ادامه ی کار :
سلام علیکم .
اللهم صل علی فاطمة و ... ها و سر ... فیها بعدد ما احاطه به علمه .
درسته که شب چله پشت سر گذاشته شد و زمستون شده ، ولی هر چیم سرد بشه کار که تعطیل شدنی نیست ، تا زنده ایم زندگی می کنیم ، زندگی خرج داره !
... وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلّهِ عاقِبَةُ الأُمُورِ ، ... .
خب زنده درآمد داره و درآمدم خرج خرج میشه برا ادامه ی کار ، زنده بودن و زندگی کردن .
حالا چه تعریفی داره ؟ و بقول معروف :
شناخته شده
هست ؟ و :
ناشناخته
نیست؟ بمونه ، ولی ناگفته نمونه که بر میگرده به :
... مَکَّنّاهُمْ فِی الأَرْضِ ... .
مثلاً دیروز صابکارمون زنگ زد که چرا سر کار نیستیم !؟ حالا از کجا معلوم ؟ بمونه ! از کجا دیده ؟ از کی شنیده ؟ ووو ؟ بمونه !
از یکی از امکانات کار براش گفتم و گویا گوشم نداشت و طبق معمول حرفای خودشو گفت و منم گوش ندادم !
إن تنصر ، ینصر
امروزم خبری نشد از مثلاً ماسه که لازمه ی کاره ، که بهش گفتم یخ زده ، و بماند دیگر لوازم کار و اونم تو این سرما !
خصوصا درآمد ما ، که محل بحثه !
خب حالا که به اصلاح بیکاریم چیکاره ایم !؟
گفتم از فرصت استفاده کنم و دست به قلم بشم و در ادامه بحث چیزی قلمی کنم .
خصوصا که مناسبتم داره و سالروز تولد مادر پدر و همسر شوهر و مادر بچه هایی چون حسنینم
هست .
تولدت مبارک