به وقت جهانی (پایانی) :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، عَمَّ یتَسَاءَلُونَ ؟! ... ، وَبَنَینَا فَوْقَکُمْ سَبْعًا (الف) شِدَادًا ، ... .
سلام علیکم ، روز (ب) بخیر .
پیش از اینکه دست به قلم بشم ، صابکارمون زنگ زد و گفت : امروزم دادگاه دارین که نیومدین !؟
نگفتم که بمناسبت شهادت آقا امام جعفر (پ) علیه السلام تعطیل رسمیه ، آخه قراردادو که من ننوشتم ! که توش می نویسم "حق تعطیلی کار رو نداریم بجز جمعه و تعطیلات رسمی" ، قراردادو اون نوشت و یکی از مام امضاش کرد ، هرچی رو که نوشته بود ! آخه بعد چهار پنج ماه :"بیکار گذاشتن" ما ! توسط کارفرمای قبلی ، که تنها راه :"ارز آوری" ما به خونه هامون همین کارکردنمونه (ت) ، برامون مهم کارکردن بود ! ولو زیر قیمت و همونطور که قبلا در اینجا هم گفته ام ، حتی مترمربعی چهار هزار تومن کمتر از سال قبل که براش کار کرده بودیم و تازه حمل مصالحم با خودمون به :"طبق"ات ! یعنی شش هزار تومن کمتر ار کار قبلی براش ، و با شرایطیم که اون گذاشته بود ! که بیشترش ممکن نبود و حالا می تونه طبق قرارداد ازمون به دستگاه قضاییم شکایت کنه و ...
فقط بهش گفتم منتظرم :"ارز" از تهران برسه ! که یه چیزایی گفت و بهش گفتم صداش خِر خِر داره و درست نشنیدم چی گفتی ! که یه چیزی در :"مورد" کرایه ماشین رفتن سرکار و برگشتمون به خونه گفت و قطع کرد ! حالا فردا چی میگه !؟ تا فردا !
به وقت رنسانس (ث) :
می خواستم یه یادآوری یا بقولی بازبینی و بقول جام جهانی :"ویدئو چک" داشته باشم از :"رنسانس" یا انقلاب صنعتی ، مثل همین :"ویدئو" که در جام جهانی برا بازبینی صحنه ای از بازی ازش استفاده میشه ، برا :"چِک" کردن اونچه اتفاق افتاده ، که قبلا گفتم اگه معنای بازبینی بده ، چه رسه به یادآوری ! که ان شاءالله :"به وقتش" تفاوتشو میگم ، فعلا همینقد گفته باشم که :"ویدئو" و مانند اون ، کارش "چک" کردنم نیست ! بلکه اگه شباهتی داشته باشه ! شبیه حافظه شبیه سازی شده ! اونم نه برا حفظ یا نگهداری مثلا :
من فکر می کنم ، پس هستم !
ی که دکارت فرانسوی گفته ! چراکه صرف نظر از اینکه این گفته حکایت از یه کاری داره که بعد :"فکر" کردن یا اندیشیدنه بقول خودمون ، حتی اگه مقصود این باشه که : من فکر می کنم که فکر می کنم !
پس صرف نظر از اینکه حکایت از کاری دارد که بعد فکر کردن یا اندیشیدنه و گارگرشم روشن نیست ! و صرف نظرم از اصول ! که نه ! بلکه اصل :"مشاهده" در آغاز اصول چهار گانه ی ایشون ، که در برابر منطق ارسطویی فکرکردن کلیسای قرون وسطی بوده ! مقصود فقط "مشاهده" ی گوشم باشه ! و کاریم به این نداشته باشیم که مشاهده بیشتر برا چشم بکار برده میشه تا حتی گوش ! مثل همین :
من فکر می کنم ، ...
که تحویل گوش داده شده ! و قبلا گفتم ، در اینجا ، که نوشته یا مکتوب اونم ، که تحویل چشم داده بشه ، نوشته ی گفته هست ، یعنی به چشم نشون داده نشده این که :
من فکر می کنم ، ...
بلکه گفته شده ، بعبارت دیگه :"به وقت گوشه" !
خب ! این :"مورد" شم ناقصه ! و بقولی نیاز به :"رفع نقص" داره ! مگه اینکه کار گوش :"تصدیق" کردن رسیدن به اونم باشه !
خب بعد چی !؟ بعد حفظ یا نگهداری اون !؟ و تازه بازبینی اونم !؟ چه رسه به یادآوریش ! و اونم بقول مثلا استاد شهید یادآوریشم : زاینده !
حالا :"زاینده" ی "تصدیق" شم بمونه ! که :
من فکر می کنم ! ...
اینکه بعد رنساس گفته شده باشه : من حفظ می کنم ، ...
بی حکمت نیست ! صرف نظر از اینم که از قضا ! : مثل منطق قرون وسطی حفظ می کنم ، ... !
خب بله :"صفریک" حافظه یا بقولی بایگانی ، و یا بقول خودشون :"آرشیو" ، فرق داره با اونکه تا قرون وسطی گفته شده باشه مثلا :"ایجاب و سلب" ! البته اگه گفته شده باشه و پیش از رنسانسم حرف همین نباشه که بعد رنسانسم گفته شده ! تا به امروز ! مگه اینکه بقولی :"منطق" فازی اومده باشه و منطق جدیدم مثل منطق قدیمش : از بن بست در آورده باشه !
در حفظ ، بایگانی و یا آرشیو رسیده به گوشم ، فقط ! که کارشم حفظ یا نگهداری رسیده به اونم باشه ! حالا یادآوری ، بازبینی و یا چِکشم بمونه ! و داوری یا قضاوت و یا مانند این ، مثل حکمی که داوران در جام جهانی فوتبال امسال ، بعد چِک با ویدئو ، صادر می کردن !
به وقت مادر ! :
خب ، ضمن تسلیت و تبریک مجدد بمناسبت امروز ، که دیشب گفتم سالروز به امامت رسیدن آقا امام هفتم علیه السلامم هست ، یه :"داستان" که قبلنم گفتمو باز بد نیست بگم ، که در رابطه با بحثم هست .
یه روز هارون خلیفه ی عباسی که به تنگ اومده بود ! به آقا امام هفتم علیه السلام گفت ، میشه این باغچه ماردتونو بهتون بدم دست از سر ما وردارین !؟
امام علیه السلام فرمود : چراکه نه !؟
هارون که باورش نمیشد گفت ، راست میگین !؟ خب اینکه کاری نداره ! کافیه حد و حدودشو بگین تا بدم !
وقتی حد و حدودشو امام علیه السلام گفتن ! هارون دید که تام قلمروش ، که یه روزی به ابر گفت ، چیه اینهمه سر و صدا راه انداختی با رعد و برقت ! هرکجا بباری تو قلمرو منه ! همش تو قلمرو باغجه ی مادره !
روز بخیر !
--------------------------------
زیر نویس :
ت : یاد مستندی افتادم که :"رسانه ملی" از کوره پز خونه ای تهیه کرده بود ، و :"سخت" ی و شرایط کار تو اونجاها و در مصاحبه ای که داشت کارگری گفت :
برا زنده موندن کار می کنیم !
ث : در دنیا یا جهانی (ج) به وقت غرب و اروپا و فرانش ! و :"بشرح ایضا" انقلابایی هم :"به وقت رنسانس" به :"تعبیر معروف" !
به وقت توقّف (قسمت چهارم) :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ، ... .
سلام علیکم و تبریک بمناسبت امروز ، جمعه .
یادآوری :
گفته شد که دنیا توفقگاهه ، توقفگاهی بعد توقفی در رحم مادر ، و توقفی در پشت ، یا صلب پدر .
البته میشه ، وشده که بدون این دو :"ایستگاه" هم بدنیا آمدن ، ولی :"بدون توقف" ی هیچ :"آدم" ی پا به این دنیا نذاشته (الف) ، و :"انسان" ! که جای خود دارد ! مگر اینکه مراد از "انسان" آدم باشه !
وگرنه به دنیا اومدنی "بدون توقف" در رحم مادرم که شده باشه رو داشته (ب) .
به وقت تفکّر یا اندیشیدن :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِینٍ ، ... .
حالا نخستین توقفگاه ، همچنین آخرینش ، فعلا محل بحث من نیست ! اونچه که بحث نداره ! اینه که در این دنیا که هستیم !؟ و به چه عنوان !؟ آیا بقول مثلا بعد رنسانس در غرب و اروپا و فرانسه ، فقط بعنوان حس کننده ی دنیا !؟ و اونم بعنوان عالم یا دانشمند!؟
یعنی دنیای به اصطلاح مدرن ، یعنی دنیای محسوس !؟ ولو به حسی !؟ از حواس ما که اونو تجربه کرده و ما یعنی :
عالم یا دانشمند تجربی !؟
خب ادعای مثلا :
عالم یا دانشمند ریاضی !
ش چی !؟ آیا یعنی دانشمند ریاضیم یکی ! از دانشمندا!ی تجربیه !؟ خب کدوم یکیش !؟ ولو یکی از :"دو" تاشم !؟ حالا اون یکی ! دیگش اسمش چیه !؟ بمونه ! چراکه اونم یکی از ولو دو عالم یا دانشمند :"تجربی" ه دیگه ! چراکه حرف این نیست که عالم یا دانشمند دوتاس ! و یکیش عالم یا دانشمند ریاضیه :
والّا (پ) تجربیه !
چراکه اون :"وقت" که :"به وقت توقّف" در علوم تجربی نیست که ! بلکه "به وقت توقف" در علم یا دانشه ! که در نوشته قبلی گفته شد وقتش بعد یادآوری ، بازبینی و یا بقولی :"ویدئو چک"ه ! که :"چک" کرده سپرده شده به حافظه ، یا بایگانی و یا بقولی :"آرشیو"ی رو ! برا چی !؟ برا اینکه :"معلوم" بشه ، تا چی !؟ تا اینکه حکم بشه ! مثلا همون حکمی که داور مسابقه ی "اسپانیا و ایران" کرد ، که توپ به اسپانیا داده شد که از محل خطای ایران بازی رو ادامه بده !
خب حالا این :"چک" بقول مثلا استاد شهید مرتضی مطهری ، در آثار بدون استثناء خوبشونم ، دو حالت داره و یه حالتش که :
زاینده
هست فکر یا اندیشه هست ! و بازم با حالت دیگش کاری نداریم ! چراکه :
و إلّا (ث) چی !؟ یعنی :"به وقت توقف" در "چک" ، بازبینی و یا یادآوری نیست که ! که یکیش :"زاینده" ی اونه !
-------------------------------
زیر نویس :
پ : و إن لَم یَکُن (ت) !
ت : حاشیه ملّا عبدالله ، بر منطق تفتازانی !
ث : زیرنویس ب .
به وقت توقّف (قسمت سوم) :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، هَذَا بَلَاغٌ لِلنَّاسِ وَلِینْذَرُوا بِهِ وَلِیعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِیذَّکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ، ... .
سلام علیکم
یادآوری :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
کاش دیشب اسپانیا اون گل مورد قبولشو زودتر می زد و ایران اون بازی بیاد موندنی ! خودشو زودتر شروع میکرد ! با اون دروازه بانش و با رضائیان ، طارمی ، امیری و ابراهیمی ، همه ، که امیدوارم پیش پرتقالم از همون اول بازی خودشونو بکنن ! ان شاءالله ، البته طرح و برنامه ی مربی پرتقالی ! ایرانو نمی خوام ببرم زیر سئوال ! مربی حرفه ای ! (الف) رو ، فقط می خوام بگم ، مثلا بقول آقای فردوسی پور :"چه!" لایی زد بازیکن ایرانی به بازیکن اسپانیایی ! که قهرمانی جام جهانیم تو پرونده اش داره !
خب ، اینم نمونه که بیداری دیشب منجر به سر کار نرفتن امروز شد و گفتم از این فرصت خدا دادی استفاده کنم ، خب کجا بودم !؟ کجا هستم ؟! بمونه ! خب کجا قراره ؟ که بتبع بعد اونه !
خب برا پاسخ به پرسش همون کاری رو می کنیم که دیشب در بازی اسپانیا با ایرانم اتفاق افتاد ! اونوقتی که بازی متوقف شد تا صحنه ی گل ایران به اسپانیا بازبینی بشه ! که پس از اون گل مردود اعلام شد ، یا قبول نشد ! و حکم داور به ضربه از محل خطا اعلام شد و اسپانیا بازی رو بجریان انداخت .
منتها چیزی که این وسط شاید نیاز به :"بازبینی" و براش نیاز به :"ویدئو" باشه که :"چک" کنه ! اینه که با "بازبینی" یا "چک" صحنه ی گل ، چی شد !؟ آیا مثلا :"معلوم" شد !؟ حالا بقول :"توقّف" کننده ، یا مثلا :"مقلد" و یا پیرو ، یا :"شیعه" ی منطق قدیم (ت) ارسطویی :
تصوری یا تصدیقی ، بلکه :"تصدیقی تصوری!"
اونم بمونه !
و اون :"وقت" آیا "معلوم" شدن ، بعد بازبینی یا یادآوری ، و یا مثلا بعد :"ذکر" ه ؟ حالا بمونه که مثلا استاد شهید مرتضی مطهری ، در آثار بدون استثناء خوبشوم فرموده باشن که یادآوری نوع :
زاینده
هم داره ! که اسمش فکره ! یا نامش اندیشه هست !
و اون "وقت" حکم چی ؟ مثل :"حکم" دیشب داور بازی اسپانیا و ایران ، که پس از خطا بودن گل "حکم" به ادامه ی بازی از محل خطا رو داد !؟
یعنی آیا چون معلوم یا دانسته شد ، که خطا رخ داده ، بعدش "جکم" صادر شد !؟ و دانسته شدن بعد یادآوری صحنه ی گل (ث) بود !؟ و بعد :"دانستن" حکم صادر شد !؟ و میشه !؟ و خواهدم شد !؟
و برای پاسخ به این پرسشم چی !؟ نیاز به بازبینی یا یادآوری و یا بقولی :"ویدئو چک" نیست !؟ "ویدئو چک" چی !؟ خب صنحه ی اتقاق افتاده دیگه ! از کجا !؟ خوب از ضبط ، یا بایگانی و یا مثلا آرشیو شده دیگه !
در کجا !؟ خب حافظه و یا ... به تعبیر دیگر بزبان :"قومی" دیگر دیگه !
خب ، اذان ظهر به افق پایتخت جمهوری اسلامی ایران رو داره میده سیماش ، میون سریال :"پایتخت" ش ! و داریم به :"الله و اکبر"ش :"به وقت ما" نزدیک میشیم و برم آماده بشم .
-----------------------------------------
زیر نویس :
الف : مثلا مانند آقای امیر قعله نویی ، بوقتی که مربی تراختور ما بود ، که هرچند استقلالی بود (ب) ، ولی در مقابل بازی با استقلال حرفه ای عمل کرد و متاسفانه حرفه ای ! باهاش برخورد نشد ! از طرف مثلا بعضی طرفدارای استقلال ! که دوست داشتن (پ) تیمشون ببره ! مانند بقیه طرفدارای تیمای دیگه ، منجمله ما پرسپولیسیا !
ب : حالا ان شاءالله به نخستین سوره ی مدنی که رسیدم ، بیشتر میگم از :
چه بسا چیزایی که دوست داریم ولی بخیرمون نیست ! و هونطور از چیزای که دوست نداریم ! ولی بخیرمونه ! مثل همین گلی که دیشب خورد به پای بازیکن اسپانیایی و وارد دروازه ی ایران شد ! و مثل طرح مساوی گرفتنم از اسپانیا منجر به اون بازی بیادموندنی شد ! ولی فرصت کم مونده بود !
پ : زیرنویس ب .
ت : همینطور منطق جدیدشم و :"بشرح ایضا" مثلا :"فازی" اونم !
ولو اینکه منکر باب بندی فارابی یا معلم ثانیم باشه و گفته بشه که :
باب معرفت منطق قدیمش جزو منطق بحساب نمیاد !
ولی خودش بدون :"تئوری مجموعه ها" چیزی برای حکم کردن بر اون ! نداره ! حالا چه "معلوم معروف" و چه "معروف و معلوم " ! بعبارت دیگه :"جبر گزاره ها"ش ! آیا :"گزاره" ای نداره ! خب :"جبر" چی !؟ حالا چیاش بمونه ! ولو :"دو" چیزم ! و :
اگر و فقط اگر دو چیز ... .
شم بمونه ! که بقولی :"تا سه نشه بازی" نشه ! اونم :"سه" ی :
صفر یک
ش ! اونم صفر و یک ! به حافظه ، بایگانی سپرده شده و یا بقولی :"آرشیو" ی ! که نیازیم به بازبینی ، یادآوری و یا :"ویدئو چک" م نداشته باشه ! و چون مثلا اروپا و غربش و بعدشم دنیا میگه ! پس : در اون توقّف کرد !
کی !؟ خب ما دیگه ! مای اسلامی دیگه ! و بقولی :
جمهوری اسلامی ایران
دیگه ! حالا کی و چه وقت !؟ وقت بازی خود ما میرسه !؟ بمونه ! که "به وقت خودمون" بازی کنیم !؟ بمونه ! آیا وقتش نرسیده !؟ بازبینی ، یادآوری و یا بقولی ویدئو چک خودمون !؟ که چی کردیم !؟ می کنیم !؟ و خواهیدم کرد !؟
ث : صحنه ی گل ضبط یا بایگانی شده ، و یا بقولی آرشیوی ! که ... بشه ؟ تا داوری بشه !
--------------------------------------------
ادامه ی :"دسته ها (کلید واژه های موضوعی) :
فرصت ماه مبارک رمضان+فرصت روز عرفه !
--------------------------------------------------
اصلاح :
ساعت یک و پنجاه و پنج دقیقه ی اول تیر هزار سیصد و نود و هفت هجری شمسی .