کلمه :
سلام علیکم
با آرزوی هفته ای بهتر از هفته ای که پشت سر گذاشتیم ، پیش از بحث اسماء و نامها ، گفتم کلمه رو بگم ، چراکه پیش از اسماء و نامها هم اسم و نامو داریم ! که ان شاءالله فرصت حرف از اونوم داده بشه .
خب بازم مروری داشته باشیم :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ ... ، ... وَکُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ ، ... ، کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ ... ، فَدَعَا رَبَّهُ ... ، فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ ... ، وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ ... فَالْتَقَى ... ، وَحَمَلْنَاهُ ... .
داستان حس :
ضمن تشکر از فرصت داده شده ، که پشت کامپیوتر بشینم و اینو بگم ، اول بگم که بحث بحث حتی یه کلمه هم نیس ، چه رسه به کلمه ها ، مثل شبکه ها ی تلویزیون ، منجمله شبکه چهار برنامه ی معرفت دم غروبیش ، و حتی شبکه ی شبکه های تلویزیونم ! که گویا "شبکه" ندارن ! و اگرم داشته باشن مثل :"بی رنگ" یه که تو اون برنامه گفته شد .
پس داستان داستان یه حسی که حس حواسم باشه نیست ، چه رسه به بی حسی اونا ! بلکه داستان حسه ، و "مثل اعلی" شم حس بیناییه که برتر از حتی حس شنواییه .
داستان چیه ؟ مثل داستان همون شبکه ای هس که بقول امیر المومنین علیه السلام : با هر شبکه ی تلویزیون ، منجمله شبکه ی چهار اونم ، بلکه برنامه ی معرفت امروزشم هست ، ولی :"لا بالمقارنه" ، حتی محیط برشبکه هاشم ! و لابمزایله ، حتی در :"آن" دم غروبیم از برنامه معرفت شبکه ی چهارش .