سلام علیکم ، صبح بخیر .
خب کجا بودیم ؟ فوت و فن کارو داشتیم می گفتیم و پرسش این بود :
... ، وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ؟ لَیقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یعْلَمُونَ ، ... .
که اگه پرسیده بشه فوت و فن کارو کی گفته ؟ میگن یکی گفته دیگه ، خب بله ، ولی اون کیه ؟
اون مثلا استاده ؟ که به دانشجوش گفته ؟ که چه جوری پژوهش کنه ؟
حالا استاد استاد عشقه مثلا ؟ بمونه ، ولی استادی که مثل دانشجوش شاگردی استادشو کرده ؟ اینجا که لازم نیس موشو آتیش بزنی ! این همانو و سرکله ی مثلا راسل اینگیلسی پیدا شدن همان ! که دور استاد و شاگردی ، چه دانشگاهی و چه حوزوی اونم و ... ، باطله !
خب حالا شما چه می فرمایید استاد ! راسل مثلا ؟ اوستا نداریم !
شاگرد چی اوستا ؟! بی پدر مادر ، بی اوستا چرا ؟!
این داستان همه ی مراکز علمی و پژوهشی نباشه ، شامل دانشگاه میشه ، کافیه همونطور که گفتم کافیه یه دانشجو پیدا بشه که فوت و فن کارشو بدونه ! ولی پیدا میشه ؟
یکی پیدا میشه که فوت فن کارشو مثلا پدر مادرش براش نگفته باشن ؟ که بره دانشگاه تا مثلا دکتر بشه ، مهندس بشه ووو ؟
یا استاد !؟ بهش راهنمایی و مشاوره نداده باشه تو دانشگاه ؟
حالا ویترین براق و چشمک زن مثلا بانکی ، حکومتی ووو میگیم نه ، که فوت وفن کارشو بهش "نشون" میده و خب دانشجو هم که چش داره و ...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَلَهُ الْحَمْدُ فِی الْآخِرَةِ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ ، ... .