بنام خدا
سلام علیکم
دیشب که تلویزیون سخنان یکی از اعضای شورای انقلاب فرهنگی ، ستاد انقلاب فرهنگی سابق ، رو پخش کرد ، می خواستم اینو بگم ، که فرصت نشد و وقتیم که فرصت دست داد وقت مناسب نبود ، خب از صبح تا غروب کار و اونم کاربدنی ، نیاز به استراحت بدن داره تا :"فردا" ... ، مگه اینکه فردایی در کار نباشه ! مثلا بمناسبتی تعطیل باشه .
در این فرصتم ، تا برم سرکار هنر کنم :"طرح" ی داشته باشم .
شباهت طلبه و دانشجو :
پیش از طرح ، بد نیست یه نگاهی داشته باشیم به کتاب خدا :
بسم الله ... ، ایاک نعبد و ایاک نستعین ، ا ... .
مفسرین یه حرف خوبی در ذیل ایاک نعبد دارن ، استاد شهید مرتضی مطهری هم شبیه همین حرفو ، اگه یادم باشه در نقدی که به مارکسیسم دارن ، در اونجا داشته باشن ، اونم اینکه وقتی مثلا گفته میشه طالب ، جوینده ووو ، مثل :
طلب العلم فریضه ...
مطلب ، که در مثال گفته شده علم و دانشه ، می تونه علم و دانش دانشگاهی باشه ، یا مثلا حوزوی ، و یا هر چی که بهش بشه گفت علم و دانش ، چراکه این "مطلب" که گفته شد کارکردش شبیه کارکرد همون "ایاک" و بشرح ایضا "ایاک نعبد" ووو هست که مفسرین گفتن .
مثالی هم زده شده ، اینم بگم و ادامه ی مطلب بمونه برای فرصت دیگه ان شاءالله
مثلا وقتی که گفته میشه دوست دارم تورو ، این فرق داره با اینکه گفته بشه تورو دوست دارم ، چراکه گفته ی اولی ، یعنی دوست دارم تورو ، بقول استاد شهید تحت دوست داشتن گفته شده ، و هرچه که بعدش گفته بشه ، تابع اونه ، و بقول مفسرین می تونه شامل علاوه بر "تو" هم که بعدش گفته شده بشه .
ولی وقتی گفته میشه تو رو دوست دارم چطور ؟ دوست داشتنو در این گفته میگم ؟ نه "تو" رو ، که اول اومده .
خب حالا "طلبه" با "دانشجو" چه شباهتی باهم دارن ؟
تا بعد ان شاءالله بریم سراغ انقلاب فرهنگی