پیدایش پدیده 2 :
گفتم : تو آسمون پیدا شد
مثل دیروز ، هم وقتی وضو گرفته بودم و پیش از اون خرما با ونون با پنیرو گوجه ای خورده بودم ، هم بعد نماز مغرب و خوردن آش دست پخت مادرتون ، که بازم رفتم بیرون ، داشت غروب می کرد و مثل اینکه کوه شاخ داشت ، آخه نیمی از هلالش پیدا بود .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الْقَارِعَةُ ، مَا الْقَارِعَةُ ! وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْقَارِعَةُ ؟ ...
اینا رو که گفتم شما دوتا هم می تونید امروز برید بیرون از خونه با چشم خودتون ببینید .
وبعدش مثل الان من ، اونو که دیدین برا یکی مثل الان خودتون بگین .
و الحمدلله رب العالمین این اختصاص به ما و منجمله شما دوتا تو خونه نداره ، که مثلا من رفته باشم بیرون از خونه و چشمم افتاده باشه به ماه و براتون اونی رو که باهاش دیده بودم براتون بگم .
برداشت :
البته برداشت با برداشت فرق داره ، ولی فرقش میان ، یا فازی از برداشت و عدم برداشت از یه پدیده ای که پیدا شده نیست ، چراکه گفتم : برداشت با برداشت فرق داره .
بعبارت دیگه همونطور که در مباحث قبلی گذشت ، ما با برداشت کار داریم ، نه ناپیداش ، بعبارت دیگه با پدیده ای بنام برداشت ، و گفتم که الحمدلله رب العالمین زمینه ی اون اختصاص به ما و منجمله شما دوتا تو خونه هم نداره .
بعنوان مثال یه پدیده ای رخ داده و یکی رفته و برداشت خودشو از اون چنین گفته :
و یکی دیگه همونو : "اینچنین" ، ووو
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، لَا أُقْسِمُ بِیوْمِ الْقِیامَةِ ، وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ، أ ... ؟ ... .
خب گفتم که در مباحث قبلی گفته شد که با پیدا و مثلا همین برداشت کار داریم ، پس نه تنها با آفتاب یا مهتاب ناپیدا و مثلا نابرداشت کاری نداریم ، بلکه با پیش فرض " برداشت و نابرداشت " ، یا " نابرداشت و برداشت " ویا میان ایندو هم کاری نداریم ، بلکه با برداشت و میزانش کار داریم ، به مقدار برداشت ، به اندازه ی برداشت شده .
نه مثلا "آمریکایی" اون ، بشرح ایضا مثلا "جمهوری" ش ، بلکه به برداشت ولو درغرب پیدا شده باشه ، حتی بقول آقا اباعبدالله : برداشت والسلام .