شب هفت :
سلام علیکم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الر... ( قرآن عظیم سوره ی یونس)
صبح بخیر ، امروز میریم که شب دومین جمعه ی سال نورو داشته باشیم ، شبی مثل شب عیدی که ...
که میشه گفت دیشب شب هفتش بود ، و همینطور هرچی که در رابطه با اون بگیم ، مثل چی ؟ مثلا شب عزم مدیریت چطوره ؟
خب عزم ملی هم که باشه فبها !
مدیریت درون و برون :
الف : مدیریت جهادی
حالا کاری نداریم که بعنوان مثال بقول شهردارتهران جهادی داشتیم و : جهاد ادامه داره ...
وبشرح ایضا مدیریت که : مدیریت ادامه داره ...
لام : ووو ...
مثل همین مدیریت و جهادی که : هردوشم ادامه داره ... ، مثل : "اقتصاد وفرهنگ" که شب عیدی ایندو هم بگوش رسید ، نه فقط اقتصاد ، یا فقط فرهنگ ، بلکه : " اقتصاد و فرهنگ" ، مثل : "تصوروتصدیق" ابداعی معلم ثانی بقول استاد شهید ، البته با پیش فرض ایجابی و سلبی ، یا سلبی و ایجابی جدیدش ، و سومی ایندو خاکستری بودن میان ایندو ! کما فی السابق ! که در مباحث سال گذسته بقدر کافی روشن شد که پارکینگ ، استراحتگاه ، آرامگاه ووو ی ایندو روشن نیست ! خلاصه اینکه شب را در کجا بسر می برن ؟ ایندو ؟ آیا مثلا در آغوش هم ؟ یا زیر سقف ایندو ؟ عرششونم بمونه !؟ قدم رو کدوم فرش می گذارد! اولی نخست ! و آنگاه دومی ؟
وقتی هواپیماهای عراق روز اول جنگ تحمیلی زدند و رفتند ، رنگ صورت بعضیا هم تغییر کرده بود ، رهبر انقلاب گفت : نترسین بابا اینا یه چیزی انداختن و در رفتن ! پاشونو که رو فرشمون نذاشتن تا ببینن اینجا ایرانست ! مهد ...
مام وطن ، بلد ما که یادتون میاد ؟ مادر آن ؟
...
راء : جهاد !
جهاد درون و بیرونی :
جهاد درونی : جهاد اکبر
پیش فرضها :
بعنوان مثال دوگوش ، البته اگر بقولی فاقدش نباشیم ، تازه صفرکیلومترم که یادتونه ؟
جهاد بیرونی :
پیش فرضها :
گفتیم که ! بعنوان مثال زبان تلویزیون ، وقتی که شب عیدی شنوایش بودیم ، شب : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ \سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیهُ مِنْ آیاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ\... .
چراکه فقط با گوش که مدیریتش نمی کردیم ، دوتا چشمم داشتیم ، البته اگه بازم فاقد ایندو هم نباشیم و تازه ...
می ماند مسئله ی مدیریت زبان زمانیکه مام مانند تلویزیون ناقل باشیم ، پیامرسان باشیم و پیام آور ، پیامرسان مثلا تبریک سال نو ، و بقول باب دانش علیه السلام یادمونم باشه که : ... ولا ینفع المسموع اذا لم یکن المطبوع
نه اینکه شب هفت مسموع رو هم پشت سر بذاریم و ...
شب بخیر ! آخه هنوز به ظهر امروزم نرسیدیم ! و : روز ادامه داره ... ، نه اینکه : شب بخیر مسموع ! گفت !؟ کی ؟ خب بقول امام علیه السلام : مطبوع دیگه ! ...
روز اول :
سلام علیکم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ(الواقعة/1)... .
این روز ، هفته ، ماه و سالی که داره بر ما می گذره ، بقول مهندس رادیو جان که در مباحث پارسال نقل قولشو داشتیم که مهندسا گذشته و حال و آینده دارن ، مثل علما و دانشمندانی که تصور و تصدیق دارن ، بقول استاد شهید مرتضی مطهری بعد فارابی ، معلم ثانی بعد ارسطو ، که همونجا گفتیم پیشفرضشون تصدیق و تصوره ، نه اینکه مثلا اگر نباشد تصور پس تصدیقه ، و ... ، بله این روز برما گذشته ! و : لَیسَ لِوَقْعَتِهَا کَاذِبَةٌ(الواقعة/2) ... .
و درستکه : فِی کِتَابٍ مَکْنُونٍ(الواقعة/78) ، ولی تحریم تحریم نشدیم ، چراکه : لَا یمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ(الواقعة/79)... .
درون و برونگرایی :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
طسم(الشعراء/1)... .
بعلاوه همین فی کتاب مکنون حکایت از ما به ازایی نزد ما داره ، اشاره به نوشته ای در ما ، و چنین نیست که مثل بعضیا واژه ای بکار ببرن که ما مثلا بعنوان شنونده را دنبال نخود سیاه بفرستن و کار خودشونو پیش ببرن و ما مشغول پیدا کردن معنی حرف اونا باشیم ، اونم در خود !
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ(الشعراء/227) .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، طس...إِنَّهُ مِنْ سُلَیمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ،أَلَّا تَعْلُوا عَلَی وَأْتُونِی مُسْلِمِینَ،... .
یعنی حتی نقل قول ما از یکی برای یکی دیگه نه تنها درما ، بلکه در اونم یه ما به ازایی داره برای قبولش ، و مقصود ما در اصل با اشاره به همون در اوست زمانیکه برا اون میگیم .
همونی که در ما هم بود اول ، روز اول