آب (پایانی) :
سلام علیکم
پیامبر : طلب العلم فریضة علی کلّ مسلم و مسلمه ، الا انّ الله یحبّ بغاة العلم .
بسم الله الرّحمن الرّحیم ، اقرا بِ ... . ... : بَ ... .
اول امروز تبریک بگم ، خب روز تعطیله و صابکارمون نمی تونه ، طبق قرارداد ، بگه که چرا تعطیل کردیم ، هرچند که ، طبق قرارداد ، نتونیم بگیم که هوا مساعدم نیست و بشه کار کرد .
حالا بمونه که ، طبق قرار داد ، تو یکی دو ماه گذشته چند روز کارش آماده نبوده ؟ و بیکارمون گذاشته ، و ، طبق قرار داد ، تو این مدت چند صورت حسابو تصفیه نکرده ، مثل صورت حساب آخری که نصفشم تسویه نشده ، و بازم ما کارو تعطیل نکردیم طبق قرارداد .
البته نمیشه به قرار داد آویزون شد ! کافیه صابکارمون مثلا عضو یه مجموعه ای باشه و طرفش (کف) شم بحساب نیاد ! یا مثلا شریکش دستی و آدمی تو یه جایی داشته باشه و ... ، و تازه آیا اونا اگه کارشون بخوبه زندگیشون لنگ میشه ؟ مثلا وقتی به کارگر کارشون میگن (نداریم ) یعنی لنگه خرج خورد و خوراک ووویی هستن که کارگر کارشون لنگ اونه ؟! ووو ؟
خب شاید بخوان براشون "شفاف" بشه که از صورت آخری که مقداریشو دادن (هیچی) نمونده ؟ که براشون کتبی (پیامکی) و شفایی (حضوری و تلفنی) گفتم نه تنها (سوراخ ) مثلا کرایه خونه رو پر نکرده ، بلکه آیا وقتی هیچی (موند) بهشون خبر بدم !
چطور !؟
خب کجا بودیم ؟
گفتم که با :"کف" حتی سخنرانی :"مذهبی" م کاری نداریم ، همون :"آب" بقول ایشون .
خب آبرسون محترم ، حالا اگه یکی ، :"اونم" بقول خودتونم یه :"دانشمند ، فیلسوف ووو " اومد ، که اومده ! و گفت این :"آب" م نداریم ، اونم :"چرا" نداریم ! که بمونه !
بلکه همون :"کف" و داریم ! چی ؟
اینم بمونه ! ولی اگه بجای اول :"آب" اول :"کف" رو (فرض) کنیم چی ؟
فقط همین !؟ آیا :"آب" ؟ یا :"آب" ایشون ؟
ولو اینکه مقصود هیچکدومم مثلا ( آب کف ) یا (کف آب ) و یا سه شعبه ی هیچکدومشم نباشه ! اونم "مذهبی" ش ! یعنی : ((آب)و(کف)) !