بازگشایی دَر (الف) :
وبعد ... ، وَلَمْ یکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ :
لَقَدْ کَانَ فِی یوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آیاتٌ لِلسَّائِلِینَ ، إِذْ (پ) ... .
سلام علیکم
ضمن خدا حافظی با ماه رجب و سلام بر ماه شعبان و تبریک به همین مناسبت ، عرض ! شود که دیشب در خبر (ت) ا اومده بود که :"مساجد"م :"بازگشایی" شد !
حالا مگه "مسجد" م مثلا بقول :"چشم انداز" ی یکی از نهادهای مدنی و منجمله ای :
ج.ا
س ! که مثل دیگر نهاد های مدنی منجمله این :"ج.ا" تعطیلی داشته باشه !؟ چه رسه به مثلا تعطیلات نوروزی !؟ که :"خبر" دادنم داشته باشه مثلا :
پای کار
اومدنش !
البته بحث امروز من این نیست ! چراکه نیاز به بحث نداره ! خدا بخواد بحثی که امروز می خوام مطرح کنم همونه که عنوان شده ، یعنی :
بازگشایی در و دورازه !
که گویا نیاز به مطرح شدن داره و انشاءالله که امروز فرصت طرحشو داشته باشم .
خب بقولی : برم بیام .
------------------------------
زیرنویس :
الف :
و دروازه !
توضیح اینکه :"دَر" با :"دروازه" ، همونطور که رد متن ان شاءالله میاد ، فرق داره ، مثلا ورودی و خروجی (ب) خونه با :"ورودی و خروجی" ولو :"دو" خونه ، حالا بهر عنوان که ازشون نامبرده بشه ، مثلا آبادی ، دِه ، روستا و یا مثلا محلّه در شهر ، و حتی شهرم ، که "دروازه" داره ، فرق داره .
پ :
ناگفته نمونه که :"خروجی و ورودی" یه جا هم فرق داره با :"ورودی و خروجی"ش که گفتم .
مگه اینکه مثلا یه چهار دیواری بنا بشه از بیرون ، خارج و یا ... و بعد مثلا دیوارش :"شکافته" بشه و یکی بره توش ! حالا برا چی ؟ که قبلا پیش بینی نشده بود براش ! وقتی ساخته می شد !؟ و بعد براش اون :"شکاف" یا دری براش گذاشته بشه برا :"خروج" ازش ! هم خودش و هم اگه مثلا یکی رو همراهش برده بود تو ، داخل و یا ... ! یا یه چیزی رو که اونجا گذاشته بود ! حتی :
بنام خدا !
بیاره بیرون ، خارج و یا ... ! که بقول :"آنتونی کوئین" در نقش :"حمزه" در فیلم :"محمد رسول الله" :
خدایی که وقتی میره شکار باهاش نباشه ! و تو خونه و حتی خونه ی :"کعبه" هم باشه ، خدا نیست که !
خودشم از مثلا سنگ و ... ، و حتی شبیه من آدم ، انسان و بشرم باشه !
نکته :
ناگفته نمونه که چه "در" و چه "دروازه" بعنوان محل :"ورود و خروج" یا مثلا :"مدخل و مخرج" و یا نظایرش با تعبیرات دیگش ، نمی تونه :"دو" تا باشه ! حتی در :"کنار" هم ! مگه اینکه همونطور که در بعضی :"ج.ا" ها هست رو یا بالادر نوشته شده باشه مثلا :
دَرِ ورودی
و یکی دیگشم :
دَرِ خروجی
که به هر کدوم از اینا ، همونطور که گفتم ! گفته نمیشه :"دَر" بلکه گفته میشه :
دَرِ ...
دروازه هم همینطور ، و حاجت به بیان نداره و فکر نمی کنم نیاز به توضیح داشته باشه که اگر مثلا گفته بشه :
دروازه ی شرقی ، یا غربی و دیگرم در مثلا جهات فرعیشم ، که هرکدوم از مانند اینا رو هم نمیشه بهشون گفت :"دروازه" بلکه همونطور که گفته میشه ! گفته میشه :
دروازه یِ شرقی ، مثلا !
پ :
قَالُوا ... .
ت :
در زیرنویسای دیشب شبکه ی خبر سیمای سازمان صدا و سیمای این :"ج.ا" .
انتقام – سه :
... ، وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیا وَالْآخِرَةَ ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ ، ... وَمِنَ النَّاسِ ... .
سلام علیکم ، روز ! بخیر .
آنچه گذشت :
شب :"گذشته" گفتم که داشتم مطلبی رو که در اون روزنامه (الف) نیگا می کردم صدام کردن و غافلگیر یا این چیه :"سور پرایز" م کردن خونواده ام ! البته تا کامپیوترو خاموش کنم و برم ، داداش مهدی از خوی زنگ زد و روز تولدمو تبریک گفته بود و از این بابت غافگیر نشدم ، که اصلا یادم نبود امروز روز اول آبانه ! و روز تولدمم هست !
خب ! گفتم که از زندگیم راضیم ، چراشم گفتم ، اینو که الان می خوام بگم در راستای همونه .
خب چرا راضیم !؟ برا اینکه کافیه یه روزش ، نه یه ساعتش ، حتی یه :"دقیقه" (پ) ش ، اصلا یه لحظه اشم که شده :"یه" چیزی گیرم اومده باشه ! و اونم :"یکی" نباشه که :
... احد ، ... .
ه و :"صمد" و ... .
حالا چه با مثلا چشم ، یا گوش و و یا دیگر اعضای حسی .
خب دنیا یعنی چی !؟ و زندگی در این دنیا یعنی چی !؟ خب بله بقول مثلا فلاسفه :"مابعدالطبیه" یا بقولی :"ماقبل الطبیعه" (ت) گفته میشه ! ولی آیا مقصود از این :"حرف" شامل حتی عضوی از اعضای حسیم میشه !؟ حالا :"مابعد" یا :"ماقبل" ش که حواس هستن بمونه ! که مابعد یا ماقبلش (ث) ون چیه !؟
اونوقت دنیای ! ی امروز رفته :"به تعبیر معروف" کنگر خورده و لنگر انداخته تو :"حافظه" و حالا قانون گذاریشم براش بمونه ! چه بشکل قدیم یونانیش و چه بشکل جدید :"صفریک"ش بعد رنسانس یا :"انقلاب"ش ! بعد قرون وسطی ! و حالا مردانه یا زنانشم بمونه !
که نوبت به ما رسید گفته بشه :
فیلسوف زن نداریم !
اونم یعنی نوبت به :"ایرانی اسلامی" ش که رسید !
آیا یعنی بانوی :"دو" (ج) عالم ، اونم تو مدت زندگیش در این دنیا ! یه :"حرف" م نزده !؟ و تو :"مرد" ا ! مثلا آقا امام جواد ! الائمه علیه السلام تو اون مدت بازم پیش از شهادتش !؟ که یه :"فرهیخته" ای وقتیم میگه :
فلیسوف مردم نداریم !
مثل غربیاش ! پیش کش ! ش ! بعنوان مثال حتی :"ملا صدرا" هاشو مثال میزنه !؟ و اونوقت دم از :
تمرکز
بر فلسفه اسلامیم می زنه !؟ اونم نه :
ایرانی
ش ! که دیشب گفتم ! که :"آبخور" ش اسلام باشه ! حتی اسلامی ابراهیمی ، موسوی ، عیسوی ، نوحی و آدمی ! چه رسه به اسلام :"خاتم الانبیاء" و :"مابعد" و بقولی :"مافبل" ش !
یعنی : خاتم الاوصیاء !
راستی یادم رفت یه :"حرف" رو از حضرت امام (ره) بگم ! در رابطه با مدت زمان زندگی در این دنیا ، که :
پیامبر و حضرت علی شصت و سه سال تو این دنیا عمر کردن و من ... !
روز بخیر .
---------------------------
زیرنویس :
الف
روز نامه ای که :"اسم" خودشو گذاشته :"فرهیختگان" و مطلبی داشت تحت عنوان :
بر فلسفه ایرانی و اسلامی تمرکز کنیم که در آن حرف تازه داریم .
و :"حرف تازه" ش نظرمو جلب کرد ، بعنوان مثال تو مطالب ! ش یه حرفیم داشت ! که عبارت بود از اینکه :
فیلسوف زن (ب) نداریم !
ب :
که منو یاد حرفی از حضرت امام (ره) انداخت !
یادم میاد وقتی شاه ، آخرین شاه مثلا دو هزار و پونصد ساله ! ی شاهنشاهی در ایران ، انقلاب راه انداخت ، و یکی از بنداشم :"آزادی زنان" بود ، گفته شد :
حالا مگه مردا آزادن !؟ که زنا هم آزاد باشن !؟
پ :
بقول مثلا برنامه ی :"دقیقه ای برای تفکر" تلویزیونی .
ت :
مراجع شود به بحث قبلی ، که تو اون برنامه ی تلوزیونی گفته شد درستش اینه که بجای "مابعد الطبیعه" گفته بشه : ماقبل الطبیعه !
و گفتم که با این حساب مثلا :"آخرت" م ماقبل دنیاس !
که میشه اینم اضافه کنم که :"خسران" شم ماقبل خسران در دنیاس ! بعبارت دیگه خسارت در این دنیا ، دنیایی که بچشم ، گوش و دیگر اعضای حسی میاد ، ناشی از خسارتیه که به اعضای حسی رسیده ! و :"ماقبل" شم به حواس و "ماقبل" اونم !
ث :
مابعد یا بقولی ماقبل حس فرق داره با مابعد یا ماقبل مثلا حتی حس شنوایی ! چه رسه به حس بویایی ، چشایی و لامسه !
چراکه وقتی گفته میشه حس ، شامل حس بیناییم میشه ! و مابعد یا ماقبل حس یعنی مابعد یا ماقبل حواس پنچگانه ی اعضای حسی در ارتباط ! با دنیا ! دنیای بقولی بیرون ، یا مثلا جهان خارج ، و یا تعبیرات دیگه ازش .
مابعد یا ماقبل حس رو مثلا :"حس ششم" م گفتن ! و لابد مابعد یا ماقبل اینم "حس هفتم" گفته میشه دیگه ! و ... ، البته در دستگاه :"ده دهی" ! که البته نهایتش :"نه دهم" ه ! و بعبارت دیگه :"عاشورا" نداره ! چراکه :
... ، علیها تسعة عشر ، ... .
و در دستگاه جدید :"دو دوییش" که حتی :"یه" حسم در کار نیست ! و در :"ارتباطات" ش با مثلا جهان خارج ! چراکه :"یک" صفر یکش ، چیزی جز همون :"صفر"ش نیست ! و :"دو رقمی" درکار نیست !
البته ناگفته نمونه که مراد از :"رقم" عدده ! نه "رقم" که نُه شکل داشت و گفته شده که یه فرهیخته ی هندی رقم صفر رو :"کشف" کرد و سندشم بنام خودش زده شده !
ج :
"دو" بمونه انشاء الله برا فرصت دیگه ، فعلا برا خالی نبودن عریضه همینقدر گفته باشم که :"دویی" در کار نیست ! مثلا :"دنیا و آخرت" دوتا چیز نیستن ! مثل :"اول و آخر" یه چیز هستن ! و :
... ، هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ ... . (چ)
انشاء الله که بتونم شکر :"حرف" باب علم یا دانش علیه السلام رو در باره ی :"عدد" بجا بیارم !
که فرق داره با :"رقم" یا شکل نوشتن "عدد"ه ، مثل :"شکل" منطق یا استدلال که منطق قدیم مدعی اونه ! ولی منطق جدیدش ادعای فقط شکلم نداره !
بلکه مدعی همونه که استاد شهید مرتضی مطهری در آثار بدون استثناء خوبشون ، در :"آرزوی" اون بودن ! با این تعبیر : منطق معنا !
و وسایل بقولی :"پیشرفته" ی غرب و شرقیشم ! که :"الگوی پیشرفت ایرانی اسلامی" شده ! مثلا در همین کامپیوترش این ادعا رو دارن ! در حالیکه در "شکل" م مثل قدیمیش نیستن ! بعبارت دیگه :"تاسوعا" هم ندارن ! چه رسه به :
عاشورا !
راستی از راهپیمایی :"اربعین" چه خبر !؟ در خبرا اومده بود که :"ده در صد" از سال گذشته بیشتر شده !
چ :
سوره ی حدید ، که گفته شده ده آیه اول این سوره هم مثل سه آیه ی آخر سوره ی حشر و سوره ی قل هوالله و سوره ی حمد ، برا دوره ی آخرالزمان نازل شده که بهش فکر می کنن ! ولو ... یه دقیقه ، یه ساعت که گفته شده بهتره از یه عمر عبادت ! :"یه" عمر ! نه دو عمر ! بلکه از اول تا آخرش !
بعبارت دیگه ، که در بحث قبلیم بهش اشاره ای کردم ، از بسم الله تا ... .
و آخر دعوانا الحمدلله ... ، مالک یوم الدین ، ... .
روز بخیر ، روز ایاک نعبد و ... تون .