سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دهکده (2) :

امروز تلویزیون حرفی زد که فعلا کاری با این ندارم که  با عقل ناقص من جور در نمیاد ، یعنی عقلم اونو نمی تونه درک ! کنه ، هرچند که ایرونی باشم !

خب :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ ، ... .

پس با چیش کار دارم ؟

با دینی بودن و قانونی بودنش !

نه اینکه با دینم آیا جور در میاد ؟ یا نه ؟ چراکه بستگی داره به اینکه مراد گوینده ، یعنی تلویزیون از دین چیه ، همینطور بشرح ایضا قانون !

بلکه اینکه با دین یا مثلا بقول گوینده ی اون ، یعنی تلویزیون ، با قانونم جور در اومدنشو به کی سپرده ؟ بعبارت دیگه با پاسخگوی این پرسش کار دارم .

... ، وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ، ... .

یعنی با اونی که بگه با دین ، همینظور قانونم جور در میاد یا نه ؟

و اینکه چون با عقل منکه جور در نیومد ، و اگه جور در میومد حرفی نبود ! پس میمونه ناجورش !

پس مسئله درک و دریافتش نیست ! حالا چه درک و دریافت عضوی از اعضای حسی من باشه ، و چه مابعدش و مثلا بقول تلویزیون : "عقل" .

چراکه گفتم : امروز تلویزیون حرفی زد که ... با عقل ... من جور در نمیاد ، ... .

هرچند که بعدشم گفته باشم : یعنی عقلم اونو نمی تونه درک ! کنه ! ... .

چرا ؟ خب برا اینکه درک و دریافت عقل با درک دریافت مثلا عضو حسی و ادراکات و دریافتهای دیگه ی من فرق داره ، من یه وقتی ، مثلا همین حرف تلویزیونو که باگوش شنیدم ، هرچند که گفته باشم "شنیدم" ، ولی فرق داره با اینکه بگم مثلا یادم اومد که براتون بگم ، همینطور ادراکات و دریافتهای دیگه ای که منسوب به من باشه ، مثلا بگم حفظم ، می دونم و دونستنیمم قبول دارم و

همین :" قبول دارم" که گفتم با داشتنی های دیگه که دارم فرق داره .

حرفیم که از تلویزیون دارم با قبول دارمش فرق داره ، همینطور با قبول ندارمش ، ندارم چی ؟ همون حرفی که درک و دریافتی از اون دارم ، ولی قابل درکم برام نیست ، البته فعلا تلویزیون پای عقل منو پیش کشیده و مسئله قابل درک برا عقل من نیست !

حالا اگه تلویزیونم !؟ مثل سخنرانی که در نوشته ی قبلی گفتم :"روشن" کنه درک ودریافت عقلو ، اونوقت  درک و عدم درک عقلم روشن میشه .

فقط همینقد گفته باشم که مخاطب تلویزیون ، مثلا برنامه ی سمت خداش ، چیه ؟ مثلا گوش منه ؟ یا عقل من ؟

البته این اختصاص به این برنامه که بعنوان مثال گفته شد نداره ، همینطور تلویزیونم ، حتی حرف خدا رو هم شامل میشه ، چه رسه به حرف پیامبرخدا و ... ، پس فکر ! نمی کنم مقصود تلویزیون این باشه که من بگم شنیدم حرفشو ، بلکه میخواد منم مثل اون بپذیریم که دین با دنیا کار نداره و اون سپرده به قانون و عقل !

یعنی می خوام ببینم پذیرفته که دینش با دنیاش کاری نداره و قانون و عقلش با دنیاش کار داره ؟

البته مسئله همونطور که گفتم : اینو با چی پذیرفته ؟ مسئله اینه . 

حتی نه تنها اگه بقول اون  این حرف حرف امام باشه ، حضرت امام خمینی رحمت الله رو عرض می کنم که تلویزیون به ایشون نسبت می داد ! و عقل من قد نداد ! بلکه حرف حرف پیامبری از پیامبران خدا هم باشه که قد عقل مردم حرف زده ان ! 


  

دنیای ... مشترک :

سلام علیکم

... ، خَافِضَةٌ رَافِعَةٌ ،  إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا ، وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا ، فَکَانَتْ هَبَاءً مُنْبَثًّا ، وَکُنْتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً ، فَأَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ ... ، وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ... ، وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ، أُولَئِکَ ... .

اول سالروز تولد آقا امام حسین علیه السلامو تبریک بگم ، که آخرین در دنیا و آخرت رو که نه ! آخر دنیا و آخرتو به اشتراک گذاشت ! در کجا ؟ حالا میگم ! فقط اینو نگفته نذارم که آونچه پیامبران از آدم تا خاتم ، و خاتم انبیاء و امام اول و دوم به اشتراک گذاشتنو به آخر رسوند ، حالا اینو آقا علی بن حسین علیه السلام ، که پیشاپیش بعد سالروز تولد آقا ابوالفضل علیه السلام سالروز تولد ایشونم تبریک میگم ، به اشتراک گذاشت و خاتم اوصیاء عجل الله تعالی فرجه به آخر می روسنه بمونه ! چراکه بازم میگم :"در کجا ؟ " .

امروز سرکار نرفتیم ، آخه مهمونی از خانواده به جمعمون پیوست و صبح رفتیم از ترمینال آوردیمش خونه و ...

پس همونطور که در بحث قبلیم گفتم بیکار نبودیم ، چراکه هرچند گفتم :"نرفتیم" ولی گفتم که صبح :"رفتیم ... 

ضمن قبولی نماز مغربتون ، رفتن مثل نشستن پای تلویزیون امروز ، خصوصا برنامه ی معرفت شبکه ی چهار که از اول تا آخرشو دیدم ، که اگه سرکار می رفتیم تا بیایم بریم دوش بگیریم و ...

و همچنین بحث قانون گذاری برای دنیای مجازی در شبکه خبر ، که بقول برنامه ی معرف شبکه چهار ، گویا آمریکا می خواد قانون گذارش باشه ، برا اینکه بقول برنامه ی معرفت شبکه ی چهار ، حق تقدم داره در به اشتراک گذاشتنش ، و بقیه "قدیم" نیستند مثل اون و سابقه ی اونو ندارن .

مثل کی ؟ مثل همونی که در مثلا ایران در به اشتراک گذاشتنش "سبقت" داره ! د همینطور در ایران ! مثلا خانه ی ما ، چراکه به ما ربطی نداره بیرون از خونه ، حالا تو مسجد محل ، جمعه ی شهر و دیارمون ایران ؟ یا مثل مثلا همون آمریکا موسسات ، ادارات و دیگر نهادهای مدنی غربی ؟ بمونه .

خب حالا در خونه ی ما چطور ؟ و در ما و هریک از کاربرانش چطور ؟ آیا مثلا چشم ما اونو به اشتراک ؟ گذاشته ؟ یا حسش ؟ و یا ... ؟

آخه در برنامه ی معرفت شبکه چهار برای :"حواس جمعی" بعد حس حرف از عقل زده شد ! در حالیکه بعد حس قلب یا دله که اونو به اشتراک میذاره ، حالا بعدش حافظه ی فاطمی ، یاد علوی ، اندیشه ی حسنی و عقل حسینی بمونه !

چراکه گفتم که :"در کجا ؟"

حرف جالبی زده شد در برنامه ی معرفت شبکه ی چهار ، که گوینده ی "قدیم و حادث" قدیمه ؟ یا حادثه ؟ بعبارت دیگه در کجاس ؟ در دنیای به اصطلاح واقعی ! می خواد برا دنیای به اصطلاح مجازی قانونگذاری کنه ؟ یا در .... ؟

یه حرف جالب دیگه هم زده شد در برنامه ی معرفت شبکه ی چهار ، اونم تعریف ! وحی بود ، که اومده تا عالم ظاهرو ببره به عالم

باطن ، مثل اندیشه و فکر ، نه وهم و خیال ، ی که میاد برا بردن دیدنی ، شنیدنی ووو دنیا ، حالا به کجا ؟ بمونه !

آخه قانونگذار این دنیا می خواد این دنیا رو به کجا ببره ؟ آیا مثل دنیاش ، آخرتش ؟ یا آخرتم مثل دنیا واس ماس !؟ و فقط دنیای مشترک نداریم ؟!

به دونام خدای رحمان رحیم ، طسم ، ... ، وَالشُّعَرَاءُ یتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ، ... ، إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ ... . 


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :322
بازدید دیروز :76
کل بازدید : 1338860
کل یاداشته ها : 1761


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ