حفاظت اطلاعات :
بِسْمِ اللَّهِ ... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَاللَّیلِ إِذَا یغْشَى ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
سلام علیکم .
ضمن شب بخیر به دختر خونه ، عرض شود که پس از :"دورهمی" :
پنج !
نفره ای که داشتیم و مکتوب ، یعنی نوشته شده ، شد ، ضمن اینکه بجز آن دو نفری که گفتم ، از مابقی محفوظ داری ، یه زحمت دیگه هم بهت می خوام بدم .
اخیرا مطلبی در روزنامه ی موسسه ای مطلب :"منتشر" شد ، که قبلا در اینجا منعکس شده و نیازی به یادآوریش نداره ! مگه اینکه بقول استادشهید مرتضی مطهری ، در آثار بدون استثناء خوبشون ، قسم :
زاینده
ای هم داشته باشه و آن هم "زاینده" نبوده باشه ! حالا چی بوده باشه !؟ بمونه .
وَ برا کی !؟ هم ! مگه اینکه مثلا :"نازایی" از طرف :"ذکر" و :"ذاکر"ش باشه و ربطی به :"فکر" و :"فاکر" نداشته باشه ! نه اینکه اینم قسم :"وارث" یاد و یادآوری :"زاینده و نازا" و بقول مشدیا :"پُرفِکَنی" موروثی ادامه داشته باشه و قسم زاینده ی "فکر" یا اندیشه هم عبارت باشه از :
عقل
یا خرد ! و اینم مثل قبلی ! که از :"حفاظت اطلاعات" موقّت یادآوری شد ! به "حفاظت اطلاعات" دائم تحویل داده شود !
حالا بمونه :"اصل موضوع" که این وسط حفاظت اطلاعات :"موقّت" چه کاره بوده ! آیا مانند مثلا چشم ، حس بینایی و قرارگاه خاتم الانبیای اینم از یه طرف ، و از طرف دیگه ذکر ، فکر و عقلم فقط وسیله ی نقلیه ای بودن برا انتقال :
زاینده و مثلا نازاش !؟
که بچشم اومده !؟ و ... بطور "موقت" نگهداری شده و تحویل داده شده که بطور :"دائم" ی بشه ! پس از قضاوت عقل یا خرد ! و نه حتی :"بهتر"ینش ! که در نوشته ی قبلی گذشت ، که کار عقل یا خرد اینه ! ولو اینکه بقولی : عقل ما تو چشمونم باشه !؟
خب ! برگردم به زحمتی که گفتم می خوام بهت بدم ! و گفتم خواهرات به :"کمال" دنیایی خود رسیدن و سرشون بکار خوشونه و شاید فرصتشو نداشته باشن ، تازه تو خونه ی خودششون ، اختیارشون دست من نیست ، نه اینکه صاحب اختیار تو منم ! نه تو هم تو خونه مختاری ، خونه خودتم که بری باز تو اونم مختاری .
خب ! منتشره صرف نظر از :"خسارت" ی که بار آورده ، و خدا بخواد به وقتش به اونم میرسم ، هرچند :"میزان" خسارت وارده که بمونه با خداس ! جبران ناپذیرم داره تو این دنیا ! و چه :"انسان" های :"شریف" !؟ خصوصا کودک ، نوجوان و جوانی که ، بد نیست همین جا جهت اطلاع بعنوان مثال برنامه ی :"سمت خدای" سیمای سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ، و خصوصا برنامه امروزش و :"فهرست" یاوران امام زمانش ! گفته باشم که ، به سمت غرب سوق که نه ! بلکه هُل داده شده ! هم بمونه ! هزینه این هم تازه از :"جیب" عمومی پرداخت شده ، در تاسیس ، بنا و دیگر هزینه های مراکز علمی و پژوهشی ! و حالا بمونه مثلا برپایی مجالسی با عناوین علمی و پژوهشی ، و جوایز و هدایای ریخت و پاش شده و سفرهای علمی و پژوهشی و بعدشم رانت های علمی و پژوهشی به مثلا :"قهرمانان" مدال آور مسابقات علمی و پژوهشی ، ووو ! ی رسمی و حالا غیر رسمیشم از "جیب" عمومی بمونه !
خب ! صرف نظر از این ! خسارت وارده بر فقط و فقطم چشم ! را که :"منشره" وارد کرده ، ولو به چشم یه نفر از مخاطبانشم ! براورد بشه و حفظ نگهداری بشه ، فعلا بطور موقّت !
ضمن تشکر پیشاپیش از زحمتی که میکشی ، امیدوارم که در این کار خسارتی به حتی چشتم وارد نشه ! بقول اون :منتشره
که گویا نه تنها چشم بینا ووو ، بلکه حفاظت اطلاعات دائم مخاطبشم :"حمّال"شه ! مثل :"ناشر" فرمایش جناب اقای :
برتراند راسل ، فیلسوف شهیر انگلیسی !
شب بخیر دختر گلم .
-----------------------------------
بعد نوشت ، دوم اردیبشت هزار و سیصد و نود و هشت هجری خورشیدی :
... ، أَلَمْ یعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یرَى !؟ ... .
حتی اکه یکی بگوید : من می بینم !؟
که بعنوان مثال گفته شده ! و گرنه پیش از آن ، به ویژه از راه :"لمس" گامی برداشته ! و :"گام دوم" را هم ! مگر اینکه نیاز به :"عضو" ی مانند :"چشم" بینا ! نداشته باشه ! در گام :"نخستین" ! برا :
ریشه
یابی :"دانش پژوهش" ! حالا چه در این دنیا ! و چه در دنیای قبلش ! پیش از بدنیا آمدنش از :
مادر !
حالا مثلا : من فکر می کنم ، پس هستم ! بمونه !
چه رسه به مثلا :"قاضی القضات" ی که بگوید : من حکم می کنم ! و :"عدم الحکم" کردنشم بمونه !
... ، وَاصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْینِنَا وَوَحْینَا وَلَا تُخَاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ ، ... .
چشم ما !؟ وَ ... !؟
دورهمی ! احمد نبودی ببینی ، شهر آزاد گشته !
عملیات مرصاد ! کرمانشاه ! اسلام آباد غرب ! و ... .
شمال ! ویلا ! و ... .
جنوب ! اهواز ! خانم دکتر ! آقا مهندس ! کانادا !
... !
دنیای اندیشه (2) :
سلام علیکم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ، ... ، هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى یسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ . (1)
امروز برا اینکه تعطیله (2) خونه نیستیم که از سر بیکاری (3) دست به قلم شدم براتون ، که خدا بخواد بحثو پیگیر باشم ، بحث دنیای اندیشه رو ، که گفتم به این معنا که به چی فکر می کنیم یا می اندیشیم ، که گفتم مثل اندیشه در قرآن یه معناشم مثل اندیشه در قرآنه ، یعنی از نعمت خدا دادی فکر یا اندیشه برخورداریم و به چیزی می اندیشیم که همه به اون میندیشن ! و :
لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا ... عَلَى جَبَلٍ لَرَأَیتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْیةِ اللَّهِ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یتَفَکَّرُونَ
چرا !؟ خب برا اینکه :
هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَیبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ ، ... .
خب الان به چی فکر می کردم !؟ به چیزی علاوه بر عالم پنهان و آشکارش !؟ به هرچی فکر می کردم و می کنم که خارج از اون نیست ! مگه اینکه بقولی ! مثل :"مافوق عالم وجود" ی که گفته شده ، گفته بشه مافوق عالم پنهان و آشکارم هست ! و مثلا پنهونم نیست برا مثلا اونی که گفته باشه : بربام هستی یا وجوده !
و به اون فکر می کنه یا میندیشه ! اونم بقول استاد شهید که بنقل از ایشون گفتم بعد یادآوری زاینده ی اون ، و بعبارت دیگه حشر ! یا بقولی که گفتم خارج کردنش از حافظه ، بایگانی و مثلا آرشیوش !
حالا چه بصورت دورقمی ایجاب و سلبی قدیمش ، و چه :"صفر یک" جدیدش در عصر حاضر ! عصر علم و دانش ! دونستن پنهان و آشکار !
تازه ! تنایی ! نه دوتایی ! و بدن هیچ وجه تمایزی از هم ! در دونستن ! بلکه :
هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ ... !
حالا :
رحمان رحیم بودنشم بمونه !
به کی !؟ برا کی !؟ به معنی موضوع بحثو میگم ! نه مثل اندیشه در قرآن به معنی داشتن نعمت اندیشه ای و :
فَبِأَی آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ !؟
زیرنویس :
1 – در باره ی این سوره گفته شده که برای دوره ی آخرالزمان نازل شده ، حالا آخرالزمان یعنی چه ؟ یکی از معانی اون ، بلکه معنی اولی اون که از خود کلمه یا واژه ی آخرالزمان ، بعبارت دیگه به معنی کلمه ی آخرالزمان دریافت میشه یعنی آخر زمان ، و حالا آخرم که به معنی دیگر معنی بده میشه دیگر زمان ، یعنی این زمانی که هست و بوده بعدش .
ناگفته نمونه اینی که گفتم در باره سه آیه ی آخر این سوره گفته شده ، شایدم در باره ی هفت آیه ی آخرش گفته شده باشه ،بعنوان مثال صاحب تفسیر شریف المیزان هفت آیه ی آخر این سوره رو برجسته کرده .
نکته ی دیگه ای که می خوام در باره این سوره بگم اینه که کلمه یا واژه ی :"دولت" ، که امروز بمناسبت :"تحلیف" اون تعطیل رسمی اعلام شده ، بصورت :"دولة" یه بار و اونم در این سوره اومده ، و در معنی اون گفته شده :
چیزى را گویند که در بین مردم متداول است و دست به دست مى گردد.
البته نه اینکه یه روز دست مثلا جمهوری خواه و یه روزم مثلا دست دمکراتاس ، و شایدم اگه مردم رای بدن همیشه دست یکی از این دو باشه مثلا !
چی !؟ خب اون :"چیز" دیگه ! کدوم چیز !؟ هرچی دیگه ! پنهون و آشکار دیگه !
برا کی !؟ خب برا همه دیگه ! البته برا مثلا صاحب دیدی دیدنی ، و همینطور حواس دیگه هم ، و خب برا صاحب دلیم متعلق به دل یا قلب دیگه !
خب برا صاحب ذکر ، فکر و عقل چی !؟ خب روشنه دیگه !
صاحب ایندو ! چی !؟ یعنی صاحب عضو ، حس و دل ، و ذکر ، فکر و عقل چی !؟ خب جفت شیشش دیگه ! و چه محشری میشه ! آخه صاحب تفسیر شریف المیزان گفته :
کلمه (حشر) به معناى بیرون کردن است اما نه بیرون کردن یک نفر، بلکه یک جمعیت ، و نه به اختیار، بلکه به اجبار.
حالا تازه این دنیایی اونه ! و دنیای دیگش بمونه ! مگه اینکه دنیا به آخر برسه ! و آخرالزمان بشه !
2 – که نه تنها تعطیل اعلام شده ! بلکه مهمونم دعوت شده !
3 – آخه صابکار جمعه که خواستیم بیایم گفت پول نداره !
یکی نیست بگه پول نداری چرا مهمون ! ببخشین ! چرا ویلا درست می کنی و اونم تو روستا ! و تازه نماشم نما رومی می زنی ! اونم برا مثلا تابستون که از تهران بیایی و مثلا تو استخرش آبتنی کنی ، و ...
میگم خوبه دیروز امروز مهمون نیومد خونه ی ما ! اونوقت می خواستیم جلوش چی بذاریم و ازش پذیرایی کنیم !؟
یعنی داشتم به این فکر می کردم یا می اندیشیدم که دست به قلم شدم که بگم خدایا ببخش ! چراکه مهمون حبیب توس و روزیشم با خودش میاره !
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ، خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ ، اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ ، الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ، ... .
سلام علیکم
برای شبکه سازی دیدیم که نیاز به رایانه و دستکم دو رایانه داریم و هرچند این چیه کامپیوترش هم ساخته شده باشد که شبیه ما هم ساخته شده باشد یعنی شبیه عضوی از اعضای بدن چیزی داشته باشد که با دیگری ارتباط برقرار کند و یا اتصالی داشته باشد تا شبکه ای صورت پذیرد ، آن دیگری نیز لازم است که شبیه همین ساخته شده باشد ، مگر اینکه همانطور که به عنوان مثال به نقل از مرحوم علامه گفته شد پس از ساخت اولین شبیه خود ، دومی هم ساخته شود تا ایندو را بیکدیگر اتصال داد و شبکه داشت .
برای همین بود که بنده هم بقول مرحوم علامه بایگانی را پیش کشیدم ، چراکه وقتی سراغ ساخت ساخت دومی رفته می شود که اولی انبار شده باشد ، پس انبار داری اولین عضو شبیه سازی شده نیز پیش از رفتن برای ساخت دومی بوده .
البته همانطور که در نوشته ی قبلی بعرض رسید این با خود شناسی مثلا مرحوم علامه بود ! وگرنه بنده هم مثل شما وقتی نخستین بار که بعنوان مثال چشمم افتاد به چیزی در جهان خارج یادم می آید که چشم داشتم ، پس در این میان یعنی میان آن چشم و این یادش یک حافظه ای دارم که هنوز هم یادم می آید چشم داشتم ، و هنوز هم داریم ، و مثل همان انبار داری هم چشم داری ! یا همین رایانه داری یا شبیه خود داری ، که شبیه ما ساخته شده و حالا بعنوان این چیه کامپیوتر ، رایانه و یا نامی دیگر تحویل بایگان ، انبار دار و یا مثلا محافظ سپرده شده ، آنهم نه برای اینکه با دلی آرام یا قلبی مطمئن برویم سراغ ساخت دومی به مقصد ! بایگانی ، انبار و یا مثلا حافظه تا ... .
بلکه امیدوارم توانسته باشم اینقدر رسانده باشم که مطلب فقط هم داشتن حافظه نیست ! مثل بایگانی ، انبار ووو ، بلکه مثل مثلا انبارداری حفظ و بایگانی رایانه ای است که شبیه ما ساخته شده که ما داریم و می خواهیم ببینیم اینکه شبیه ما ساخته شده هم دارد ؟ چراکه مقصد شبکه است یعنی : اتصال رایانه ... .
ولی اجازه بفرمایید بیشتر توضیح بدهم ، در اتصال رایانه ها ما نه تنها رایانه داریم ، بلکه مثل مثلا انبار داری رایانه داری هم داریم ، بعبارت دیگر شبیه خود داری ، خب این را رایانه هم دارد ؟ چراکه حرف اینست که شبیه ما ساخته شده و ما حفظ می کنیم ؟ شبیه خود را عرض می کنم ؟
خب شبیه خود رایانه یعنی چه ؟ چراکه مطلب که فعلا شبیه ما که نیست ، که حفظ این کار ما باشد ، که شبیه خود را به حافظه بسپاریم چراکه حفظ می کنیم ، بلکه موضوع شبیه همین در شبیه ماست !؟
حالا بماند که فردا وقتی شبکه سازی کردیم ، یا امروز شده و ما هم طبق معمول آنرا این چیه کپی و این چیه پست در اینجا کرده ایم و مثل رایانه هم بنام شبکه بومی شده ، ببینیم جهان داری هم مثل مثلا انبار داریست ! چراکه شهر ، کشور و جهان یک چیز است و شهرداری ، کشورداری و جهان داری چیز دیگر ! حتی اگر دنیا را هم قد یک ده ، قریه ... کرده باشیم ، چراکه دهکده هم یک چیز است و دهکده داری هم مثل دهداری چیز دیگر ، و چنین هم نیست که تا ما گفتیم اقرا ، یک قریه یا دهی داریم و دهداریم ، خیر قریه ای یا دهی و دهداری لازم است مثل انبار داری ، بایگانی و یا ... .
ولی اینکه ما حفظ می کنیم که فعلا موضوع بحث ما هست ؟ و آیا رایانه که شبیه ما ساخته شده حفظ می کند ؟ خب چه چیزی را ؟
تا بعد فعلا خدا حافظ