بِوَفتِ سلام :
سلام علیکم ، شب بخیر .
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
اللهم لک ... و علی رزقک ... تقبل منا .
السلام علیک یا خلیفة (الف) الرحمن .
یادآوری :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
گفتم (ب) که استاد شهید شهادتی مثل تشهد نماز رو به معنای :"درک" یا بقول خودمون دریافت گفته اند ، حالا درک کی !؟ خب بله درک کننده یا دریافت کننده ، ولی روشن نفرموده اند ، صرف نظر از انواع و اقسام :"ادراکات" ی که گفته میشه ، مثلا :"حسی" ، "قلبی" و عقلی ، پرسش اینه که اگه بقول ایشون ، که در مثلا اثری از آثار بدون استثناء خوبشون اومده باشه ، البته بعد معلم ثانی یا فارابی ! یه درک :"تصور" ی و یه درک "تصدیق" ی داشته باشیم :"ما" و صرف نظرم از "ما!" ، که :
اگه و فقط اگه یه "تصور" و یه "تصدیق" داشته باشه ، آنگاه ما فقط یکی از ایندو که نمی تونه باشه ! بلکه :"جامع" ایندوس و بقولی :
آندو زیر مجموعه ماست !
و حتی صرف نظرم از اینکه پیامبر صل الله علیه و اله و سلم فرموده باشن که آنگاه :
یکی از این دو :"امام" دیگریس !
ووو ؟ که در حوصله ی این فرصت (پ) نیست ، پس سلام نماز بعد تشهده !
یعنی چی !؟ یعنی پس از درک یا دریافت اینه که خدا یکیست و محمد (ت) بنده و رسول اوست .
بشرح ایضا سلام دهنده هم !
در سلام دادنای روزمره هم همینطوره ، مثلا وقتی یکی رِ می بینیم بهش سلام میدیم ! و میگیم :
سلام علیکم !
یا بجایی وارد میشیمم ، ولو اینکه بفرموده خدا و پیامبرشم ، در اونجا هیشکیم نباشه ! و بچشم نیاد !
همینطور سلامی که در مثلا زیارت داده میشه و زیارتنامه ها اومده هم پس از درک یا دریافتی از سلام دهنده هست ، حالا چه :"قدر" !؟ مونده به :"اندازه" ی درک یا دریافت ما و بقول پیروان مثلا معلم ثانی : معرفت و حجت ما!
یا :
علم یا دانش ما !
چراکه بقول ایشون و پیروان ایشون :
علم یا دانش عبارته از :
تصور و تصدیق !
حالا اگه بقول استاد شهید ، در آثار بدون استثناء خوبشون : این کار همه ی علما و یا دانشمندا در دیگر علوم ، که گویا مراد از دیگر شامل همه ی علوم یا دانشهای دیگر از نه تنها :"فلسفه" ! بلکه :"منطق" م میشه ! منجمله :"منطق جدید"م ! و حتی :"فازی" ی اونم ! باشه ، که :"ابتدا تعریفی دارن و سپس براش دلیل میارن" ، سلام اونا هم بعد نه تنها معرفت یا شناختشونه ! بلکه بعد تصدیقشونم هست !
حالا سلامشون چه سلام آغازین باشه ، و چه پایانی ! البته بعد سلامی که بهشون رسیده باشه ! و گرنه این :"سلام" رِ از کجا آوردن !؟ مثل هر حرف دیگری که بخوان بزنن و روزیشون نشده باشه :"به ! وقت سکوت" ی که شکسته شد و بگوششو رسید ! نه گوش دادن ! ولو بفرمان شنواییم ! چه رسه به :"دل" خواه ! که اگه تو یه کتاب یا نوشته و یا مثلا مقاله ی علمی ازش ، بعنوان فرمانده حواس ! و منجمله شنوایی ، حرفی زده شده باشه سلام منو بهش برسونید !
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا (ث) بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
یاد تعبیری از مقام معظم رهبری جمهوری اسلامی ایران افتادم ، ولی حرکت بعد :"توقف" ی هست ! بعد "توقف ی در استاد شهید" ، که داشته ام .
حالا بمونه که مقصود از عدم توقف یا حرکت چیه !؟ مثلا ادامه ی راهه !؟ یا ... ؟
شب بخیر .
----------------------
الف : جانشین ، نایب ، ...
ب : در نوشته ی قبلی ، با عنوان :"به وقت شهادت" .
پ : آخه علاوه بر اینکه بعد یه روز کاری خوابم فرصت بده ، فردا چی !؟ که ان شاءالله صورت حساب یه طبقه رو بتونیم تحویل صابکار بدیم و دریافتی داشته باشیم ! # و ...
ت : اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم .
ث : شب قدر ، شب چهارم ! پیش از شب پایانی :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، سَلَامٌ هِی حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ . ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
به وقت شهادت :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْکِتَابَ وَلَمْ یجْعَلْ لَهُ عِوَجًا ، ... .
با سلام و وقت بخیر به بچه های گلم .
یادآوری :
یادم میاد قبلا ، در اینجا هم ، گفتم ، به نقل از آثار بدون استثناء خوب استاد شهید مرتضی مطهری ، که شهادتی که پیش از سلام در نماز داده میشه ، فرق داره با شهادتی که برا ثابت کردن چیزی در مثلا دادگاهی داده میشه .
چراکه بقول ایشون ، استاد شهید ، یگانگی خدا که مونده به شهادت ما نیست ، خدا یکیه ، چه ما شهادت بدیم و چه یگانگیشو درک یا دریافت نکرده باشیم ! چراکه بقول ایشون این شهادت داده یعنی درک یا دریافت ، یعنی درک یا دریافت کردیم که خدا یکیست .
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، قُلْ أُوحِی إِلَی أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
اوقات تشهد :
در تشهد نماز چه در نماز دو رکعتی که پیش از سلام داده میشه و نماز تموم میشه ، و چه در نمازای سه و چهار رکعتی که دو بار (پ) داده میشه ، شهادت به رسالت پیامبر صل الله علیه و اله و سلم ، بعد شهادت به یگانگی خداس ، چراکه ایشان بنده و رسول خدا هستن .
فکر می کنم اینم قبلا گفتم ، در اینجا هم ، که نقله از آقا امام علی علیه السلام پرسیده باشن که چرا خدا یکیه ؟ ایشان در پاسخ فرموده باشن که اگه یکی نبود ، خب اون یکی دیگه و بشرح ایضا دیگه ها هم پیامبرشونو می فرستادن دیگه ! ولی پیامبرایی که اومدن گفتن که از طرف خدای واحد اومدن !
پس درک یا دریافت از فرستاده ی خدا ، پس از درک یا دریافت خدا و یگانگی اونه .
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیءٍ وَإِلَیهِ تُرْجَعُونَ . ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
حالا بمونه برا فرصت دیگه ان شاء الله ، که خدا نه تنها قابل درک یا دریافت ما نیست ، بلکه :
لا اله الا الله
در اینم یکیه ! یعنی نه تنها بقول مثلا منطق جدید علم یا دانش ! بشری ، که میگه باب معرفت یا شناخت نداریم ! ولی گفتم که ، در اینجا هم ، مثل باب معرفت قدیمیشو داره ! وگرنه باب :"حجت" ش یعنی چی !؟
بقول استاد شهید :
برا چی دلیل میاره !؟
برا :"هیچی" !؟ خب بله برا "هیچیش" چرا ! مثل همون هیچی شامی کبابی که تو :"کتاب" ریاضی سوم ابتدایی به احمد و اکرم رسیده ! که اگه زمان شاه بود فرقش این بود که بجای احمد و اکرم شاید به بچه هایی با نامهای دیگه هم میرسید !
و قابل درک یادریافت بود براشون ! مثل شامی کباب ! و بعبارت دیگه مثل خدا !
البته نه فقط خدا ! بلکه مثل دیگر ناشناخته ها یا بقول اونا :"تعریف نشده ها" ، مثل نقطه ، خط ووو
در حالیکه :
لا اله الا الله
تعریف نشدنی و شناخته نشدنی یکیه ! والحمدلله ، نه یکی دیگه هم ! چه معرفتا و چه تصدیقا ! البته نه بقول ابواب منطق قدیمش ! که در عهد رنسانس یا انقلاب صنعتی در اروپا ، غرب و بشرح ایضا دنیاشم ! منجمله ایران و بعد انقلابم ! گفته شد کنار گذاشته شده و منطق جدیدی سرداده شد که بر :"مشاهده" استواره ! بعبارت دیگه بر شهادت اعضای حسی !
خب قبلتم ! کدوم حس !؟ چراکه :
اگه و فقط اگه دوتا حس داشته باشیم چی آنگاه !؟ یا آنوقت !؟ اونوقت به وقت کدوم یکی از ایندو !؟
آیا بوقت :"یکی" بودن یا شدن ایندو !؟ و مثلا بقولی :"حس ششم" !؟ خب اینم که هنوز : حسه ! # و بقولی شد :
پنج بعلاوه یک !
# و نه حتی پنج پنج یکی !
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، یس (پب) ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
-----------------------------
پاورقی :
پ :
یه بار در رکعت دوم و یه بارم بعد صلاة النبی ، یا نماز پیامبر و پیش از سلام .
پب :
حالا :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ (ب) ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
که در نوشته ی قبلی گذشت بمونه ! و اونم # وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ ، که حکمش مثل حکم یکی از :"پنج بعلاوه ی یک" باشه که با رفتنش مذاکره و بقولی :"برجام" والسلام !
-----------------------------------
ادامه ی :"کلیدواژه" :
پیامرسان یکی!؟+پیامرسان صهیونیست!؟+ یا پیامرسان یکی بنام :"جمهوری اسلامی ایران"!؟ والسلام !؟+وبقول مثلا آقای مهران مدیری در :"مرد هزار چهره" : # و دیگر هیچ!؟