دهداری ؟!
سلام علیکم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الم ، ... ، وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیهَا وَجَعَلَ بَینَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَکَّرُونَ ، وَمِنْ آیاتِهِ مَنَامُکُمْ بِاللَّیلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَاؤُکُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یسْمَعُونَ ، ... ، وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِی هَذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ وَلَئِنْ جِئْتَهُمْ بِآیةٍ لَیقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ ، ... ، فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَا یسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لَا یوقِنُونَ . (قرآن عظیم ، سوره ی روم ) .
اول امروز جمعه رو تبریک بگم ، البته نه مثل برنامه ی "غمگین نبودن مردم ایران ! " : بقول "جهت اطلاع" خبر یکی از شبکه های تلویزیون جمهوری اسلامی ایران !
خب ، امروز کار تالار که مراسم داره نرفتیم ، اون یکی کارم که ، صرف نظر از بقول خودش بی پولی ، آماده نیست که می رفتیم ، بیکارم که نمی تونیم باشیم ! گفتم بریم سر بحثی رو که قولش داده بودم .
چراکه ما که فقط کار بدنی و بیرونی نداریم ، تازه همین مثلا خورد و خوراک ، حتی خوابم یکی از کارای بدنی و بیرونی ماست .
حالا کار درونی ما هم همچین بی بدن بی بدنم نیست بمونه ، آخه چنین نیست که وقتی گفته میشه مثلا ده ، شهر ، استان ، کشور ووو ، و آخرشم مثلا دنیا ، جهان ووو ، البته نه مثلا آسمون و زمین و وسط ایندو ، همین دنیایی که کره ی زمینم بهش گفته میشه و وقتیم گفته میشه مثلا "دهکده ی جهانی" مقصود فعلا همینه ، حالا یه وقتی شامل کرات دیگه هم بشه ، پس از غلبه بر اونا ، بمونه .
خب دهکده ی جهانی چی ؟ داریم ؟ یعنی همون دنیا داریم ؟ اعلی ، بالا ووو شو نمیگما ، دنیا چی ؟ پس پرسش اینه که : دنیاداریم ؟! البته : دنیاداری ؟!
چراکه پاسخ پرسش داریم ؟ چه دوتایی و چه بقولی دیگه روشنه ! جمعی ، حالا جمعی بجز نمازخون و جماعت ، جمعه و حجشم ، بقول تو : مگه میشه ؟! مگه داریم ؟! بمونه ! علی ای حال در هرجمعی یکی دنیای یکی دیگه هست و هردو دنیا دارن ، ولی آیا مثلا تو دهداری ؟! منم همینطور ، همینطور من و تو یا تو و منم ؟!
خب ، بقول مثلا شبکه کلمه ، من و تو ووو ی خارجی نه ! همین خندوانه ی شبکه ی نسیم داخلی : بریم بیایم !؟
کجا ؟! ببینیم دهداری ؟!
حالا :"ما رایت الا غمگین" م نه ، یا " ما رایت الا شاد" شم ، کجا ؟ چگونه ؟ هم که پرسش یکی دو بحث قبلی بود بمونه ! اصلا ببینیمم بمونه ! بشنویم ! که دهداری ؟!
البته اگه مثلا بقول تلویزیون گفته نشه :"دهم کجا بود ؟" ! چراکه آقای کاوسیش به کی می گفت : دیجیتالم کجا بود ؟ آیا به همونی که در برنامه ی خندوانه گفته می شد : بریم بیایم ؟ یا مثلا همون که حضرت امام ، امام خمینی رحمت الله رو عرض می کنم ، بهش توصیه فرمود : بره ! بخونه ؟
خب ، چه گفته بشه بریم ، و چه گفته بشه برو ، اونی که میره ببینه ، بشنوه ووو ، فقط چشم ، گوش ووو ی تو که نیست ! حالا بعد بینایی ، شنوایی ووو بمونه !
چراکه هرچند با غلبه بر ایندو ، مثلا گوش و حسشم ، نه فقط دهداره ! بلکه دنیا هم داره گوینده اش ! بعبارت اُخری نه تنها تو ، من و دیگری رو هم داره ، بلکه خودشم ! داره ! ولی آیا تو فقط بدن داری ؟! که با تسلط بر اونم مثلا چشش ، یا مثلا گوشش و یا دیگر اعضاش ، حتی بینا ، شنوا ووو بتونه بگه : دهداره ! حالا جهانیش بمونه !
یاد ! م میاد ، گفتم براتون ، اینجا هم گفتم که وقتی تدریس میکردم به شاگردا گفتم برن بپرسن که : فکر داریم یعنی چی داریم ؟ و نه تنها دوتا پاسخی نیاوردن که مثل هم باشه ، بلکه ... !
فکر ! می کنم همینجا به نقل از تفسیری گفته باشم که گفته روح ، عقل ، فکر ، ... ، ... ، قلب ، حس ما ! (دقت کن به ما ) همش اسم یه چیزه !
و این همینطور که استادی داشتیم در دانشگاه که می گفت اونی که حکیم و فیلسوف ! میگه عقل ، عارف میگه قلب و عالم میگه حس ! حالا مقصودش از عالم دانشمند تجربی و حسی اون ! بود بمونه .
چی می خوام بگم ؟! می خوام بگم منکر فتح اعضای حسی حتی خودم نیستم ، نگران فتح دنیا ! ی ما بعد حواسم هستم ! البته لازم نیس نگران باشی !؟ چراکه بقول تو : مگه داریم ؟! مگه میشه !؟
یعنی مگه دارن ؟ مگه میشه ؟ چه غمگین و چه شادشو ؟!
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ، خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ ، اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ ، الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ، ... .
سلام علیکم
برای شبکه سازی دیدیم که نیاز به رایانه و دستکم دو رایانه داریم و هرچند این چیه کامپیوترش هم ساخته شده باشد که شبیه ما هم ساخته شده باشد یعنی شبیه عضوی از اعضای بدن چیزی داشته باشد که با دیگری ارتباط برقرار کند و یا اتصالی داشته باشد تا شبکه ای صورت پذیرد ، آن دیگری نیز لازم است که شبیه همین ساخته شده باشد ، مگر اینکه همانطور که به عنوان مثال به نقل از مرحوم علامه گفته شد پس از ساخت اولین شبیه خود ، دومی هم ساخته شود تا ایندو را بیکدیگر اتصال داد و شبکه داشت .
برای همین بود که بنده هم بقول مرحوم علامه بایگانی را پیش کشیدم ، چراکه وقتی سراغ ساخت ساخت دومی رفته می شود که اولی انبار شده باشد ، پس انبار داری اولین عضو شبیه سازی شده نیز پیش از رفتن برای ساخت دومی بوده .
البته همانطور که در نوشته ی قبلی بعرض رسید این با خود شناسی مثلا مرحوم علامه بود ! وگرنه بنده هم مثل شما وقتی نخستین بار که بعنوان مثال چشمم افتاد به چیزی در جهان خارج یادم می آید که چشم داشتم ، پس در این میان یعنی میان آن چشم و این یادش یک حافظه ای دارم که هنوز هم یادم می آید چشم داشتم ، و هنوز هم داریم ، و مثل همان انبار داری هم چشم داری ! یا همین رایانه داری یا شبیه خود داری ، که شبیه ما ساخته شده و حالا بعنوان این چیه کامپیوتر ، رایانه و یا نامی دیگر تحویل بایگان ، انبار دار و یا مثلا محافظ سپرده شده ، آنهم نه برای اینکه با دلی آرام یا قلبی مطمئن برویم سراغ ساخت دومی به مقصد ! بایگانی ، انبار و یا مثلا حافظه تا ... .
بلکه امیدوارم توانسته باشم اینقدر رسانده باشم که مطلب فقط هم داشتن حافظه نیست ! مثل بایگانی ، انبار ووو ، بلکه مثل مثلا انبارداری حفظ و بایگانی رایانه ای است که شبیه ما ساخته شده که ما داریم و می خواهیم ببینیم اینکه شبیه ما ساخته شده هم دارد ؟ چراکه مقصد شبکه است یعنی : اتصال رایانه ... .
ولی اجازه بفرمایید بیشتر توضیح بدهم ، در اتصال رایانه ها ما نه تنها رایانه داریم ، بلکه مثل مثلا انبار داری رایانه داری هم داریم ، بعبارت دیگر شبیه خود داری ، خب این را رایانه هم دارد ؟ چراکه حرف اینست که شبیه ما ساخته شده و ما حفظ می کنیم ؟ شبیه خود را عرض می کنم ؟
خب شبیه خود رایانه یعنی چه ؟ چراکه مطلب که فعلا شبیه ما که نیست ، که حفظ این کار ما باشد ، که شبیه خود را به حافظه بسپاریم چراکه حفظ می کنیم ، بلکه موضوع شبیه همین در شبیه ماست !؟
حالا بماند که فردا وقتی شبکه سازی کردیم ، یا امروز شده و ما هم طبق معمول آنرا این چیه کپی و این چیه پست در اینجا کرده ایم و مثل رایانه هم بنام شبکه بومی شده ، ببینیم جهان داری هم مثل مثلا انبار داریست ! چراکه شهر ، کشور و جهان یک چیز است و شهرداری ، کشورداری و جهان داری چیز دیگر ! حتی اگر دنیا را هم قد یک ده ، قریه ... کرده باشیم ، چراکه دهکده هم یک چیز است و دهکده داری هم مثل دهداری چیز دیگر ، و چنین هم نیست که تا ما گفتیم اقرا ، یک قریه یا دهی داریم و دهداریم ، خیر قریه ای یا دهی و دهداری لازم است مثل انبار داری ، بایگانی و یا ... .
ولی اینکه ما حفظ می کنیم که فعلا موضوع بحث ما هست ؟ و آیا رایانه که شبیه ما ساخته شده حفظ می کند ؟ خب چه چیزی را ؟
تا بعد فعلا خدا حافظ