خدا روی زمین از حضرت آدم علیه السلام گرفته تا خاتم النبین صل الله و علیه واله وسلم ، و از نخستین جانشین ایشان تا ولی عصرسلام الله علیها ، و نایب امام زمان عج الله تعالی فرجه هم ، اگر با جانشینی جناب "آقا" ی مصباح یزدی هم بخواهد ختم شود ، علی القاعده نظریه ی ایشان هم به نایب و جانشین ایشان ابلاغ شده ، که به ما چنین ابلاغی نشده ! ما که میگم گفتم که یعنی من ومادرتان ، یا تو و اون که الان "مرد" خونه هستی ، یعنی جانشین من در خونه ، که اگه بمن ابلاغ شده بود به تو هم ابلاغ می کردم ، که جانشین خدا ، پیامبر، امام ، نایب امام ، ولی فقیه ، جانشینش و من در خانه باشی ، در حالیکه تو فقط جانشین من در خانه هستی نه من جانشین جناب حتی "آقا"ی مصباح یزدی ! در خونه ی ما ، و ما هم حرفمون در خونه ماست .

و در خونه ما که از نظریه ی ایشون خبری نیست ، و خونه دیگرانم بما ربطی نداره ، صلاح مملکت خویش خسروان دانند .

راستی از هشتصد هزار تومنی که دستگاه قضایی نظریه ایشون از شما گرفت چه خبر ؟ چهار صد هزار تومان برای درخواست واخواهی من و چهار صد هزار تومان هم برای درخواست دختر خونه ؟ وقتی که در دادگستری همون قوه ی قضایی گفته شده باشه مورد قبول نیست این درخواست !؟ چراکه برای درخواست واخواهی بوده ، نه بشرط قبول یا رد درخواست ، اونم وقتی به ریال ریال آن ، اونم در این شرایط نیاز دارین !


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :18
بازدید دیروز :117
کل بازدید : 1398601
کل یاداشته ها : 1768


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ