یه نفر مثل (الفپا) :
سلام علیکم :
بسم الله الرّحمن الرّحیم
آشنایی (؟) ... .
---------------------------------
پ (الف) ورقی :
خب ، کی پرسش داشت ؟
... : چی !؟ حالا !؟ الان !؟ مگه نگفتی فردا !؟ یه روز دیگر !؟
... : من من .
اول بذارین پاسخ ملکه ی خیلی یا :"شدید" دوست داشتنی خودمو بدم .
خب فردای کی !؟ یه روز !؟ یا جمعه !؟ یعنی شنبه !؟ یا هفته ی دیگر !؟ یا شش روز دیگه تا جمعه !؟
بعلاوه ، جمعه تعطیله ، روز جمعه تعطیله ، تازه حالا یا الانم حتی شب جمعه هم نیست ! جمعه شبه ! جمعه شب یعنی چی !؟
یعنی شب شنبه ، که صبح که بشه میشه روز شنبه ، یعنی وقتی آفتاب یا خورشیدش که در بیاد .
و زمین خودشو نشون میده !
... : چی !؟ چی !؟
... : چی !؟ همینو کم داشتم !
خب ، پرسش !؟
... : چی ؟ چی ؟
هیچی دیگه ! "آشنایی" میده دیگه ! "آشنا" و "آشنای" ب (ب) دیگه !
الف – با صدای بلند آ ، پا .
ب – به خودش دیگه ، بپرسین چجوری !؟ برپا میشه دیگه ! خب صبح شده ، خورشید در اومده دیگه ! خب خورشید اونا هم در میاد دیگه ! همه چی که خورشید نیست ! اونوقت خورشید چی !؟ فقط آسمون !؟ یا به زمینم می تابه !؟ برپا میده !؟
حالا ! الان بپرسین !؟ به :"اهل بیت" ی گفتم ، آشناشو ، چی !؟
حالا ، الان شما بگو !؟ برا یه روز !؟ یا یه هفته !؟
... : میگم چرا این وقت شب کلاس گذاشتی !
مرسی ! کلاس !؟
... : پس چی !؟ اتاق !؟ :"هیئت" !؟ یا ... !؟
... : چی !؟ چی !؟ بریم تو گوشی ! حرف سیاسی شد ! شایدم سیاسی عبادی ! ما بهتره تو کار بزرگترا نباشیم !
... : شب بخیر ، شب خیر .
... : شب بخیر .
شب بخیر .
دوران اندیشه در قرآن :
سلام علیکم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا ... .
اشاره : دوران پایانی .
در غرب ، در اروپا و در فرانسه ، که امروزه شاید بعنوان مثال آمریکا بخواد پرچمدار اون باشه ، انقلاب رخ داد که از اون به انقلاب صنعتی یاد (1) میشه ، و به رنساسم ، که من با معنی ایندو کار چندانی ندارم ، چراکه شاید تعبیرات دیگه هم براش بکار برده بشه و کاربشه این کار !
حتی با اینم کار ندارم که گفته شده باشه دورانی نو ، جدید و یا از این دستم کلید خورده ، بلکه حتی دوره پایانیم بحساب بیاد .
چراکه انقلابات ، رنسانسهای بروز ، بساعت ، دقیقه و ثانیه ووو ی اینم ، خب ادامه ی همان انقلاب صنعتی و رنسانسه و حتی گفته هم بشه که مثل دوران قبلی توقف ، پایان و یایان دهیم نداره .
که سرنوشتی مثل دوران قبلی سرش بیاد ، که خبر از دوران بعدیش نداشت ! و خودشو اولین و آخرین دورانم می دونست ! نه مثل دوران بعدیش ، که دوران نو ، جدید و از این دست نامیده خودشو !
که بعنوان مثال دوران نو دوران کهنه ، یا جدید قدیمی و از این دسته ، و نه تنها کهنه ، قدیمی و از دستم به سرش نمیاد ، بلکه دوران این بوده ! اینی که هست ! و خب خواهد بود دیگه !
بعبارت دیگه اول و آخرم اولش و آخرش ! اول و آخره همینه که الانه ! و نتها گذشته ، بلکه روز ، ساعت ، دقیقه و ثانیه ووو ی آینده اونم مثل امروز یا الیومشه ! و یا از این دست به زبونی دیگه به معنی امروز !
خب ! حالا تو کهنه ، قدیمی و از این دستش ، یا دیروز امروزش ، عتیقه یا زیرخاکی که نه ! یه چیزی دینی نمیشه کشف کرد ؟ که قدیمی یا کهنه و از این دست باشه و دورانش به پایان رسیده باشه !؟ مثلا در ایران !؟ یا دیروزی باشه ! مثل امروزی !؟ کاریم به این ندارم !
فضای فکر یا اندیشه :
با امروزش کار دارم ، چیکار ؟ خب فکرکنم یا بیندیشم دیگه ! در چی ؟ خب در امروز دیگه ! که دیروز و فردا هم داره ! بعبارت دیگه گذشته و آینده هم داره ، ساعت ، دقیقه و ثانیه وووی اینشم که هست الان ! مگه اینکه الان وقت یا زمان فکر یا اندیشه نباشه ! به مثلا :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الر ، ... ، وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَکِّرْهُمْ بِأَیامِ اللَّهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ ، ... .
و یا :
... ، وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِی وَبَنِی أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ ، ... .
و یا :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ (2)إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ، ... .
و آنه مثلا یادآوری باشه ! حالا زاینده ی اونم نه ، که بقول استاد شهید ، که پیش از این ، در بحث قبلی و نوشته ی قبلی گفته شد ، فکر یا اندیشه باشه .
یا آنه چی باشه ؟ که در آن باشه ؟ که در فضای آنم باشه !؟
زیرنویس :
1 – که اگر ، که در بحث قبلی گذشت ، یادکرد یادی (زاینده) باشه ، برا فرانسه ، اروپا ، غرب و شرقشم ، در آنزمان ، و امروزه مثلا از آمریکا برا دیگر ! از کره ی زمین ، و یادآوری زاینده هم فکر یا اندیشه نامیده بشه ، اونوقت یادی میشه که فکر یا اندیشه ی کره ی زمین میشه و اختصاص به مثلا آمریکای فرانسه ی انروز نداره .
2 – اهل یاد ، یادآوری .
پیدایش 5 :
ادامه ی بحث :
بسم ...
سلام علیکم
ضمن تبریک مجدد به مناسبت امروز ، جمعه و نیمه ی شعبان ، دیروز گفتم که کارای دیگه هم دارم ، مثلا با مادرتون رفتیم چند بنگاه برا خونه ، که به صابخونه گفتیم تا سر برج خالی می کنیم ، خب صرف نظر از عقب افتادن کرایه خونه ی چن ماه ، خب حق داره خونشو برا پسرش میخواد که ...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ : إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ ، ... ، وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ ، ... ، عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا أَحْضَرَتْ ، ... ، فَأَینَ تَذْهَبُونَ ؟ ... ، إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ ، ... ، وَ ... اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ .
جو "نم" براتون بگه ، حالا علاوه بر شما پنج "م" برا "ن" هم بمونه ، برا شما دوتا ، که بحث به شما دوتا رسیده بود ، که موند و گفتیم با دو"پیدا" کار داریم و نه حتی با دویی که یکیش "ناپیدا" باشه ، چه رسه به دویی ناپیدا ، حالا مثل چی ؟ مثلا همون دوکاری که علما و دانشمندا ، بقول استاد شهید می کنند و مثلا تو کتابی که "جهاد دانشگاهی" منتشر کرده یکیش بحساب نمیاد و ...
خب رفتیم یکی دو بنگاه دیگه هم سر زدیم ، با اینکه روز تعطیل بود ، و الحمدلله یه خونه هم پیدا شد ، منتها مسئله هنوز پول پیشه .
خب ، کجا بودیم ؟ رسیدیم به دو تایی بعنوان مثال شما دوتا ، و منحصر به شما دوتا هم نمیشه ، هر دویی که پیدا باشه ، و در ثانی ، بلکه اول همون که گفتم ، شما دوتا تو خونه ، حالا کدوم خونه ؟ فرقی نمیکنه ، یه دوتایی پیدا ، حالا در مثلا درون ، بیرون فرقی نمیکنه ، مثلا همین دوتا ، بیرون و درون ، یا درون و بیرونم همینطور !؟ ایندو در کجا ؟
بعبارت دیگه درستکه پیش فرض "دو"ست ، ایندو رو هم شامل میشه ، ولی به "این" دو کی اشاره میکنه ؟ در کجا به "اون" دو اشاره شده ؟ و بعبارت دیگه نزد کی ؟ و در کجا "پیدا" س ؟ مثل شما دوتا در خونه ؟
حالا ایندو پنجاه پنجاه ؟ یا یکی از ایندو بیشتر یا کمتر پیدا ، که گفته شده ، و موند چقد کم و زیادش ، بمونه .