معرفت یا شناخت علمی (قسمت پایانی ، بخش سوم ) :
سلام علیکم .
تنهایی و معاشرت :
بسم الله الرّحمن الرّحیم ، أل ... ، الم ... ، بَ ... ، ... بسم الله الرّحمن الرّحیم ، أل ... ؟!
بقول ما ترکا : کیف احوال ؟
هر چند ما نه تنها با هم دیگه معاشرت داریم ، بلکه مثلا من و مادرتون صب که از خواب پا میشیم ، تا چشمون بهم میفته در سلام دادن با هم مسابقه میدیم و هرکدوممونم بازنده شد جواب سلام بهش واجبه .
تازه بعدشم تو نمازم همچین نیست که من چون جلو ایستادم ، مثل حمد و سوره ، سلام نمازم من بدم ، هردومون به خودمونم سلام ندیم ، نماز با :
... سلام ... .
تموم میشه ، حالا چرا سلام :"علیکم" ؟ بمونه و مگه چن نفره !؟ نفرن ؟ و بازم سر صبی ، بقول جناب خان برنامه ی خندوانه :"تنهایی " !؟ تنهان ؟ و تنهایی ! کشفش کرده ؟! ووو ؟ بقول ته تغاریمون : مگه داریم ؟ مگه میشه ؟! اونم علمیش ! حالا معرفتی یا شناختی یه چیزی ! که در بخش قبلی حرفشو زدم .
راستی ، آخه "حرف زدن" رو که گفتم حرفش پیش اومد ، که این پست ، به اشتراک گذاشتن و گفتن ، مثلا : "تنهایی" که :"معاشرت" نیس ؟ هس ؟
خب ، چی داشتم می گفتم ؟ گفتم بقول ما ترکا : ...
نه اینکه اگه مثلا فارس بودم افتخار نمی کردم فارسم ، بلکه اگه مثلا عربم بودم افتخار می کردم که عربستانیم ، و بقولی می گفتم : " ... ، جانم فدای عربستان " .
البته اسرائیل نه ها ! آخه جونم فدای کجا ؟ مگه داریم ؟ مگه میشه ؟! حالا هرچیم امریکا بگه ، پست کنه ، به اشتراک بذاره که داریم ، میشه ، و قابل درج در معاشرته ، خب منم میگم ، ... ، ... نمیشه ، اینکه نشد حرف ، که حرف دوتا باشه ، که مثلا به جا هم بشه گفت اسرائیل و هم نشه گفت : فلسطین !؟
خب ، چی داشتم می گفتم ؟
جانم فدای عربستان نه ها ، اونو که گفتم ، و اگه چیزیم مونده باشه بقول مقام معظم رهبری :"به اونم میرسم" ، که اگه حافظه یاری کنه و بیاد بیاد فکر کنم منظور :"وزیر ارشاد" بود ، که :"تصادفی" نیست که یکی بگه : "نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران" ، نمیشه گفت در سایه ی معاشرت ، و یا از سر تنهایی بوده ، بدون شک :"حق الناس" ی ادا نشده و بقولی :"رکود" معاشرت بوده ، حالا چه از بیرون ، و چه از درون ، حالا در کجا ؟ بمونه ! چراکه فرقی نمیکنه که در انور آب باشه یا اینورش ، بقولی چه غربی ، و چه شرقی ، چراکه مثلا :"نه غربی ، نه شرقی ، (جونم فدای) جمهوری اسلامی" ، صرف نظر مشابهتی داره و ایجاد شبهه شاید بکنه ، آیا برا فقط ایران گفته شده ؟
یا اگه مثلا من آمریکایی بودم ، یا مثلا پدر ، جد و آبادم مهاجرت کرده بودن به اونجا و من تو امریکا بدنیا اومده بودم نمی گفتم : ... ، جانم فدای آمریکا ؟ مگه این فرقی داره با جونم فدای خونه ی خودم و خودم ؟
خب ، پس چی داشتم می گفتم ؟ گفتم بقول ما ترکا : ...
قبلش ناگفته نمونه ، که اگه آمریکایی بودم می تونستم مثلا بگم : نه اسرائیل که نه ، گفتم که نداریم و نمیشه، بلکه نه عربستان سعودی ، نه مثل اون غیر غربشم ، جونم فدای آمریکا ؟
آخه عربم مثل ترکه دیگه ، از قضا ایرونم عرب داره ، همونطور که مثلا همه ی ترکا که ما جون بدم براش ایرونی نیستن که ، حالا بمونه که بعضیشونم مثلا به پدر میگن بابا .
بلکه یه جاییم هست که به مثلا پدرشون میگن : آتا ترک
خب این یعنی اینکه منم آتا ترکم ؟ خب بله من پدر شما هستم ، ولی پدر حتی بچه های خونه ی دیوار به دیوارمونم نیستم ، حتی اگه ترک باشن ، آتا ترکم همینطور .
خب بله ، ما علاوه بر پدر بزرگوارمون حضرت آدم ابوالبشر ، مثلا پدری بنام حضرت ابراهیم علیه السلامم داریم ، چه ترک و چه عجمش بقول عرب ، حالا فراگیرترش !؟ بمونه ! که حتّی پدری پدری مثل حضرت ابراهیم علیه السلامم پیش اون فرزند بحساب میاد ! پس مقصود از "آتاترک" اینه ، پدریه ، نه مثل پدری حضرت آدم علیه السلام ، که حتی حضرت عیسی بن مریم علیه السلامم قرزند اون بزرگواره رحمت الله علیه ، که علاوه براین پدری حق پدری دیگه ای هم بر گردن ما دارن ، حقی مثل حقی که "آتا ترک" داره ، البته اگه چیزی بما یاد داده باشه ، یا ما از اون یاد گرفته باشم ، مثل کشف حجابی که پدر یا شاه ایران در دیداری که با اون داشت از اونجا به ایرون آورد ! و ماهم از پدر یا شاهمون یاد گرفته باشیم مثل اون ، یا به امر اون ! مثل چیز یا چیزایی که الانم پدر ، یا شاه و یا ... ایرون یاد میده .
آخه به پدر که فقط شاه گفته نمیشه ! بلکه نه تنها به پیامبرم ، بلکه به امامم پدر گفته شده ، مثلا : من و علی پدران امتیم .
پس اگه یه چیزی ازم یاد بگیرین ، یا یادتون بدم ، یا بگم یاد بگیرین چی ؟ اونوقت علاوه بر اینکه پدرتون هستم ، مثلا اتا ترکتونم هستم ، همینطور :"من ... " تونم ، پس خوب حواستونو جمع کنین ! خصوصا وقتیکه که :"من" م می تونه پدرتون باشه ! اونم تو خونه خودتون ، و جونم قربونش بشه خودتون !
منکه اونوقت یاد حرف همونی میفتم که گفتم گفت : من و علی پدران منن !