مرکز مراکز داده یا دیتا سنتر مقدس :
سلام علیکم
خب گفتم که ماه آمد و ماه آمد ، ربیع آمد !
لبخند بزن ... :
راستی چرا اون کودکی که در قسمت قبلی به اون :"اشاره" شد ، به خلیفه نگفت که چطور فرزند ولیعهد خودتو نمی شناسی !؟
یه چیز دیگه هم می خواستم برا لبخند بگم که گفتم شاید موجبات لبخندو فراهم نیاره ! حالا میگم ! شایدم بیاره !
همه رفتن بیرون و حتی حاج خانومم نهاری بار نکردن که منتظر زنگ کنترل از راه دورشون باشم ! شاید همونطور که دفعه ی قبل گفتم برا اون باشه که اومد و دید آبگوشت آبشو کشیده و ...
راستی حالا نهار چی می خوریم !؟ خب به من ربطی نداره ! مادر خونه می دونه ! فقط اینقد می دونم که امروز آبگوشت نمی خوریم ! البته ان شاءالله
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ طه ، ... ، وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یوحَى ، ... ، إِنَّ السَّاعَةَ آتِیةٌ أَکَادُ أُخْفِیهَا لِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى ، ... .
اشاره :
حرف از مبدا تاریخ ، تاریخ علم یا دانش بود ، که گفته شد برمی گرده به آدم ، انسان و یا بشر ، که درسته و در این شکی نیست ! (پ) ولی حرف چیز دیگه بود ! این حرف که بعنوان مثال رنساس غرب در اروپا و فرانسه در مقابل دین یا اسلامم بوده ! و بعنوان مثال :
چرا مسیحی نیستم !؟
فقط برا مسیحیت گفته نشده ! حتی برا شیعه ی هشت امامی (پ2) م ظرفیت طرحشو داره !
خب ، هرچند فریادش بلنده ! ولی بنشینیم تا بیاد دم گوشمون گفته بشه !؟
اما بعد :
ضمن شب بخیر ، خب بازم اول یادی بکنم و بعد پیگیر بحث ، یادشون بخیر حضرت امام رحمت الله علیه فرموده اند ، اسلام اگه این بار سیلی بخوره ، دیگه نمی تونه سر بلند بکنه .
خب سیلی ظاهرش حکایت از :"گزینه" ی بدنی یا فیزیکی و یا :" سخت" اون داره ، ولی مقصود این و یا فقط اینه !؟ و یا اینکه :"نرم" م داره و از "سخت" اونم سخت تره !؟ و این اونیه که منظور نظر ایشونه ! وگرنه با اون "گزینه" که عاشورا نشون داد که اسلام زنده شد و بلکه جون تازه گرفت .
نقله که خلیفه ی چهارم یه روزی منبر رفته بودن ، در میان سخنرانی یه سیلی بخودشون زدن و گویا صداش موجب بیدارشدن پامنبریای خواب شد ! البته بیداری بدن ! و برا مثلا حسش که سیلی بود ! که دردشو فقط خودشون حس کردن ! و اهل درد ! و حتی اهل در خلیقه ! حالا اهل درد امام و اونم امیرالمومنین علیه السلام بمونه !
مرکز ... مرکزی :
بقولی :"حالا" ما با :"پلت فرم" دم بدم بازدم که نه ! بقولی :"کلمه" بازدم یا موجی که گوینده ی :
فکر می کنم ، پس هستم .
که "حالا" دینداربودنم ربطی نداره به این گفته ، و اونوقتم مثل "حالا" گفته شده :
چرا مسیحی نیستم !؟
خب حالا چی !؟ آیا :
...فَاسْتَمِعْ ... !؟
بازدم یا موج فرستاده رو !؟ یا :"داده" رو !؟ مرکز این داده !؟ یا بازگشت :
چرا مسیحی نیستم :
می اندیشم ، پس هستم !؟
پس از رسیدنش به گوش یا سخت افزار آن مرکزداده !
عصر جمعه ی آخر ماه صفر ، در برنامه ای بهمین عنوان که شبکه ی یک سیمای جمهوری اسلامی ایران عصر جمعه ها داره ، گفته شد پشت پرده :"25" نفرن که پرده گردانی می کنن ! و هیشکیم از اون "25" نفر خبری نداره که کیا هستن !
خب واحد شمارش حکایت از این داره که ، اگه گیاهی و حیوونی اونو نگیم ، بشرن ! حالا انسانم ! و که بقولی : آنم آرزوست !
و بمونه که حضرت امام (ره) فرمودن : آدم شدن محاله !
حالا ! میگیم آدم ! خب مام تو نوشته ای که در :"دست" داریم 25 :"آدَم" داریم ! اونم نه ناشناخته ! پشت پرده ! و ...
خب شما از کجا می دونید ، یعنی علم یا دانششو دارین که میگین :
شاید بفرمایین که مکتوب یا :"نوشته" شده و گفته نشده :
چرا موسی نیستم :
چرا مسیحی نیستم :
می اندیشم ، پس هستم !؟
خب مثل اینکه نوشته های قبلی منو نخوندین و :
... ، إقرأ ... !؟
حالا :
... ، إقرأ و ... .
بمونه ! که :
... ، عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یعْلَمْ ، ... .
تا فرصتی دیگه ان شاءالله تعالی ، شب بخیر
پ – خب بله بنا بر قول :
العلم علمان ، ... .
کافیه یکیش علم یا دانش :"دین" یا اسلام باشه ! چه رسه به اینکه دومیشم باشه !
پ2 – با اینکه قبلا یادآور شده ام ، ولی بازم بد نیست ذکرش ، که شیعه ی هشت امامی ، دوازده امامیم هست .
طرحی برای فردا (1) :
سلام علیکم
شکرخدا دیروز رفتیم سرکار و از کار که در اومده بودم یه حرفی من زدم ، یه حرفم صابکار ، راستی تا یادم نرفته امروزو تبریک بگم .
آخه صابکار گفت فردا میاین !؟ اونیم که من بهش گفتم این بود که یه سفته بده ، نه چک و سفته و از این چیزا ، بلکه روز اولی یه دشتی کرده باشیم ، که گفت ندارم و مثلا دیوار حیاط که تموم شد متر کنم و بده ، و اضافه کرد نگران پول نباشم ، که من نگران پول نبودم ، برا رفتن سرکار لازم داشتم دیروز !
طرح درس :
خب ، برمی گردیم به مدرسه ، که مطرح شده باشه ، برا خونه ، گفتم که برا خونه که گفته میشه یعنی برا نه تنها مثل من که پدر خونه باشم ، بلکه برا مادر خونه هم مطرحه و فقط شامل شما بچه ها نمیشه .
بِسْمِ اللَّهِ ... ، إِذْ قَالَ یوسُفُ لِأَبِیهِ ... رَأَیتُ ... رَأَیتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ ، قَالَ (2) ... .
زیر نویس :
1 – فرادا برا امروز گفته میشه ، ولی همونطور که شامل روزهای پس از امروزم میشه ، تا لحظه ی بعد مطرح کردن ، یعنی گفتنشم میشه ، بعبارت دیگه معناش از الان به بعده ، خب الانم یعنی میون یا وسط قبلی و بعدش ، مثل امروز که روزیست بعد روز پنجشنبه ، یعنی دیروز ، و فردا که روز اول هفته هم هست ، یعنی امروز روز آخر هفته هم بحساب میاد و فقط می مونه وسط این دو هفته !؟ نه دو هفته ! که هفته ای میون یا وسط اوندو رو پرسیده باشم و کار بکشه به ماه ، سال ووو !؟
بلکه میون یا وسط امروزو میگم !؟
2 – یادآوری : فسجدوا الا ابلیس .
پیدایش هفت :
بِ ...
پنجشنبه سوم مهر 1393 ، قبل از رفتن سر تفریح ، کار :
بِسمِِ ... ، ... ، الزَّانِیةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ ... .
سلام علیکم ، صبح بخیر بچه های گلم .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ا ... .
... لم ، ... ، وَقُلْنَا یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّةَ وَکُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَیثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ ، ... .
پیش از رفتن سالروز شهادت آقا امام محمد ثانی ، جواد الائمه علیه السلام تسلیت بگم و ان شاء الله برگشتم خونه حرف می زنیم .
بعد از نماز مغرب و عشا :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ ... ، ... ، أَفَلَمْ یسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یعْقِلُونَ بِهَا ؟ أَوْ آذَانٌ یسْمَعُونَ بِهَا ؟ فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ ، ... .
اما بعد ، اول حلول ماه ذیحجه رو تبریک بگم ، البته بحسب تقویم رسمی ، بعد برم حرفی که داشتم .
چراکه ما که واجب الحج نیستیم که مثلا روز عرفه و عید قربان امسال برامون اینور اونور نشه ، ما ، خودمو میگم ، فعلا می خوام ببینم وقتی مثلا بقول مرحوم علامه طباطبایی برای نخستین بار بعنوان مثال چشم وا کردم چشم به چی افتاد ؟
خب ، در قسمت اظهار نظر به نوشته ی قبلی اومده :
... 5 به علاوه 1 رو که خوندم فکر کردم موضوع بحث قراره سیاسی بشه! ... .
خب سیاست یعنی چی ؟ اگه تدبیر منزله ، خب پیش از تدبیر دنیا ، که مثلا آمریکا از اون حرف می زنه ، مثلا در سوریه ! عراق و ... ، و همینطور تدبیر یه کشور ، مملکت ووو ، مثل حکومتهای کشورا ، و بشرح ایضا ایالت ، استان وووی کشوری ، بلکه شهر و محلی و حتی خانه ای ، حالا بنا شده با ازدواج مرد و زنی ، یا ... ، نخستین تدبیرو در بدنمون داریم ، حالا با پنج عضو حسی ، یا حتی دو عضوی که گفتم زیارت کرده شده باشن با لامسه و بینایی .
و تدبیر ایندو حس هم ، که مدیر و مدبرش کیه ؟ یکی از ایندو ؟ یا پنجش ؟ یا نه تنها اعضای حسی ، و بعبارت دیگر کلمه جامعش بدن ، بلکه حواس پنجگانه هم مدیر و مدبری دارن ؟
خب حالا آمریکا ، که گویا مثل اونکه میگه از فرات تانیله ، از دست راستش تا دست چپشو آمریکا میگه ، برا همینم نه تنها سوریه و عراق ووو ، بلکه در ایرانم می خواد بدونه چه خبره !؟ بدن خودشو زیارت کرده ؟ که چشش به دنیاس ؟
حالا کاری ندارم به اینکه در مثلا ایران که می خواد از همه چیش خبر داشته باشه ! چه نیازی به چهار پنج تا دیگه داره ، یا برای ورود به مثلا سوریه ی عرب ووو چه نیازی به اعراب داره ؟ مگه از راست تا چپش آمریکا نیس ؟
البته به من ربطی نداره ، ورود در آمریکا یا هر کشور دیگه رو میگم ، همینطور استان ، شهر و حتی محله هاشونم میگم ، اینو برا همون گفتم که گفتم ، که حرف از مثلا سازمان ملل زده میشه ، ولی گویندش آیا بدن خودشو زیارت کرده ؟ که به خونه ، محله ، شهر و دیار خودشم چش داشته باشه ؟ چه رسه به دنیا که بقولی : "سراسر" اون تدبیر کنه ؟
چراکه منزل نخست حسی از حواس ما همین بدن ماس ، تا بعد برسیم به تدبیر یکی دیگه حتی در خونه بعنوان همسر ، چه مرد و چه زن .
راستی ، تقویمو که نگا کردم فردا روز ازدواجه ، که با اون خونه و خانواده تشکیل میشه و بعدش چی ؟ آیا بعدش نهادهای مدنی که یکی از اونا هم مسجد محله ؟ اونم به تدبیر یکی دیگه ؟ یه نهاد دیگه ؟ که هرچند به من ربطی نداره ! ولی متاسفانه در جمهوری اسلامی ایرانم همینطوره ؟
چراکه وقتی به من مربوطه که نه تنها من مدیر و مدبر خونه ی خودمون باشم ، بلکه تحت امر مدیر و مدبر مسجد محلمون باشم ، و اونم مدیر و مدبرش امام جمعه ی اون باشه ، چراکه من نماز خونم !
راستی امسال چند نفر به حج رفته ان ؟!
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ ، ... .