مصلی :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الَّذِینَ ، کَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ، وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ ... .
سلام علیکم
چیه ؟ کامپیوتر مشتری نداره ؟
آهان ، اونی که بقول دختر خانمی به نقل از آقای مهران مدیری گفتم بگم ؟
یادتون میاد که در مرد هزار چهره ، تو کابین هواپیما چی گفت ؟ این چیه ؟ اون چیه ؟ اونوقت اینا همش چیه ؟
باشه ، بقول گزارشگرای فوتبالی میریم که داشته باشیم دو و مشابهش بیست ، دویست ، ووو رو .
... ، یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ یؤْتِکُمْ کِفْلَینِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ ... .
خب کجا بودیم ؟ منم مثل شما :
ما در نخستین بار که چشم ما افتاد به اندام جهان خارج ... .
مسجد مصلی :
گفتم که دواردهمین خردادو که پشت سر گذاشتم رفتیم شهر ، از گروهبان محله ی پادگانی که گفتم مسجد نداشت و ... .
نه گروهبان محله ی شهری از اونجا اومده بودیم به اون پادگان ، و در اونجا مسجد بود و با پدر به نماز جماعتشم می رفتیم و بی خبر از مصلی و مسجد و نماز جماعتم نبودم .
مسجد موسی بن جعفر علیه السلام :
آخه ...
جدی ! انا لله و انا الیه راجعون ! خبر ساعت نه ، بیست و یکو از دست ندین
خب تا خبر اینم بگم ، آخه تو شهری که اومدیم تو محله ای ساکن شدیم که اسمش مصلی بود ، یه مسجدم به همین اسم داشت ، ولی مسجد نزدیک به خونه ی ما مسجد موسی بن جعفر علیه السلام در ته مصلی بود .
اینم بگم که همکلاسیای منم تو پادگان ، همشون اومدن شهر ، و من اینو بعد ، مثلا الان بهش توجه کردم ، آخه تو پادگان ، که براتون گفتم اولش مدرسه هم نداشت ! بعد یه جایی که کمپ آمریکاییا بود ! که بعدا مثلا الان میگم چرا اونجا !؟ رو کردن دبستان ، دبیرستان نداشت .