بسم الله الرّحمن الرّحیم ، ... .
خروج از رکود (پایان پیشگفتار) :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ ، ... .
مقدمه ای بر پایداری :
ضمن تبریک امروز ، که امیدوارم هفته خوبی رو پشت گذاشته باشین و نوینشم پیشرو داشته باشین ، بازم تا یادم نرفته ، همونطور که در بحث قبلی ، بحث "یه وجب " گفتم ، یادآور شم که نقله ، یعنی در جایی دیدم که گفته شده کتاب خدا یا قرآنی که آقا امیرالمومنین علیه السلام جمع آوری کرده و عرضه داشته و ... ، سوره تبت یدا ابی لهبو نداره .
خب چرا ؟
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ، ... .
ولی علاوه بر یکی دوتا ، یعنی سه تایی !که در قسمت قبلی پیشگفتار اومده :
... ، مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ ، ... .
داره .
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته .
خب برم نون بگیرم و ...
------------------------------------
مرتبط : نظرات نوشته چهره های خدانگر نه چشم های خدا بین و تعلیم بی واسطه خداوندی
خروج از رکود :
بسم الله الرّحمن الرّحیم ، ... .
سلام علیکم
خروج پایدار :
... ، یا أَیهَا الْمُدَّثِّرُ ، قُم ... .
ضمن تبریک بمناسبت سالروز تولد آخرین پیام آور خدا ، که به نقلی دوازدهم و به نقل دیگر هم هفدهم این ماهه ، و این شش روز هفته ی وحدت نامیده شده ، گفتم بی مناسبت که نه ، بلکه بهترین وقت طرح این بحثه .
پیشگفتار :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، أَرَأَیتَ الَّذِی یکَذِّبُ بِالدِّینِ ؟ ... .
این بحثم می خواستم تحت عنوان (یه حرف) مطرح کنم ، مثل بحث قبلی ، و حتی تحت همون عنوان "یه وجب" م ، ولی مانعی که بازم ! نه ، بلکه تحت عنوان خروج پایدار و از رکودم که مطرح بشه ، بازم تحت "یه حرف" مطرح شده ، منتها آیا این حرف یه حرف پایداره ؟ یا نه ، نه اینکه بازم نه ! یعنی نه داره ! بلکه وقتی گفته میشه خروج و مثلا خروج از رکود ، بعنوان مثال خروج از چیزی ، جایی ، ووو ؟ و به چیزی ، جایی ، ووو ؟ یعنی ورود به یه چیز دیگه ؟ و آیا ورودی پایدار ؟
یا نه ، بازم گفته باشم که نه ناپایدار ! بلکه پایدار با وجب گوینده اش ! که وجبم وجب اونه ! و تا وجبم وجب اونه خب پایداره دیگه .
یه حرف دیگه ! هم در این قسمت ، قسمت پیشگفتار گفته باشم ، که بازم ناگفته نمونه ! تا گفته پایدار بمونه !
من فکر می کنم بهتره اونو صرف مناسبت همین ایام هفته وحدت بکنم بصرفه تره !
خصوصا وقتی بنا دارم اینو برسونم که وقتی گفته میشه :"خروج از رکود" آیا مقصود خروج پایداره ؟ یا ورود پایدار ؟ البته اگه مقصود از خروج وردود ، و همونطور که در مباحث قبلی بحثش گذشت مثلا نفوذم نباشه !
ولو اینکه یکیم حرفش این باشه که نمی ذارم یکی ، حالا هرکی ! یکی دیگه وارد اونجاش بشه ، یا مثلا یکیم مثل همین منتها بجای ورود ، جلوگیری از نفوذو گفته باشه .
یکی دیگه !؟ فقط :
یه حرف :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، قُلْ یا أَیهَا الْکَافِرُونَ ، لا ... .
خب برا خروج دیگه ! خروج از رکود دیگه !
مثل چی ؟ همون که بعنوان مثال در بحث قبلی گفتم ! یکی دیگش نه ها ! دومی رو میگم ! که از اوایل این هفته ، شایدم بمناسبت هفته ی وحدت ! گفته شد میشه و گفتم فکر نمی کنم بشه ، بلکه محاله !
و سومیشم باز برا :"خروج از رکود" گفته شد ! و ... (مرتبط)
خب :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، أَلَمْ تَرَ کَیفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ ؟ ... .
تا یادم نرفته اونی که می خواستم بگم بگم ! تولد پیامبرو ، آخرین پیام آورو ، پیام پایدار ، پیام خدا !
بازم بگم ؟
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ، ... .
مگه اینکه نه تنها مخرج حروف یکی نباشه ! مثلا همه از دهان نباشه ، یا مثلا از زبون ، بلکه سرچشمه ی اونا هم یکی نباشه ! مثلا یکی آفریده ی حس باشه ، و آفریننده ی دیگری ، حتی اگه آبخورش حس دیگریم باشه ! چه رسه به اینکه مثلا دلخواه باشه ! و تراوش مثلا شعور (مرتبط 2) ی دیگر .
--------------------------
مرتبط : ... ، وَ لا ... .
مرتبط 2 : اظهار نظر ، البته پس از تایید ! به نوشته ی : من یه تند رو هستم