سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به وقت شب ، پایانی :

سلام علیکم

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

اول جمعه ی آخر سال ، سال هجری شمسی رو تبریک بگم و بعد برم سر بحثی که مطرحه برا هر بنی آدمی ! مگه اینکه گفته بشه بنی آدم نیست ! که گفتم مانند همون که گفته :

چرا مسیحی نیستم !؟

گفته نشده که چی هست !؟ حالا بمونه که با چی گفته شده : بنی آدم نیست !؟ یعنی اونی که حرف می زنه ! همینطور نوشته ی حرفشم ، ولو یه حرف (الف) م که زده بشه ! جای پرسش داره !

بعنوان مثال حرف حِسِّشو زده !؟ خب پس از نعمت حِس برخورداره ! ولو اینکه گفته بشه از یه حسم برخورداره ! و از حس دیگه ای هم برخوردار نباشه ! که پرسش از ولو دو حسم مطرح باشه ! و جمع آندو پیش بیاد !

"گستره" ی نعمت :

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

حالا یه عمر ! زندگی تو آسمون و رو زمین ، شب و روزشم بمونه ! یه سالشم که امروز جمعه ی آخر سالشم باشه بمونه ! حتی یه ماه و حتی بقول خاتم انبیاء (ت) محمد مصطفی صل الله علیه و اله و سلم یه :"جمعه" شم بمونه ! یه روز چی !؟ که تو آسمون و رو زمین شب کرده باشیم و بعنوان مثال امروز فردای آن روز باشه !؟ و ازشم حرف زده بشه !؟ ولو اینکه مثلا آنروزو لمسم کرده باشیم ! حالا :"پیامرسان" ش چشم ! ما هم باشه که آنروز رو با اون دیده باشیمم بمونه !

که ختم :"انعام" یا نعمت هایی هم برخوردار بودیم ، دیروز ، و امروزم ! که در آن هستیم ! تو آسمون و رو زمین ! تا شب بشه باز ! به همین :"ختم" نمیشه ! هم !

چراکه کافیه از روزی که بسر رسید ! و بعبارت دیگه شب شد ! حرف زد ! که گفتم : ولو یه حرف !

چراکه این حرف حرف کیه !؟ آیا حرف مثلا حس شنوایی ما !؟ و یا حرف گوش حس شنوایی ما !؟ و حالا بمونه که گوش دادیم به چیزی !؟ یا بگوش رسید مثلا حرفی ! حرف برخوردار از نعمتی ! یا : انعمت علیه ...

خب ! سال نود و ششم داره بسر میرسه ! یا همونطور که گفتم داره شب میشه ! و داره نو روز میشه ! باز !

در سالی که داریم پشت سر ! میذاریم و بقولی داره بایگانی ! میشه و یا بقولی آرشیو ! میشه ! یه :"مشکل" ی پیش اومد که هنوزم روشن ! نشده که چی بود اون مشکل !

همون "مشکل" ی که در هفت دی امسال رسانه ای شد ! البته نه توسط رسانه های داخلی ! حتی رسانه ی ملی ! بلکه توسط رسانه های خارجی ! که بلافاصه از اونور جمهوری اسلامی ایران به اینورش در غربش که ما ما بودیم رسید که :

یه اختلاس کم بشه ، مشکل ما حل میشه !

و بعد سه روز رسانه ی ملی ! اونم تو یه برنامه ی خبری خبر شبکه یکش ازش گفت ! نه اینکه خبرشو بده ! هرچند دیگه نیازی نبود و همه با خبر شده بودن !

و یواش یواش خبر گزاریهای داخلی زبون باز کردن و ازش حرف زدن ! منتها از چی !؟ گفتم که هنوز روشن ! نشده از چی !؟ البته بعضیا ازش ، کما فی السابق ! تعبیر :"فتنه" کردن ! و حتی اسمشو :"فتنه ی نود و شش" م گذاشتن ! منتها نه همشو ! جمعشو !

آخه حرف ! از مثلا :"مطالبات بحق" بود ! مثلا روزنامه ی :"جرثومه" ای گفت جمعش عبارته از :"سره و ناسره" ! و همین هفته ای هم که گذاشت داشت ، هنوزم ! که مثلا "سره" ها :"صف" شونو از "ناسره" ها جدا کردن !

حالا ! آیا رفته بودن تو صف اونا ! و جدا کردن !؟ یا مثلا دو تا صف بندی بود تو کف خیابون !؟ و یا ... !؟ هنوزم روشن نیست ! شاید مثلا این باشه که به صف مردم پیوستن !

همون صفی که مثلا رییس قوه ی قضای جمهوری اسلامی ایران گفته بود ! هنوزم میگه ! که راهش اونو نیست که پیش گرفته شده بود ! حالا توسط مردم !؟ یا مثلا :"سره"ی مردم !؟ و :"راه" داره مطالبات بحقی که :"گفته" شد بعد هفت دی امسال ! البته بعد دستکم سه روز بعد اون !

حالا "راه" چیه !؟ خب کمافی السابق دیگه ! که در این نزدیک به چهل سال پیش پای مردم ! حتی :"سره" ی اونا هم گذاشته شده بود دیگه ! ولی هفت دی امسال از راهش وارد نشدن ! حتی "سره" ی مردم !

فردا ! بعد رفتن پیش یه وکیل و شصت هزار تومان دادن به اون ! که روشن شد پراونه ی وکالت نداره ! ولی دفتر و کارت چاپیم داره ! و بعد رفتن پیش یکی دیگه که پروانه داره ! و صدو پنجاه هزار تومانم دادن به اون ! و کنار کشیدن اونم ! که نهایتش یه دادخواست نوشته و داده به مراجعه کنندهاش ، که خودشون برن شکایت کنند به همون دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران ! این مراجعه کنندگان ، سه تایی شون ! منهای زن و بچه هاشون ! رو هم دیگه سیصد هزار تومان پول تمبر باطل کردنو ندارن برا فردا !

تازه طرفشو بمونه ! که نه تنها پول تمبر و اینا رو داره ! تازه رفته :"کارشناس" دادگستری هم گرفته ! که به یکی از این سه نفر زنگ زد ، تو هفته ی گذشته ، که پاشو بیا برا :"تامین دلیل" !

یاد اون :"زن زابلی" ی افتادم تو کتاب اقتصاداسلامی استاد شهید مرتضی مطهری ! که پس از توزیع از بازار جمع شد ! که نه تنها مثلا پول تمبر و این چیزا رو نداره ! بلکه اصلا شاید ندونه داد گستری یعنی چی !؟ حالا بیا بهش بگو :

تامین دلیل !

کی بهش بگه !؟ قوه ی قضاییه ی جمهوری اسلامی ایران ! که مثل اون :"اتوبان تهران قم" در کتاب اقتصاد اسلامی استاد شهید ، توش سهم داره ! تو بقول بودجه نویسا ! بودجه ی اون قوه هم ! بودجه ی بودجه نویسا هم ! ولی ازش پرسیده بشه :

بودجه یعنی چی !؟

خب بنده خدا از کجا بدونه ! حالا :"راه" چاه شکایت در جمهوری اسلامی ایران بمونه ! و تونستنش ! بعد دونستن "راه" هم ! مثلا همین هزینه وکیل گرفتن ! و چی بود !؟ آهان :

باطل کردن تمبر !

با آرزوی :"عید خوب" ، خصوصا برا رسانه ی ملی ! که با همین عنوان "عید خوب" برنامه ای تهیه کرده با ایام عید ! حالا با کدوم :"بودجه"!؟ بمونه ! چراکه کافیه مثلا اون :"زن زابلی" تلویزیون داشته باشه برا گرفتن ! اون برنامه ! بعبارت دیگه از نعمت گرفتن برخوردار باشه ! ولو سیاه سفیدشم ! یا بقول عصر دیجیتال :

سفید سیاه

ش ! یعنی گیرنده دم بدم سفید ! برا سیاه کردنش ! یا بقول مثلا همون روزنامه ی "جرثومه" :

ساده لوح

لوحی سفید ! برا گرفتن حرف ! که گفتم : ولو یه حرف ! البته نه یه حرف بقول مثلا علم یا دانش شیرین ریاضی ! که بعدش دو داره ! و دو هم بزرگتره از یکش ! حالا این یکشم بزرگتری داره که همون :"سفید" یا :"صفر" ه بمونه !

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته !

--------------------------------

الف :

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ،قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ، اللَّهُ الصَّمَدُ (ب) ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

ب : قبلا گفتم که وقتی آقا اباعبدالله علیه السلام از طرف کوفیان دعوت شد به کوفه ، در راه کوفه که بودن و نامه ها برایشان فرستاده میشد ، در برخی از آن نوشته ها پرسشی هم مطرح میشد ، یکی از پرسشها این بود که در کوفه معنی ها از :"صمد" میشه ! و خواسته شده بود که امام تعریفی از "صمد" را بفرمایند .

امام در پاسخ نوشت : صمد را چون مردم نمی تونستن معنی کنن (پ) خدا خودش معنی کرده :

... ، لَمْ یلِدْ وَلَمْ یولَدْ ، وَلَمْ یکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالنَّجْمِ ... .

پ : که در نوشته ی قبلی به اون اشاره کردم ، در اونجا که : رصد کننده از رصد شده بزرگتره .

بعبارت دیگه تعریف کننده از تعریف شده بزرگتره ، همینطور مثلا :"تصدیق" کننده ! بقول مثلا فارابی یا معلم ثانی ، که بقول استاد شهید بعد اون منطق ارسطو باب بندی شد به بابهای : معرفت و حجت ، یا :" تصور و تصدیق" .

همینطور باب ! جبر گزاره های بول در منطق جدید یا منطق ریاضی و یا منطق دیجیتالی که گفته میشه ! نه دیجیتال دینی و :"خاتم" ش اسلامی !

البته اگه تئوری مجموعه های ژرژ کانتور رو باب معرفت یا تصور این منطق بحساب نیاریم ! و اونطور که گفته میشه تعریف شده نداشته باشیم ! حالا بمونه که تعریف شده ای داره بنام : مجموعه ی تهی !

که بمونه ! چراکه ما در نماز داریم :

سبحان الله

ولی مثلا در صلاة النبی ، یعنی رکعت سوم و چهارم ، بعدش داریم :

والحمد لله ، ... .  

یعنی همونطور که در نوشته ی قبلی هم به این اشاره شده ، اونجا که :

البته مام تعریفی از مادر پیامبری و سرپرستی نداریم ! ... .

هرچند ما هم تعریفی یا تصوری از خدا نداریم ! مگر اینکه بریم بیرون از خدا ! و مثلا از اونجا بهش نیگا کنیم ! ولی شکر خدا بجز خدا چیز دیگه ای نیست که بچشم بیاد ! چه رسه به اینکه :"چشم انداز" چشم ما باشه !

که این فرق داره با اونکه :"هیچی" نداریم ! یا مجموعه ی جامع نداریم ! چه رسه به اینکه :

هیچی داریم ! یا مجموعه ی تهی داریم ! و مادر علم یا دانشم هست تازه ! یا بقول جرثومه ای : ساده لوح یا سفید لوح داریم ! البته خودمون نه ها ! بلکه :"به تعبیر معروف" مرگ خوبه برا همسایه ! اونم نه اینکه :

الجار ثم الدار !

حالا از کجا حرفشو می زنیم !؟ بحث اصلی اینه ! و "به تعبیر معروف" از کجا آورده ایم !؟ مثلا :

ساده لوح

رو ! پیام آورش کیه !؟ حالا امامش !؟ بمونه ! و مادر شم ! یعنی :"گیرنده" اش ! "گیرنده" ی پیامم !

ت : خاتم پیام رسانی حضرات ابراهیم ، موسی ، عیسی بن مریم ، نوح و آدم علیها سلام . 


  

آرمان و آرمانها (3)

امروز که از سر کار اومدم خونه و ... تلویزیون اخبار داشت و بعدشم بالاتر از خبر و بعدم برنامه ثریا ... ، که مادرتون گفت اشکالی نداره ولی ساعت ... می زنم جای دیگه ، آخه دید بعد دوش گرفتنم اومدم بقیه ی برنامه رو نیگا کنم .

حالی کاری به اسم ثریا ندارم ، اولین بار با این اسم وقت آشنا شدم که اسم مادر پدر خدا بیامرزمو دونستم که ثریا بود ، خدا رحمتش کنه شما اونو ندیدین .

این اسم منو یاد حضرت سلمان علیه السلامم میندازه ، که فکر می کنم برنامه ی یاد شده همین مد نظرش بوده در نامگذاریش ، که اگه این باشه اونوقت بهش نمیخوره که در برنامه ی امشبش این پرسشو به نظر خواهی گذاشته باشه که بهترین راهکار برای برداشتن فاصله ی طبقاتی و شکاف طبقاتی در "جامعه" کدوم یکی از سه گزینه ای که داده بود هست ؟

برا همین بود که به شماره 300001435 ی که داده بود پیامک دادم که "جامعه" یعنی چی ؟

خب :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ الْغَاشِیةِ ، وُجُوهٌ یوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ ، ... ، وُجُوهٌ یوْمَئِذٍ نَاعِمَةٌ ، ... .

یکی از آرمانها هم همین بود که در برنامه یاد شده ، بعد بیش از سه دهه ، هنوز نه تنها حرف از راهکارشه ، بلکه برای عمیقتر نشدن فاصله و شکاف طبقاتی حرف از راهکاریست که نه تنها گزینه اول بعد گزینه ی سومه ، بلکه دومی هم بستگی به سومی داره ، چراکه همونطور که در قسمت قبلی گفتم مجری کاری دولته و برای کارم خرج داره و همونطور که کارشناس برنامه ی یاد شده هم گفت ، البته نگفت کی !؟ ولی گفت که از یکی در گزینه ی سوم اومده مالیات گرفته بشه و به اونی که در گزینه ی اول اومده داده بشه ، خب کی ؟ حالا هرکی که باشه ، از قانون گذار این کار و مجریش گرفته تا ناظر بر اجراش و قوه ی اجرایی اینم ، همه و همه خرج دارن دیگه .  

مگه اینکه مثلا بقولی "عاشق" خدمت باشن و نه "قدرت" ! که برا بدست آوردنش پول خرج کنن ! تا "انتخاب" بش برای این کار ! نه اینکه در :"فرصتی برابر و عادلانه" ، که در گزینه ی دوم اومده بود ، برگزیده بشن براش !

که یکی از آرمانها هم همین انتخاب و برگزیده شدن بود !

خب آرمانها بازم هست ، ولی همونطور که گفتم آرمان فقط یکی می تونه باشه .

چطور ؟ مثلا همونطور که قبلا گفتم ، شما سنتون قد نمیده بهش ، یا کوچیک بودین و یادتون نمیاد ، بعد پیروزی انقلاب ، البته قبلشم ، برای آرمان "حکومت اسلامی" ضمن اینکه مثلا حرف از "حکومت عدل ..." و مانند این بود ، از میون حرفای "غربی و شرقی" حرف از مثلا جمهوری ، جمهوری دمکراتیک و مانند اینم بود ، که رهبر فقید انقلاب فرمودن : جمهوری اسلامی ، نه یه کلمه کم و نه یه کلمه زیاد .

خب تو هرکدوم از این حرفا ، حتی فرمایش رهبر فقید انقلابم ، یه حرف بود ، اونم اینکه گویندگانش با یه کلمه همه ی اونچه رو که می خواستن بگن تو اون یه کلمه می گفتن ، مثل همون اسم "ثریا" که تلویزیون رو برنامش گذاشته .

حتی اونیم که مثلا می گفت :"جمهوری دمکراتیک" و یا مانند این که از دوتا اسم تشکیل شده ، یعنی منکه یادم نمیاد یکی برا آرمان "حکومت اسلامی" یا آرمان دیگه ای از دوتا حکومت حرف زده باشه ، اصلا اصل نامگذاری بر اینه که برا هرچیزی یه اسم گذاشته میشه .

یعنی چنین نیست که مثلا :"جمهوری اسلامی" که نه ، حتی آرمان :"حکومت اسلامی" م که گفته می شد حکایت از دو تا چیز باشه و "شکاف" ی میون "حکومت" و "اسلامی" باشه و ایندو یه چیز نباشه در نظر گوینده ی اون ، و این دو با هم "اختلاف" ی داشته باشن و برا "جمع" شون نیاز به "راهکار" ی باشه ، حالا چه بقول دانش شیرین ریاضی که قبلا گفته شد ، و چه بحساب پیامبر صل الله علیه و اله وسلم که گفتم براتون .

البته با این فرقم که بحساب دانش ریاضی نیاز به راهکاری خارج از آندو و هردویی هست ، ولی بحساب پیامبر چنین نیازیم نیست . 


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :172
بازدید دیروز :76
کل بازدید : 1338710
کل یاداشته ها : 1761


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ